ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

کد خبر: ۶۰۱۸۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۲۹ دی ۱۴۰۰

گفت‌وگو با اندی تیمونز از اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز تا اجرا با جو ستریانی و انتشار آلبوم جدید

اندی تیمونز، نوازنده اسطوره‌ای گیتار الکتریک اصالتاً آمریکایی است و اکنون در شهر در ایالت تگزاس به سر می‌برد. او می‌گوید ساعت 10شب (زمان انجام مصاحبه) برای نوازنده‌های گیتار راک کهنه‌کار، خیلی هم دیروقت نیست و اگر در سفر کاری نباشد، معمولاً این ساعت را روی کاناپه به تماشای فیلم «گرگ‌ومیش» می‌نشیند و حالا در حال گفت‌وگو با «مریم رفائی» است.

به گزارش ریتم نو، تیمونز که 50سالی از فعالیتش در عرصه موسیقی می‌گذرد، معتقد است پاندمی دوره جالبی بوده چراکه متوجه شده می‌تواند از طریق پلتفرمی اجراهایش را به‌صورت آنلاین برگزار کند و از مارس 2020 هر شنبه دو اجرا را روی همین پلتفرم به نمایش می‌گذارد و تاکنون 150اجرای آنلاین را برگزار کرده و در کنار آن چندین پروژه ضبط نیز داشته است. در ادامه گفت‌وگوی ما با او را می‌خوانید:

شما در پاندمی کرونا با چه چالش‌های جدیدی مواجه شدید و چه درس‌هایی از آن‌ها گرفتید؟

قطعاً چیزهای زیادی وجود داشت؛ مثلاً باید یاد می‌گرفتم چطور برای کنسرت‌های آنلاین بنویسیم و آهنگسازی کنم و از طرفی تنظیم مجدد برنامه‌ها و کارها خوب بود. همچنین باید زمان طولانی را در خانه می‌ماندم درصورتی‌که اکثر ما نوازنده‌ها کمی به سفر عادت داریم، هرچند که شخصاً زمان سفرهایم را به سه یا چهار هفته محدود می‌کنم و به خانه برمی‌گردم چون همسر و یک فرزند (پسر) دارم و نمی‌خواهم برای مدت طولانی تنهایشان بگذارم. به همین دلیل، پاندمی فرصت خوبی برای من و خانواده‌ام بود تا در کنار یکدیگر باشیم. مشخصاً سختی‌های زیادی را برای من به دنبال داشت اما برای خانواده‌ام جنبه‌های مثبت فراوانی به ارمغان آورد چراکه می‌توانستیم کنار یکدیگر باشیم و عمیقاً با آنچه واقعاً در زندگی اهمیت دارد، ارتباط برقرار کنیم. در واقع، همه مردم می‌خواهند تلاش کنند و زحمت‌های زیادی بکشند تا چیزهایی را به دست بیاورند اما هیچ‌کدام از این‌ها اهمیتی ندارد. فکر می‌کنم ما دیدمان را نسبت به آنچه اهمیت دارد، از دست می‌دهیم.


مدت زیادی از انتشار آخرین آلبوم مستقل شما می‌گذرد. با این توضیح، هواداران چه زمانی منتظر انتشار آلبوم جدیدی از شما باشند؟
آلبوم جدید من با نام «حقیقت الکتریک» قرار است اوایل ماه مارس سال 2022 منتشر شود و ضبط به‌صورت تک‌نوازی یا گروه اندی تیمونز نیست. در حقیقت «جاش اسمیت» نوازنده فوق‌العاده گیتار بلوز، من را به استودیو خودش دعوت کرد و پرسید می‌خواهم ضبط تازه‌ای داشته باشم که به او جواب مثبت دادم و خواستم تا موسیقی‌ها را بسازد و در این موسیقی‌ها صدای گیتار من را مقداری ملایم‌تر و در سبک بلوز خواهید شنید که حس و حال عجیبی دارد و به‌زودی منتشر خواهد شد.


