به گزارش ریتم نو گروه چاهی به سرپرستی مازیار چاهی که برای بار سوم در فستیوال هنر اروپا، شهر فرانسه به هنرنمایی پرداخته و خوش درخشیدهاند، این بار نیز مقامهای شایستهای را از آن خود کرد. سرپرست این گروه در این نشست خبری که بعد از بازگشت گروهش به ایران و شامگاه جمعه سوم شهریورماه در محل سالن همایشهای مرکز آموزش موسیقی چاهی برگزار شد، با اشاره به حضور در فرانسه، عنوان کرد: «این، سومین حضور ما در فستیوال هنر اروپا بود و پیش از آن، ما در دو کشور اتریش و اسپانیا شرکت کرده بودیم که موفق به دریافت مقام اول در شاخه موسیقی فولک و بیکلام شده بودیم. امسال اما میشد تغییر ساختاری واضحتری را در اجرای ما مشاهده کرد. ازلحاظ سازبندی، ما از یک ساز ملودیک - عود- در کنار سازهای کوبهای بهره برده و در قالب پرفورمنس، طراحی ویژه و تازهای را اعمال کرده بودیم که زحمت این کار با نورپردازی حرفهای و طراحیهای هوشمندانه، با «رضا موسوی»، کارگردان هنری خلاق و توانمند بود.»
مازیار چاهی افزود: «یکی از قطعات کار که «کنتراست» نام داشت و به نظر من مفهوم تقابل را روایت میکرد، -تقابل بین فرهنگها که در عین تضاد موجود بین آنها میتوانست به شکل دوستی یا به عبارتی بهتر، تقابلهای سازنده، خود را جلوهگر سازد- به شکلی شایسته موردتوجه مخاطبان و بخصوص هیأت داوران قرار گرفت. این امر ما را در جهت دریافت چندین جایزه آنهم در رده اول یارا بود. یعنی مقام اول کارگردانی آقای موسوی، مقام اول اجرای موسیقی بیکلام و مقام برگزیده از میان تمامی گروههای موسیقی شرکتکننده.»
این هنرمند از بازخوردهای این حضور قدرتمند در فستیوال فرانسه چنین گفت: «داوران برجستهای از کانادا، فرانسه، روسیه و جمهوری چک، آثار ما را قضاوت میکردند و خوشبختانه نظرات مساعد بسیاری را همراه خود ساختیم، تا آنجا که از ما برای حضور در فستیوالها و کشورهای دیگری نیز دعوت به عمل آمد. لازم میدانم اشارهکنم که گروههای دیگر هم فوقالعاده حرفهای و توانمند ظاهرشده و آثار باارزشی ارائه داده بودند، اما فکر میکنم این نوآوریها در اجرای امسالمان، رمز موفقیت ما بوده و درنتیجه، تندیس بلورین فستیوال را نصیبمان کرد. بسیار برای من جالب بود، علاقه هنرمندان و هنردوستان فرانسوی، به هنر و فرهنگ ایرانی و ارتباط بسیار خوبشان با این مقوله. بهتر است بگویم که بسیار برای فرهنگ و هنر ما احترام قائل بودند و این موضوع میتواند نوید یک اتفاق خوشایند را بدهد. حضور هنرمندان ایرانی در مجامع بینالمللی و محافل و رویدادهای مختلف جهانی، میتواند تأثیر بسیار چشمگیری بر نوع نگرش هنرمندان و مردمان اقلیمهای دیگر به فضای فرهنگی-هنری کشور ما داشته باشد. حضور اول ما در اتریش برای مخاطبان ناآشنا بود و سازبندی و چیدمان مجموعه موسیقاییمان چندان برای آنها شناختهشده نبود. اما پس از موفقیت و کسب مقام در آن فستیوال، نام و حضورمان ملفت نظر و در فستیوالهای بعدی استقبال بهگونهای نزدیکتر و ملموستر شده بود تا آنجا که خیلیها در هر حضور و اجرای ما، منتظر سورپرایز و رویکردهایی تازه بودند که درواقع این بار چه فضای جدیدی به کارمان اضافه کردهایم.»
