ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۴

ما از کارگاه‌های دهه‌ی هفتاد عکسی هم نداریم / دربه‌دری‌ها بیشتر به خالق اثر می‌آموزد تا مطالعه کردن

ریتم نو : نشست شعرخوانی و امضای کتاب « شمس آقاجانی » و « رویا تفتی » در آخرین روز مردادماه سال جاری برگزار شد و در این جلسه که بیشترین حضور را علاقه‌مندان به جریان شعری دهه‌ی هفتاد داشتند آثاری از شمس آقاجانی و رویا تفتی معرفی شد. در پایان این جلسه با آقاجانی و تفتی که از فعالان کارگاه‌های « رضا براهنی » بودند، گفتگوی کوتاهی در خصوص همین جریانات شعری انجام شد.

neshaste-sher-10


ما از کارگاه‌های دهه‌ی هفتاد عکسی هم نداریم / دربه‌دری‌ها بیشتر به خالق اثر می‌آموزد تا مطالعه کردن


 

 

 

به نظر می‌رسد در آینده  هیچ‌کدام از کارگاه‌های شعر به پر باری کارگاه « رضا براهنی » نشدند تفاوت این کارگاه را در چه نکته‌ای می‌دانید؟

شمس آقاجانی : به نظر من این امر تا حدی نیز به  آن دوره خاص برمی‌گردد .معتقدم دهه‌ی هفتاد جریانی است که در حال حاضر با گسستی ازنظر پیشبرد مواجه شده است گرچه این گسست را نه خوب می‌دانم نه بد اما در هر دورانی سعی شده است که با توجه به دارایی‌های پیشین در مسیری روبه‌جلو قدم برداشت به‌عنوان‌مثال ادامه‌ی کار نیمای بزرگ در آثار « فروغ فرخزاد » مشهود است بعد از نیما در دهه‌ی چهل جریانی به وجود آمد که حرکت نیما را به جلو برد بعدازآن شاهد سکونی در ادبیات بودیم تا اواخر دهه‌ی شصت  که در  اجتماع  اتفاق‌هایی همه‌جانبه به وجود آمد و ماحصل این اتفاقات به وجود آمدن جریان دهه‌ی هفتاد بود در حقیقت ما در آن سال‌ها با توجه به نیروی درونی جامعه حرکت کردیم و ضرورت‌ها حرکتی را به وجود آوردند. به‌عنوان‌مثال شخصی چون « هوشنگ ایرانی » در دوره‌ای خاص سعی کرده که حرکتی را به وجود بیاورد اما گویی مسئله‌ی زمان او را از این کار بازداشت. علاوه بر این وجود براهنی باعث به وجود آمدن چنین جمعی شد که به نظر می‌رسد هنوز پیوستگی خاصی با این جریان به وجود نیامده است.

آیا یک شاعر نمی‌تواند جریان ساز باشد یعنی شاعر باید دست‌بسته بنشیند تا ضرورت او را به سمت مسیری سوق دهد؟

شمس آقاجانی : منکر چنین حرکت آفرینی‌ها نشدم کما اینکه بزرگانی چون نیما و فروغ توانستند به این مهم برسند اما درنهایت هر شاعر باید رسالت خود را به دوش بکشد و هر کس تلاش خود را انجام دهد .ما در دهه‌ی هفتاد کار خود را می‌کردیم به‌طوری‌که حتی از آن کارگاه‌ها عکسی هم نداریم . بعدها با گذر زمان متوجه شدیم که حرکت قابل‌توجهی را به وجود آورده‌ایم.

برخی معتقدند که شعر زنان با شعر مردان تفاوت دارد نظر شما در این خصوص چیست؟

رویا تفتی : بزرگانی چون فرخ‌زاد بارها به این مسئله اشاره کردند که نگاه زنانه با نگاه مردانه متفاوت است البته باید بگویم خیلی بر روی این مسئله دقیق نشدم اما نکته‌ای که به ذهنم می‌رسد این است که  پیش‌ترها در کتاب « طلا در مس » از « رضا براهنی » خواندم ادم از دربه دریهایش در اجتماع بیشتر تاثیر می گیرد تا مطالعه ی کتابها. با توجه به اینکه بیشتر کتاب‌های امروزه را مردان نوشته سعی کرده‌ام با پذیرش این نکته که یک زن هستم و این امر شامل مادر بودن و خیلی مسائل دیگر می‌شود، از تجربه‌های شخصی خود بیاموزم تا بتوانم نگاه زنانه‌ی خود را در شعر داشته باشم.

شمس آقاجانی : به نظر من مشکل آنگاه به وجود می‌آید که دید ما به مسائل کمی است درصورتی‌که این دید باید کیفی و ژانر شناسانه باشد بدین ترتیب ما ژانر مردانه  و ژانر زنانه داریم و آنیما و آنیموس حاکم بر شعر مختص تیره‌ای خاصی از جنسیت نیست خیلی از شعرهایی را مشاهده می‌کنیم که یک مرد گفته است اما روح زنانه بر آن حاکم است و برعکس!فکر می‌کنم باید به مسئله از دیدی ژانر نگاه کرد.

آیا خود را شاعر متعهد می‌دانید؟

شمس آقاجانی : در خصوص تعهد باید بگویم که با مانیفست « یدالله رؤیایی » موافق هستم .شاعر متعهد نیست تعهد را به وجود می‌آورد .در حقیقت انفکاک این مفاهیم کاری اشتباه است یک شاعر در زمان نوشتن فقط و فقط باید از سلاح زبان استفاده کند نه چیز دیگر وقتی شعر خلق می‌کنم ابزار من زبان است اگر در اثر اتفاقی ازنظر جامعه‌شناسی  به وجود می‌آید این برای قبل از خلق اثر بوده چراکه باید این مفهوم در من نهادینه‌شده باشد و اگر زبان ،زبانی صحیح باشد در ادامه همه‌چیز در شعر درست می‌شود و به‌عنوان‌مثال من حافظ را بزرگ‌ترین شاعر اجتماعی می‌دانم باوجوداینکه در اکثر آثارش از مضامین تغلی سخن گفته است این تفکیک است که برخی از آثار را محتوا زده می‌نماید.

 

منبع : ریتم نو

نویسنده : فرزین پاک‌طینت

 
تقویم هنری ادامه