نکته‌ای که شاید جالب باشد درباره آن صحبت کنیم این است که بسیاری از نوازندگان جوان فکر می‌کنند هرچقدر سریع‌تر بنوازند؛ حرفه‌ای‌تر جلوه می‌کنند. نظر شما درباره این مسئله چیست و چه توصیه‌ای به این نوازندگان داری و آیا سریع نواختن نشانه حرفه‌ای بودن است؟
به‌شخصه این تبحر را دوست دارم. در دوره من، «ادی ون هیلن» آمد و یکسری کارهای تکنیکی انجام می‌داد که پیشرفته‌تر از آن زمان بود و یک تکنیک فوق‌العاده‌ای را به وجود آورد و من عاشق همه آن‌ها هستم. نوازندگان جوان زیادی هستند که امکانات فوق‌العاده‌ای دارند اما بحث اینجاست که ما با این توانایی‌ها چه‌کاری می‌توانیم انجام بدهیم و بااین‌وجود می‌توانیم موسیقی‌های خیلی خوب بسازیم؟! البته که جواب مثبت است اما شخصاً کمی تنوع را دوست دارم. اگر سرعت و تبحر، به‌رنگ قرمز باشد شما هیچ‌وقت از نقاشی که فقط رنگ قرمز باشد خوشتان نخواهد آمد و دلتان (در آن نقاشی) نور، طیف رنگی و سایه‌ها را نیز می‌خواهد و این سبک نواختن را دوست دارم و علاقه‌مندم این سبک را بهتر اجرا کنم و چنین سرعتی در دسترس من نیز باشد تا هر زمان که خواستم این انرژی را منتقل کنم. از طرفی دوست دارم بتوانم تک نت نیز بنوازم و آن حس ملایم را داشته باشم؛ درمجموع برای من بالانس داشتن مهم است و نوازند هر چه جوان‌تر باشد سعی می‌کند که سریع بنوازند. البته برای من هم همین‌طور بود و دلم هیجان می‌خواست تا به‌اصطلاح «بترکونم» و همه آن انرژی درونی‌ام را بیرون بریزم و این موضوع وقتی پا به سن می‌گذاری و رشد می‌کنی، تغییر می‌کند و برخی اوقات هم تغییر نمی‌کند اما در مورد خودم کمی این حالت تغییر کرد؛ بااین‌وجود همچنان بالانس در کار را دوست دارم.

گفت‌وگو با اندی تیمونز از اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز تا اجرا با جو ستریانی و انتشار آلبوم جدید

