به گزارش
خبرنگار ریتم نو، نیلوفر لاری پور در ابتدا با آمدن پشت تریبون و پس از تشکر از حضور مهمانان گفت: «من از برگزاری این مراسم در این محل خوشحالم.زیرا قسمتی از علاقه من به شعر و شاعری از جایی بنام دفتر شعر جوان شکل گرفت. در سال ۶۸ اولین دوره این دفتر با ما شروع شد. امروز قرار بود آقای باقری تشریف بیاورند ولی نتوانستند.اولین کسی که شعرهای مرا خواند و به من گفت میتوانی شاعر شوی، ایشان بود. حدود سال ۶۷ که آقای باقری یکشنبهها در برنامه جنگ جوان رادیو بهعنوان کارشناس شعر حضور داشتند، من اشعاری را برای برنامه میفرستادم و از تعریفهای ایشان لذت میبردم و اعتمادبهنفس پیدا میکردم. در ادامه سهیل محمودی در بهبود زبان اشعار من و نگاه من به ادبیات مؤثر واقع شد. از او ممنونم که پیگیر این مراسم شد و به برگزاری آن کمک کرد.»لاری پور از سهیل محمودی دعوت کرد تا روی سن بیاید. وی در ادامه گفت: «من معمولاً با سر کلاس نشستن رابطه خوبی نداشتهام و خیلی کم در کلاسهای درس و دانشگاه شرکت میکردم.اما کلاس پنجشنبهها در آمفیتئاتر پارک شهر برای من جاذبه داشت و با شوقوذوق برای شرکت در آن از خواب بیدار میشدم. »
سپس سهیل محمودی گفت: « ادبیات واقعی در آکادمی به دل نمینشیند.هنر واقعی کف خیابان و در سطح شهر پیدا میشود. از عجایب جهان این است که آکادمیها ریزهخوار ادبیات کف خیابان هستند.در روزگار ما و از سال ۱۳۱۳ که کلنگ دانشگاه تهران زده شد تا سال ۱۳۱۷ ، آکادمی خاصی برای آموزش وجود نداشت. سالهای پس از جنگ، دوستان ما جمع شدند و در برنامهای رادیویی کار را شروع کردند.دوستان همچنین دورههایی را در مجموعه تئاتر شهر برگزار میکردند. دورههای نخستین جز پربارترین دورهها در این زمینه بود و برگزارکنندگان این دورهها بعدها بسیار مؤثر واقع شدند. بقول محمدرضا محمدی هر شخصی که در هر هنری به موفقیتی دست مییابد، حتماً قبلاً شاعر بوده است. در آن زمان بچهها دغدغهای جز شعر نداشتند.امیرحسین مدرس، چیستا یثربی،شهرام رجب زاده، بنیامین بهادری، جلیل اکبری صحت، شهرام شکیبا، شادی صدر، فاطمه سالاروند، عباس سجادی و نیلوفر لاری پور و دیگر دوستان از کسانی بودند که به این دورهها میآمدند و من هم بهعنوان متولی جلسات بودم.»
سپس پرویز بیگی مدیرمسئول انتشارات فصل پنجم روی سن آمده و پس از توضیح مختصری راجع به کتاب و خواندن شعری کوتاه گفت: « این پنجمین اثری است که خانم لاری پور توسط نشر فصل پنجم چاپ کرده است که البته نتوانستیم در نمایشگاه ان را عرضه کنیم.از حضور مهمانان و تمام افرادی که به برگزاری این مراسم کمک کردند، ممنونم.»
بعد از پرویز بیگی، آناهیتا همتی پشت تریبون آمده و گفت: «افتخار میکنم که امروز اینجا حضور دارم. آشنایی من و نیلوفر به برنامه رادیو هفت برمیگردد که من متنهای او را میخواندم.نیلوفر شاعر بسیار خوب،خوشتیپ و روشنفکر است که انرژی مثبتی دارد.از دوستی با او خوشحالم و امیدوارم رشد و موفقیت همدیگر را ببینیم.»
لاری پور ضمن دعوت از فرزاد حسنی گفت: «من تجربه ترانه مشترک با فرزاد حسنی را داشتم که یکی از آنها "آدم فروش" بود.» فرزاد حسنی هم گفت:« یکی از تجربیات من با خانم لاری پور سرودن ترانهای برای تیم فوتبال استقلال اهواز بود که به پیشنهاد آقای خیابانی و با همکاری مهرداد نصرتی بود. من مثل همیشه خوشحالم که درجایی هستم که نیلوفر لاری پور هم هست.ماندگاری ترانههای لاری پور به دلیل برخاستن آنها از اعماق وجود اوست و جو عاشقانه او همچنان ادامه داشته باشد.ترانهسرا بودن فقط به این نیست که سالی چندین خواننده را ساپورت کنیم.ماندگاری به این است که با گذشت زمان و آمدن افراد جدید، اثرات ترانهسراهای قدیم همچنان خاطرهانگیز باشد.ممنونم که این افتخار را دارم که در کنار نیلوفر لاری پور هستم.»
سپس مهرداد نصرتی با گیتار، سه اثر از ترانههای لاری پور را اجرا کرد که یکی قطعه معروف "پر پرواز" و دیگری "راز"(اجراشده توسط مرحوم ناصر عبداللهی) بود که تشویق حضار را در پی داشت.
در پایان فریبرز گلبن روی سن آمده و گفت:« یکی از کسانی که به من امید زندگی میدهد، نیلوفر لاری پور است.»
این مراسم با گرفتن عکس دستهجمعی و امضای کتاب پایان یافت.
در این برنامه مهمانانی چون فریبرز گلبن، سهیل محمودی، آناهیتا همتی، میثم بیک زاده، عباس سجادی، میثم یوسفی، مهرداد نصرتی، حسین غیاثی، فرزاد حسنی و بابک صحرایی حضور داشتند.