وی با اشاره دیگری به مبحث پرفورمنس ادامه داد: «به نظر من موسیقی ایرانی بعضاً با این معضل مواجه میشود که صحنه را از دست میدهد، جذابیت بصری کار برای مخاطب از بین میرود و باور من بر این است که خیلی وقتها مخاطب بعد از 10 دقیقه کنسرت و یک اجرای زنده موسیقی را از دست میدهد. درحالیکه ایجاد فضای مناسب، نورپردازیهای خوب و تصاویر هوشمندانه -که باز تأکید میکنم رضا موسوی، یکی از خلاقها و توانمندهای ارائه چنین فضاهایی است- میتواند کمککننده باشد به تأثیرگذارتر بودن قطعات، القای بهتر مفاهیم قطعات و اشعار حتی. خود من هم تلاشم بر این بوده که این کاستیها را به نحوی پوشش داده و آثارم را در قالب پرفورمنس روی صحنه ببرم. عمدتاً نوازندگان گروه ما، برخلاف قالب همیشگی، به حالت نشسته ساز نمیزنند و در حین نوازندگی، حرکتهایی دارند که طراحیشده. نور بهصورت ثابت از ابتدا تا پایان اجرا بر صحنه گسترانده نمیشود و این امر باعث ایجاد تنوع بصری برای مخاطب میشود و چون ساختار نوازندگی گروه ما بر اساس سازهای کوبهای شکلگرفته، این امر هم ازنظر من یک چالش بود که بتوانم قطعاتی را بنویسم که ایرانی باشد و به این تکنیکها پایبند باشم؛ بخصوص در مورد ساز دف که هدف من معرفی هرچه بهتر و منحصربهفردتر این ساز است چراکه معتقدم بسیار ساز ناب و فوقالعادهایست و تکنیکهای ویژهای در نوازندگی آن نهفته است که میتوان کشف کرد و به کار گرفت، در عین اینکه سازی بسیار احساسی است. ما شاهد این امر بودهایم که ساز دف بر مخاطب ایرانی تأثیر فراوان دارد، درحالیکه بهشخصه این تجربه را داشتم که مخاطبین غیر ایرانی اجراهای ما نیز تأثیر بینظیری از این ساز گرفتند که این نشانگر ادای دین ما به دف، آنهم به شکلی شایسته بوده. پس از جهتی هم تلاشم بر این است زبان بینالمللیتری به قطعات بدهم که برای دوستان در کشورهای دیگر هم قابلفهم و درک باشد که خدا را شکر علیالخصوص در اجرای اخیر بسیار در این امر موفق بودیم. ما بعد از اجرای فرانسه در آلمان هم بروی صحنه رفتیم و خیلی برای من جالب بود که مخاطبان آلمانی که در میانشان نوازندگان قدر و حرفهای و توانمندی دیده میشدند، به کار ما علاقهمند بوده و تکنیکهای اجراییمان را پسندیدند. اجرای ما، قطعات، سازبندی ها و ...و جالبتر اینکه پیشنهاد همکاریهای مختلفی دریافت کردیم و نظر دوستان بر این بود که میتوانیم موسیقی تلفیقی فوقالعادهای در کنار هم ارائه دهیم. خیلی خوشحالم و امیدوار که روزی بتوانیم مرز شکنی کنیم و این امر میسر نمیشود مگر به دست هنرمندانمان. ما گاهی نسبت به موسیقیمان با تعصب نگاه میکنیم و این تعصب متأسفانه میتواند عامل بازدارنده باشد.»
سرپرست گروه چاهی گفت: «گروه ما با یک زیرساخت هنرجویی شکلگرفته و اکثر دوستان حاضر در مجموعه در آکادمی خود ما پرورشیافتهاند و این ازنظر من باعث افتخار و خرسندی است. ما در گروه هنرمندانی داریم که از سنین خیلی پایین موسیقی را استارت زده و در مقابل، اساتیدی همچون آقای رجبزاده که استاد بنده هستند، از 50 سالگی موسیقی را شروع و این روند را با جدیت دنبال کردند که در سنین بالاتر بهعنوان یک نوازنده حرفهای و فوقالعاده بااخلاق، هنوز که هنوز است با ما همکاری دارند و اینیک نقطه قوت به شمار میآید. پرورش نیروی انسانی در هر شاخهای، یک حلقه گمشده در سیستم آموزشی ماست. ما باید اهداف را برای کسانی که میخواهند در رشتهای مانند موسیقی به فعالیت بپردازند، مشخص کنیم. خیلی از داوطلبانی که برای فراگیری موسیقی به ما مراجعه میکنند، فوقالعاده بااستعداد هستند، اما هدف را نمیشناسند و برای خود برنامهریزی مشخصی ندارند. با یک پلن کوتاهمدت شروع به این کار میکنند و چشمانداز بلندمدتی برای خود متصور نمیشوند و تحت تأثیر این امر، آن ولع و اشتیاقی که در نسل من و نسل پیش از من وجود داشت، در موج جدیدتر دیده نمیشود که فکر میکنم به دلیل مطالعات کم، آرمانگرایی و ورزش گرایی پایین است و این انگیزه بخشی و تقویت نگرشها میتواند از جانب ما صورت بگیرد. ما باید فضای مناسبی برای پرورش آنها مهیا کنیم که بتوانند با توجه به پتانسیلهای خیلی خیلی بالایشان، به موفقیتهای چشمگیری در آینده دست پیدا کنند.»