کمی درباره سیگنچر؛ گیتار شخصی‌تان توضیح دهید و چرا برند آیبانز را انتخاب کردید؟
من سال 1991 میلادی زمانی که عضو گرو «دنجر دنجر» بودم، کارم را با آیبانز شروع کردم. البته در ابتدا من سفیر گیتارهای «کرامر» بودم و این برند به طرز عجیبی در سال 1990 ورشکست شد و آن زمان موقعیت خوبی داشتم چراکه در گروهی که در شبکه موسیقی کشور حضور داشت، فعالیت می‌کردم و در ویدیوهای زیادی بودم و اکثر شرکت‌های ساخت گیتار تمایل دارند با هنرمندی که چنین موقعیتی دارد؛ در معرض دید قرار بگیرد و آن‌ها (شرکت آیبانز) برای همکاری صحبت کردند و توجه من نیز به آن‌ها بود چون با «جو ستریانی»، «استیو وای»، «رد بیچ» و «پال گیلبرت» کار می‌کردند. هرچند که گروه «دنجر دنجر» در سطح بالایی فعالیت می‌کرد اما سبکشان راک-پاپ ملودیک همچون «بون جووی» بود و من می‌خواستم همانند «جو ستریانی» و «استیو وای» باشم و مشکل من داشتن ساز خودم بود و به‌هرحال آن‌ها طی صحبتی که با من داشتند پرسیدند از نظرت عالی‌ترین گیتار چگونه می‌تواند باشد، ما می‌خواهیم همان را برای تو بسازیم و نمی‌دانستم چه پاسخی بدهم. درنهایت ما باید فرآیندی را پشت سر می‌گذاشتیم و من تک‌تک گیتارهای آن‌ها را امتحان کردم. ولی من یک مدل از فندر استراتوکستر داشتم که دسته آن را برایشان فرستادم و گفتم این را شبیه به «استرت» قدیمی اریک جانسون کنید و این‌گونه آن گیتار اصلی من شد و درنهایت آن‌ها حدود سال 1990 تعداد محدودی از این مدل با اسم «AT-100» ساختند و هنوز هم در دسترس است و مجدداً شروع به ساخت آن کرده‌اند و چند مدل جدید این گیتار به اسم «AZ-100» با شکل بدنه کمی متفاوت‌تر از «AT-100»، موجود است اما دسته آن‌ها شباهت دارد ولی جنس آن به‌جای افرا خام؛ افرا گرما دیده است و من همچنان از گیتار «AT-100» استفاده می‌کنم چون بیشتر با آن نواخته‌ام و بسیار همه‌فن‌حریف و روان است و صداهای تمیزتری از آن می‌گیرم و به‌نوعی شبیه خانه من می‌ماند. ولی جالب است که وقتی بچه بودم و آرزو داشتم بزرگ شوم و در یک گروه موسیقی باشم هم فکرش را نمی‌کردم شرکتی مثل آیبانز، سیگنچر گیتار من را بسازد. اولین بار که به تماشای یک کنسرت رفتم، سال 1976 میلادی بود و روی آخرین صندلی انتهای سالن نشسته بودم و با خودم گفتم: «پسر من دلم می‌خواهد موزیسین شوم» و خیلی خوشحالم که توانستم سخت کار کنم و این راه را ادامه بدهم و سرسری نگرفتم و جدی می‌گویم واقعاً بسیار خوش‌شانس بودم.


بهترین اجرایی که طی این سال‌ها داشتید، ازنظر خودتان کدام بوده است؟
خیلی جالب است چون کنسرت‌های زیادی هستند و لحظات به‌یادماندنی را در همکاری با گروه‌های گوناگون داشتم. یکی از کنسرت‌های موردعلاقه‌ام حوالی سال 1987 در سالن کوچکی در دنتون، روبه روی دانشگاه تگزاس جنوبی بود و گروهی که با آن‌ها به روی صحنه رفتم، اجرای ویژه آهنگ‌های گروه بیتلز را داشتند و من تا آن زمان، هیچ موقع در گروهی حضور نداشتم که قصد اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز را تمام شب داشته باشد و اتفاق خیلی احساسی بود چون «جان لنون» هفت سال قبلش کشته شده بود. به همین خاطر هیچ‌وقت، شب اجرای آن موسیقی‌ها و ارتباطی را که مردم گرفتند، فراموش نمی‌کنم. کنسرتی هم با گروه خودم حدود سال 2002 یا 2003 در رم داشتیم که برای نخستین بار در آنجا اجرا می‌کردیم و شب بسیار خاصی بود. درواقع همیشه حضار فوق‌العاده‌ای که از سراسر دنیا به تماشای اجرا می‌آیند، در ذهن می‌مانند و آن اجرا یکی از کنسرت‌های خیلی خوب بود. همچنین کنسرت‌های فوق‌العاده‌ای هم با «سایمون فیلیپس» و «الیویا نیوتن جان» داشتم و کنسرتی در آمفی‌تئاتر، چاستن پارک آتالانتا و هیجان جمعیت در گریک تیتر را نیز به یاد دارم. من اولین بار با «الیویا نیوتن جان» در گریک تیتر اجرا داشتم و او (الیویا) چندین سالی می‌شد که تور کنسرتی برگزار نکرده بود و محبت و حمایتی که از سمت جمعیت دریافت می‌کرد قطعاً برای او نیز جادویی بوده و سخت است بخواهی از یک کنسرت به‌عنوان بهترین اجرا یاد کنی چون بحث یک‌عمر فرازونشیب است و به بعضی از کنسرت‌ها هم حس خوبی نداری؛ اما بعضی از کنسرت‌ها هم برای تو و هم برای جمعیت حاضر خیلی خاص هستند و البته همیشه هم این‌طور نیست. شب‌هایی هستند که فکر می‌کنی شب خیلی خوبی داشتی اما مردم فکر می‌کنند که اجرای معمولی بوده و در مواردی برعکس است تو فکر می‌کنی افتضاح بودی ولی مردم می‌گویند چه اجرای فوق‌العاده‌ای داشتی. در اصل گاهی درک شما با درک دیگران یکسان نیست. ما به شکل‌های گوناگونی خودمان را موردانتقاد قرار می‌دهیم اما خیلی لحظات به‌یادماندنی داشتم و همیشه مورد لطف بودم.

