به گزارش
ریتم نو، این رویداد سال گذشته کارش را به همت موسسه فرهنگی هنری «سازباز» آغاز کرد. قرار بود شبهای جنوب با حمایت شهرکتاب فرشته، برای بار دوم، 7 و 8 بهمن در فرهنگسرای نیاوران برگزار شود که در روزهای پایانی دچار تغییراتی شد. با توجه ابلاغیهی جدید وزارت ارشاد به دلیل تقارن با ایام فاطمیه، کلیه اجراهای روز 8 بهمن لغو شد و البته این در حالی بود که کلیهی مراحل اخذ مجوز انجام شده و تمام بلیتها به فروش رسیده بود. به این ترتیب اجرای ماکان اشگواری، امیر صارمی و گروه کماکان کنسل شد.
اجرای روز شنبه 7 بهمنماه با شروع بارش برف در تهران و رونمایی از گروه جدیدی به نام «سلیدون» آغاز شد. سلیدون بهعنوان نخستین گروه روی صحنه حاضر شد؛ گروهی به خوانندگی مجید سالاری و همراهی شجاع اشعری (عود)، حمزه یگانه (پیانو و سینتی سایزر)، مهرداد علیزاده (پرکاشن) و ابراهیم علوی (گیتار باس). مجید سالاری خواننده جوان بندرعباسی که اولین بار اجرای مستقلش را در «شبهای جز» تجربه کرده بود حالا پیشرفت زیادی کرده و کنترل خوبی روی صدایش دارد. او در رابطه به نام گروه گفت: سِلِیدون به معنای آشپزخانه کشتی است و همانطور که غذا میخوریم تا شکم خود را سیر کنیم به موسیقی نیاز داریم تا روح خودمان را سیر کنیم. حمزه یگانه هم در این اجرا بیشتر از هر زمان دیگری در خدمت آثار و توانایی گروه بود. آنها قطعات جدید خود را با گویش محلی، مایههایی از موسیقی جز و عموماً با اشعار ابراهیم منصفی اجرا کردند و در لحظاتی هم با مشکل صدا روبهرو شدند؛ مشکلی که به دلیل تعداد زیاد هنرمندان تا حدی قابل پیشبینی بود.
پس از سلیدون نوبت به اسطوره موسیقی بندرعباس یعنی خالو «قنبر راستگو» رسید که نی جفتی بنوازد و آواز مسحورکنندهاش را بخواند. او به همراه شجاع اشعری و دو پسرش روی صحنه آمد و قطعهای را آغاز کرد که بیش از ده دقیقه به طول انجامید و در ادامه رضا کولغانی، محسن خاش و ابراهیم علوی هم به گروه اضافه شدند. پس از تمام شدن این قطعه با الگوی تکرار شونده و ریتمیکِ جنوبی، دیگر اعضای داماهی هم به گروه ملحق شدند و به همراه خالو قنبر اثر جدیدی با شعر محمود طلوعی به نام «در من برو شکار» را اجرا کردند. اجرای داماهی با حضور آرش پژند مقدم و هومن نامداری ادامه پیدا کرد و آنها قطعاتی جنوبی خود مانند محله خاموشان، درد بیدردی، لنج و بیوه، بارون بارکو و البته دیوانه با شعر درخشانی از احسان گودرزی را اجرا کردند. حس و حال این اجرا به شکل عجیبی با فرهنگ خون گرم جنوبیها گره خورده بود. در تمام مدت اجرا کمتر کسی صحنه را ترک کرد و حتی در میانهی یکی از قطعات رضا کولغانی با اصرار مجید سالاری را روی صحنه آورد تا با او همخوانی کند. در نهایت هم باوجوداینکه ساعت از 12 گذشته بود مخاطبان با شور و هیجان، گروه را مجبور به اجرای قطعهی دیگری با حضور خالو قنبر کردند و این پایانی بود بر شبِ پرشور جنوبیها در تهرانِ سرد.