وی همچنین عنوان کرد: «موضوع دیگر مبحث حمایت است از هنرمندانی که درزمینهٔ بینالمللی بسیار فعالاند. هنرمندانی که بهشخصه شاهدم با چه سختیهایی در فستیوالهای خارجی و رویدادهای هنری بزرگ دنیا شرکت میکنند و نتایج فعالیتهایشان هم بسیار ارزشمند بوده و هست. اینها افراد ارزشمندی هستند. این افراد میتوانند، فرهنگ و اصالت ما را زنده نگاهدارند و سرمایهگذاری روی این طیف، به عبارتی سرمایهگذاری روی ساختار جامعه است. بههرحال کارهای هنری، هزینهبر است و نیاز به حمایت دارد. بها دادن به این هنرمندان باعث تشویق و دلگرمی بیشتر میشود. سال گذشته، گروهی از گرجستان در فستیوال حضور داشت که گروه برگزیده شناخته شد و خاطرم هست یک برنامه یک ساعت و نیمه تلویزیونی در شبکه گرجستان برای آنها تدارک دیدهشده بود و لحظهلحظه آن اجرا را با حضور خود هنرمندان، تشریح کردند و قطعاً این امر بسیار موجب دلگرمی برای آنها بود. در مقابل ما باوجود تمام تلاشها و کسب امتیاز و مقامهای شایسته، حتی با یک جمله یا تبلیغ یکخطی از سوی رسانه ملیمان مواجه نبودیم. امکانات پژوهشی، امکانات مطالعاتی و ...نیز میتواند برای هنرمندان بسیار مفید باشد که فکر میکنم کمبودش بهشدت احساس میشود.
این آهنگساز از فعالیتهای آتی خود خبر داد که: «درباره فعالیتها و همکاریهای آتی با نوازندگان حرفهای، برنامههای مدونی را در نظر داریم. همانطور که اشاره کردم اعضای گروه از هنرجویان کانون هستند و تصمیم داریم نوازندگان و هنرمندان متخصصتری نیز به جمعمان اضافه کنیم که بتوانیم در این راستا آثار حرفهایتری به گوش مخاطب برسانیم. ازآنجاکه اجراهای ما صرفاً به موسیقی ختم نمیشود و حرکتهای نمایشی، با تمرینات سخت و طاقتفرسا هم بخشی از کار ماست، به امکانات پیچیده و گستردهای نیاز داریم. اما نکته مهم اینکه بهجز این فعالیتها، تمرکز من بر تولید یک آلبوم است که مراحل اولیه آن آغازشده و امیدوارم بتوانیم بهزودی، این اثر را به بازار عرضه کنیم.»
مازیار چاهی در پایان خاطرنشان کرد: «فکر میکنم نیازمند صمیمت بیشتری در بین هنرمندان هستیم. همکاری صمیمانه و قرابت بین هنرمندان میتواند منجر به تولید آثار فوقالعاده فاخر و ارزشمندی شود. ما اگر آلبومها و کنسرتهای موفق و تاریخی موسیقی کشورمان را ورق بزنیم، میتوانیم گواه این امر باشیم که همگی آثار جاودان و ماندگار، خلقشده همدلی و صمیمیت مابین افراد بزرگ، شاعرها، آهنگسازها، تنظیمکنندگان، نوازندگان، خوانندگان و ...بودهاند و من امیدوارم در آینده بتوانیم به این مسائل مؤثر و پیش برنده و انسانی، بیشتر پایبند باشیم.»