گفت‌وگو با اندی تیمونز از اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز تا اجرا با جو ستریانی و انتشار آلبوم جدید


صحبت از «سایمون فیلیپس» شد؛ شما ارتباط دوستانه خوبی باهم دارید. این دوستی چگونه شکل گرفت؟
اولین همکاری ما به سال 1993 میلادی بازمی‌گردد که آن زمان من سفیر برند «آیبانز» شده بودم و سایمون سفیر برند «تاما درامز» بود که هر دو تحت نظر یک شرکت بودند و «هوشینو» شرکت مادر این دو برند بود و آن‌ها می‌خواستند کنسرت بزرگی با حضور تمام گیتاریست‌های معروف آیبانز همچون «جو ستریانی»، «استیو وای»، «پال گیلبرت»، «الکس اسکولنیک»، «شان لین» و «رد بیچ» برگزار کنند و آن‌ها از من، «سایمون فیلیپس» نوازنده درامز و «جرالد ویزلی» نوازنده بیس، خواستند به‌نوعی گروه پشتیانی این دوستان باشیم اما توافق سایمون با شرکت با این شرط بود که بتواند بخشی از قطعات خود را نیز اجرا کند. به همین خاطر من علاوه بر آهنگ‌های تمامی این افراد باید قطعات سایمون را نیز تمرین می‌کردم و سبک او (سایمون) فیوژن و چالش‌برانگیز بود اما او (سایمون) دید علاوه بر اینکه خوب می‌نوازم، سخت هم کار می‌کنم و کنسرت خوبی را آن شب برگزار کردیم. چهار سال بعدازاین همکاری؛ سایمون از من برای تور کنسرت آلبوم جدیدش به نام سیمبیوسیس (به معنی همزیستی) دعوت کرد تا به‌عنوان گیتاریست، آن‌ها را همراهی کنم چون «ری راسل» گیتاریستشان نمی‌توانست با آن‌ها همراه شود، به همین خاطر با من تماس گرفتند و از آن زمان به بعد سال‌ها تور‌های زیادی را برگزار کردند و ما ضبطی به نام «یک زندگی دیگر» و «خارج از آبی» (به معنی هشدار) را به‌صورت زنده داشتیم و سایمون خیلی درگیر گروه «توتو» بود و بعد برگشتیم و طی 10سال گذشته «پروتکل دو» و «پروتکل سه» را اجرا کردیم و حقیقتاً سایمون آدم فوق‌العاده‌ای است و مشخصاً نوازنده، مهندس صدای خوبی نیز هست و تمام جزییات را درک می‌کند و می‌داند چطور با روش مشخص و باتدبیر به آن‌ها دست پیدا کند و من از همکاری با او چیزهای زیادی یاد گرفتم و عاشق کار کردن با او هستم هرچند که از گروه «پروتکل» جدا شدم اما قطعاً ما در آینده بازهم همکاری خواهیم داشت.

