از مهمانان این شب میتوان به «پیمان کشتکار»، «افشین مقدم»، «افشین یداللهی»، «علیرضا افکاری» و...اشاره کرد. در این شب که قطعات خاطرهانگیزی_از موسیقی فیلم«خواهران غریب» گرفته تا قطعاتی چون «هجرت»_از ساختههای ناصر چشم آذر نواخته شد؛ب ه درخواست حضار داخل سالن، قطعات«هجرت» و «خدای آسمانها» دو بار به سمعشان رسید. در پایان «چشم آذر»پس از مواجهشدن با شور هیجان طرفداران خود،برای دیدن دوبارهی چنین مخاطبانی ابراز امیدواری کرد.
در ابتدا،«فرهاد هراتی» اظهار داشت: به شب باران عشق خوشآمدید. باید عرض کنم تغییر کوچکی در چینش اجرایی این اجرا به وجود آمده است.بدین ترتیب جای بخش اول و دوم این اجرا عوضشده است.در ضمن با صلاحدید «ناصر چشم آذر» بین قطعات استراحتی نخواهیم داشت ؛اکنون این شما و« ناصر چشم آذر»! با آمدن او به روی صحنه، همه به نشانهی احترام از جای بر خواستند و به تشویق او پرداختند.
«ناصر چشم آذر»گفت: خدایم را شاکرم که بعد از سه دهه،توفیق آن را پیدا کردم که به روی صحنه بیایم و برای مردم عزیزم بنوازم.خوشحال از اینکه «باران عشق »را برای یاران عشق اجرا میکنیم.همیشه سعی داشتم کاری را بنویسم که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.مایه مباهات است که عرض کنم یک سال بعد از «باران عشق» به این مهم دستیافتم.
بهرسم محبتی که مردان ایرانی به همسرانشان دارند از همسر عزیزم تشکر و قدردانی میکنم.چند سالی بود که میخواستیم این کنسرت را برگزار کنیم اما به دلایلی این امر شدنی نبود تا امروز که این اتفاقِ فرخنده برای من رقم خورد.این مهم را مدیون روحیه دادنهای همسر و فرزندم هستم.
بدین ترتیب با تشویق حضار، بخش اول اجرا که شامل قطعاتی از فیلم «خواهران غریب »میشد،آغاز گردید. ساختههای اجرایی بهنامهای «ای نام تو بهترین سرآغاز»، «توانا بود هرکه دانا بود»، «بوی ماه مهر»، «مادر من»، «صد دانه یاقوت»، «باز باران» بودند که با صدای گروهی از کودکان صورت گرفت.عرضهی این قطعات تداعیکنندهی خاطرات کودکانهی جمعی از حاضرین بود که اکنون شاید صاحب فرزند باشند.در حقیقت بیشتر قطعاتی کودکانه برای بزرگترها پخش شد . شاید از معدود دفعاتی بود که این قشر سنی از کار کودک _حتی بیشتر از کودکان_لذت میبرند.
در پایان این بخش،«چشم آذر» که به اتمام شدن هر قطعه بلند میشد و کودکان خوانندهی این گروه را تشویق میکرد،گفت:چون این قطعات با صدای دوست نازنینی به اسم «خسرو شکیبایی»انتشار پیداکرده است که دنیای هنر آن را میشناسند.از شما درخواست دارم فاتحهای برای شادی دوست گرامی من بفرستید.
بعد از چند دقیقه سکوت،بخش دوم که به اجرای برخی قطعات از «باران عشق» اختصاص داشت،شروع شد.نام این ساختهها«باران عشق»، «انتظار» و«شور عشق» است.با نواخته شدن هرکدام از این قطعات ،تالار وحدت غرق در تشویق میشد و بلافاصله سکوتی حکمفرما میشد و در آخر موج تشویقها به راه میافتاد.
نوبت به بخش سوم رسید،این بار «چشم آذر»گفت:قطعهی اول این بخش را به تمام درگذشتگان مسلمان حادثهی اخیر تقدیم میکنیم.آنهایی که برای هدف خودشان رفتند و اکنون در بین ما نیستند.
این بخش شامل قطعاتی از موسیقی فیلمهایی چون«تاراج»و «میخواهم زنده بمانم»از زندهیاد«ایرج قادری»،«قارچ سمی»از شادروان«رسول ملا قلی پور»و «قصههای مجید» از «کیومرث پوراحمد»بود.
«شیطنتهای مجید یادتونه؟»با این جمله مشخص شد که «چشم آذر» میخواهد حرفی بزند.وی ضمن معرفی دختر سیزدهسالهی خود،«رعنا چشم آذر» گفت ؛قرار است او، قطعهای را برای ما بنوازد.دختر عزیزم این قطعه را به کودکان حادثهی تلخ اخیر تقدیم کرده است .وی از شاگردان دوست خوبم «همایون رحیمیان»است.«رعنا چشم آذر» با ورودش مورد تشویق واقع شد و قطعهای را نواخت که بعدها پدر او گفت:این قطعه با همکاری و ایدهی رعنا ساختهشده است.با توجه به اینکه رعنا برای اولین بار است اجرا در چنین فضایی را تجربه میکند،انرژی شما عزیزان به او کمک زیادی کرد.در ادامه خاطرهای از اولین اجرای خود تعریف کرد:وقتیکه شش سالم بود از اجرای خودم خبر نداشتم و مرحوم پدرم من را به سمت صحنه هول دادند...!
با تعظیم «رعنا چشم آذر» و رفتن او از روی صحنه پدرش کلمهی دلسوزانهی «استرس» را بیان کرد.
نوبت به«حمیدرضا گلشن» و خواندن قطعهی «مولا علی» رسید. پسازآن سه قطعهی «هجرت»،«خلوت»و «خدای آسمانها» اجرا شد. سه قطعهی مذکور یادآور سبک و سیاق موسیقی خاص دههی پنجاه به آهنگسازی «ناصر چشم آذر »هستند.شروع این قطعات تشویقهای زیادی را به همراه داشت.حتی در برخی موارد صدای زمزمههای همراهی طرفداران به گوش میرسید.قبل از اینکه قطعهی پایانی نواخته شود.شخصی با گفتن:«به یاد طوفان» موجبات تشویق اکثر حضار را به وجود آورد.
پس از اتمام این قطعه،درحالیکه حاضرین به احترام چنین اجرایی بلند شده بودند.«چشم آذر» اظهار داشت:این قطعه به یاد دوست عزیزم،زندهیاد طوفان اجرا شد.وقتیکه او در قید حیات بود.سر اینکه قبول کنیم این قطعه مال چه کسی است برابریمان را بیشتر به هم ثابت میکردیم.اگر یکبار دیگر مایلید... و تشویق حضار
گویی حاضرین قصد ترک جلسه را نداشتند و «چشم آذر » هم به این نکته پی برده بود.به همین خاطر گفت:نمیخواهید که برای سومین بار... حرف او تمام نشده بود که تشویقها حرف او را قطع کردند.وی در جواب گفت:پیشنهاد میکنم یکبار دیگر قطعهی «هجرت» را بنوازیم.در این میان صدایی آمد:
_«جناب چشم آذر چرا فقط یکشب کنسرت؟»
_«جواب رو حتما در رسانهها خواهید دید»
جالب اینجا بود گرچه بعد از قطعهی «هجرت» حاضرین به احترام استاد،برخاسته بودند ولی کسی قصد رفتن نداشت ....
درنهایت شب با جملهی امیدوارم در اجراهای دیگر زیارتتان کنم و صدای تشویقها به پایان رسید.
منبع :
ریتم نو
نویسنده :
فرزین پاکطینت