اپرای عاشورا اثری از « بهزاد عبدی » و نویسندگی «بهروز غریب پور» اجرا شد و « علی رهبری » بهعنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک در جایگاه مهمان حضور داشت و «رازمیک اوحانیان» رهبر گروه کر را عهدهدار بود.
علی یاری پور(محتشم)، مهدی جاور(یزید)، سهیل متین (شمر)، ارمین بحیرایی (جبرئیل(ع))، هانیه قلی بیکیان(همسر شمر)، کیمیا خانزادی(سکینه(س))، رازان تیران(رقیه(س))، هادی فیض آبادی (امام حسین(ع))، علیرضا مهدی زاده (حر)، مهدی امامی(عباس(ع))، سجاد پورقناد (عمر)، محمد وزیری (مصعب)، عامر شادمان (زیاد) خوانندگان اپرا بودند.
با آمدن ارکستر و اعضای گروه کر اولین پرده آغاز شد. در اولین پرده؛ محتشم کاشانی عاشورا را به یاد میآورد و سرودن و مرثیه را آغاز میکند و پرده دوم در بارگاه یزید، در محضر یزید تصمیم گرفته میشود که امام حسین (ع) و خاندانش از میان بروند. در سومین پرده ملائک همراه با جبرئیل بر امام حسین (ع) نازل میشوند و پرده چهارم در خانه شمر، روایتی از آماده شدن شمر برای جنگ که با بیاعتنایی به خواهش و تمنای همسرش راهی کربلا میشود.
پنجمین پرده اما وداع امام حسین (ع) با سکینه(ع) است و در پرده ششم حر عازم کربلا میشود و با حضرت ابوالفضل عباس (ع) روبرو شده از تصمیمش برای رو درو شدن با امام ویارانش پشیمان میشود. در ادامه ملائک بر حر نازلشده و رهایش از بندگی ستمگران مژده میدهند و مصعب برادر حر به او ملحق میشود.
بارگاه ابن زیاد، هفتمین پرده است که قاصدی نامه حر را میآورد که تصمیم خود را مبنی بر پیوستن به امام حسین (ع) را خبر میدهد. و هشتمین پرده روح امام حسین (ع) ناظر بر صحنه مویه میکند. ابن سعد و شمر و لشکرشان، حر را از پای درمیآورند. جنگ بیامان شروع میشود.
پرده نهم شادمانی در بارگاه این زیاد است که لشکریان ابن زیاد به خاطر پیروزیشان به شادی میپردازند. و اما پرده آخر شهادت حضرت عباس (ع)، محتشم کاشانی لحظههای دردناک کربلا را به یاد میآورد و از نوشتن بازمیایستد و...
پرده دهم باقدرت هرچهتمامتر به اجرا درآمد آنقدر شور در اجرای این روایت بود که در پایان "باتون" از دست حیدریان رها و در هوا پرتاب شد. اما آنهمه روایت و شور و حال عاشورایی کجا؟ کف و سوت زدنها کجا؟!
پس از پایان یافتن اجرای ده پرده اپرای عاشورایی مردم ایستادن و شروع به کف زدن و هورا کشیدن کردند. حیدریان رو به جمعیت کرد و گفت: «این برنامه میوه کار بود و زحمت ششماههی علی رهبری که اعضای ارکستر اینگونه ساز میزنند و نگذارید علی رهبری فرار کند.» حرفها به پایان نرسیده بود که بازهم کف زدنها آغاز شد.
رهبری در ادامه بیان کرد: «اصلاً فکر حضور روی صحنه را در این شب نمیکردم و بهعنوان یک ایرانی برای من حضور در این برنامه تولدی دوباره است بهعنوان یک ایرانی که از کودکی این آثار را شنیده و دوست دارد و اکنون در این سطح گوش میدهد، در سطحی که اگر هر جای دنیا ببرید برایشان دست و هورا میکشند. شخصاً در این هفت ماه صحبتها و گلگیهایم را نیز گفته بودم تا به اینجا رسیدیم. هجده سال کسی به فکر حیدریان نبوده که دعوتش کند اما امروز آمده و نتیجهاش هم معلوم هست و این تازه اول کار ما است. کسانی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشته باشند میدانند که نوشتن یک موسیقی یکساعته آنهم اپرا چهکار سختی است که بهزاد عبدی این کار را کرد.»
رهبری همچنین در پایان به حضور سفیر چین در سالن اشاره کرد و گفت: «من در چهره ایشان تعجب و لذت را دیدم که ما هم اپرایی در سطح خودمان داریم البته چینیها خیلی زودتر شروع کردند.»
با اتمام صحبتهای رهبری حضار و تمام اعضای ارکستر و دو رهبر شروع به کف زدن کردند که این امر دور از انتظار برای پایانبندی اپرای عاشورایی بود. منکر اجرای بی نظیر و تلاشهای ارکستر سمفونیک تهران نباید شد که اپرای یک ساعته را روی صحنه بردند. شاید آنطور که باید این اپرا و به قولی تعزیه مدرن نتوانسته بود تأثیرش را روی مردم بگذارد. امیدواریم در شبهای آینده این اجرا، دیگر شاهد کف زدنها نباشیم.
بروم عذر بخواهم ز حسین/ طلب عفو نمایم ز حسین...
منبع : ریتم نو
نویسنده : مریم رفایی
عکس : امین رجبی