شما با «جو ستریانی» نیز همکاری داشتید. آیا در قالب تور کنسرت‌های G3 بود و دوباره این همکاری تکرار خواهد شد؟
تنها زمانی با G3 همکاری داشتم که آن‌ها به دالاس آمدند و هیچ‌وقت یک تور کامل کنسرت G3 را با آن‌ها نبودم. زمانی که «جو ستریانی» و «استیو وای» به دالاس می‌آمدند تعداد اجراهای زیادی داشتیم و آن‌ها من را به‌عنوان نوازنده مهمان دعوت می‌کردند، به همین خاطر اجراهای مختلفی داشتیم اما هیچ‌وقت نخواستند که جزو کل تور کنسرتشان باشم. سال‌ها پیش «جو ستریانی» به من گفت که درخواست‌ها برای اینکه به G3 ملحق شوم از هر گیتاریست دیگری بیشتر است اما اطلاع ندارم چرا هیچ‌وقت از من درخواست نکرد که کل تور کنسرت‌ها را همراهشان باشم ولی بی‌صبرانه مشتاق هستم که زمانی این اتفاق بیافتد چون زمان خوبی را در کنار آن‌ها سپری می‌کنم و ویدیوهای زیادی از اجرای مشترک من با آن‌ها هست که قطعات مختلفی را اجرا می‌کنیم. آن‌ها همیشه از من حمایت کرده‌اند مخصوصاً مدتی که با لیبل «استیو وای» به اسم «Favored Nations» فعالیت می‌کردم هرچند که «استیو وای» و «جو ستریانی» هر دو در رتبه‌بندی گیتاریست‌های مرتبه بالایی دارند اما همیشه به من لطف داشتند و رفتاری برابر خودشان داشتند و از اینکه آن‌ها را می‌شناسم بسیار خوشبخت و برای آن‌ها احترام خیلی زیادی قائل هستم.

گفت‌وگو با اندی تیمونز از اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز تا اجرا با جو ستریانی و انتشار آلبوم جدید

در طول روز، چقدر درگیر فضای مجازی هستید و بیشتر چه مطالبی را در کدام شبکه اجتماعی دنبال می‌کنید؟
من بیشتر در شبکه‌های اینستاگرام، فیسبوک و توییتر فعال هستم؛ البته که شبکه‌های بیشتری نیز وجود دارند و مشخصاً زمان زیادی را می‌گیرد اما به‌عنوان یک موزیسین فعالیت در این شبکه‌ها اهمیت دارد چون برخی از افراد هرروز پست می‌گذارند و ویدیو ضبط می‌کنند و من ارزش این کار را درک می‌کنم و شاهد این هستم که چطور این کار باعث جمع شدن حضار بیشتری می‌شود و کاری است که فکر می‌کنم بیشتر هم می‌توان آن را انجام بدهم اما از طرفی زندگی واقعی و ساخت موسیقی نیز هست. البته از این شبکه‌ها استفاده منفی نیز می‌شود که شخصاً با آن مشکل ‌دارم و بخشی در من دوست دارد هیچ اینترنتی وجود نداشته باشد اما از طرفی جنبه‌های مثبت زیادی هم وجود دارد و ما با روش بسیار زیبایی از این تکنولوژی برای برقراری ارتباط در سراسر دنیا استفاده می‌کنیم و فکر می‌کنم باید کاری را که واقعاً دوست دارید، انجام بدهید اما زیاده‌روی نکنید. من می‌دانم باید تعداد مشخصی پست بگذارم و از این کار هم لذت می‌برم. مثلاً من عکسی از خودم را که در سال 1976 شبیه سلفی گرفته بودم، به اشتراک گذاشتم. البته سلفی، آن زمان این‌گونه بود که دوربین را برمی‌داشتی و به آینه نگاه می‌کردی و در این عکس بامزه، من 13سال داشتم و تی‌شرتی با عکس گروه بیتلز پوشیده بودم و اشتراک‌گذاری چنین چیزهایی یا اینکه امروز چه‌کاری انجام می‌دهی، سرگرم‌کننده است. مردم علاقه دارند درباره فعالیت امروز یا بخشی از گذشته تو سر دربیاورند و به عقده من اگر در زمان‌های مناسب از آن استفاده کنید، خوب است. البته خودم را به خاطر اینکه زیاد در شبکه‌های مختلف گشت‌وگذار می‌کنم، گناهکار می‌دانم و فکر می‌کنم اگر مراقب نباشید باعث اتلاف وقت می‌شود و نباید فراموش کرد که کارهای زیادی در دنیای موسیقی وجود دارد که می‌توان انجام داد.

اسطوره زندگی شما کیست؟
افراد زیادی همچون اریک جانسون، جف بک، بارنی کسل، ایس فرلی، پل مک‌کارتنی، جان لنون، جرج هریسون، رینگو استار، برایان ویلسون، جیمی هندریکس و استیوی ری وان هستند که اولی‌ها هم به‌حساب می‌آیند و انتخاب سختی است.


اگر به کمک احتیاج داشته باشید، با چه کسی تماس می‌گیرید؟
بستگی دارد در چه زمینه‌ای به کمک احتیاج داشته باشم. در مورد وسایل صوتی و الکتریکی مثل وسایل استودیو با دوستم «راب وکسلر» مهندس ضبط که از سال 1988 با او همکاری می‌کنم و در مورد کارها و مسائل دیگر زندگی با «جورج فولر» از بهترین دوست‌هایم که در مک کینی زندگی می‌کند تماس می‌گیرم. این دو نفر، کسانی هستند که هر وقت مشکلی برایم پیش بیاید به سراغشان می‌روم و داشتن دوستانی که هر زمانی برای گرفتن جواب‌های صادقانه می‌توانی رویشان حساب بازکنی، بسیار زیباست. آن‌ها به‌شدت باهوش هستند و به همین خاطر من تمام مدت روی موسیقی تمرکز می‌کنم و آن‌ها در مسائل دیگری که اتفاق می‌افتد به من کمک می‌کنند.

گفت‌وگو با اندی تیمونز از اجرای آهنگ‌های گروه بیتلز تا اجرا با جو ستریانی و انتشار آلبوم جدید


در پایان، می‌خواهم بپرسم آیا اندی تیمونز احساس خوشحالی می‌کند؟
من خیلی راضی هستم. اکنون بله! چون با آدم‌های خوش‌قلب و پر انرژی صحبت می‌کنم، به خاطر همین خیلی احساس رضایت می‌کنم اما در زمان‌های گوناگون بستگی به این دارد که روی چه چیزی تمرکز می‌کنم چون چیزهای زیادی در دنیا هست که آدم باید نگران آن‌ها باشد! اما خودم را آگاه و سعی می‌کنم روحیه خودم را مثبت نگه‌دارم چون هم‌اکنون این موضوع بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد، اینکه ما وقتی با هرکسی ملاقات می‌کنیم، با لبخند و مهربانی با او رفتار کنیم چون نمی‌دانیم در زندگی مردم چه‌ می‌گذرد و مهربانی با دیگران، می‌تواند روز، هفته یا حتی زندگی‌شان را تغییر دهد و شما هیچ‌وقت از تأثیری که با مهربانی روی افراد می‌گذارید، با خبر نمی‌شوید. به خاطر همین بله خوشحالم و سعی می‌کنم همین‌طور باشم هرچند سخت است و من با افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کنم و برخی اوقات سنگینی همه اتفاقاتی را که در دنیا رخ می‌دهد، حس می‌کنی و کاری هم نمی‌شود کرد اما ما باید برای یکدیگر قوی و مثبت اندیش باشیم.

نویسنده : مریم رفائی
منبع: ریتم نو
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
تقویم هنری ادامه