ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

تاریخ انتشار: ۱۵:۱۴ - ۰۴ تير ۱۳۹۶
گفتگو با مهرداد ناصحی نوازنده ساز قیچک و صراحی گروه شهناز

بدون شک استاد شجریان شخصیت موسیقی ایران است

مهرداد ناصحی که ساز اصلی‌اش کمانچه است و سابقه همکاری با مجید درخشانی را از ابتدای گروه خورشید دارد، بنا به درخواست درخشانی و نیاز گروه شهناز ...
بدون شک استاد شجریان شخصیت موسیقی ایران است[مریم رفائی]
مهرداد ناصحی که ساز اصلی‌اش کمانچه است و سابقه همکاری با مجید درخشانی را از ابتدای گروه خورشید دارد، بنا به درخواست درخشانی و نیاز گروه شهناز، ساز قیچک را تهیه و شروع به یادگیری می‌کند و این مهم به دلیل عشق به خسرو آواز ایران اتفاق می‌افتد.
اواخر سال 86 با شروع تمرینات گروه شهناز و بازبینی و تائید استاد شجریان، ضبط نخستین آلبوم گروه با عنوان «رندان مست» آغاز می‌شود و استاد شجریان که آن زمان درگیر تور کنسرت گروه «آوا» بود از طریق مجید درخشانی در جریان کارها قرار می‌گیرد. به‌طوری‌که در زمان نبودشان در ایران گروه  مشغول تمرین میشوند و استاد شجریان با بازگشت به ایران و اتمام تورهای کنسرت گروه آوا، برای نخستین اجرای گروه شهناز در ایران اقدام می‌کند و نهایتاً مهرداد ناصحی با ساز قیچک در کنسرت نخست گروه شهناز در وزارت کشور روی صحنه می‌رود.
مهرداد ناصحی پس از ورود، اولویت اولش گروه شهناز می‌شود و در کنار استاد شجریان قرار می‌گیرد حتی در آخرین کنسرت گروه شهناز در فستیوال قونیه که گروه کوچکی می‌توانست استاد را همراهی کند، نیز با استاد هم‌سفر می‌شود. 
وی شخصیت استاد شجریان را بی‌نظیر و بسیار مهربان می‌داند و دلیل اصلی اینکه همکاری با گروه شهناز اولویت اولش می‌شود را هم، همین موضوع عنوان می‌کند.
ناصحی که یک‌بار به استاد شجریان از ایرادات ساز قیچک می گوید و از طرفی به دلیل کمبود ساز باس و نوع تنظیم‌های استاد درخشانی، استاد شجریان به فکر اضافه کردن ساز باس به ارکستر می‌افتد و ساز صراحی آلتو را برای ارکستر می‌سازد و در هفت شب اجرای مهرماه گروه شهناز در وزارت کشور در یک بخش ناصحی و در بخش دیگر جهان‌آبادی (دیگر نوازنده گروه) با ساز صراحی می‌نوازد و ساخت این ساز، شروع ساخت سازهای ابداعی استاد برای گروه شهناز می‌شود و در ادامه استاد شجریان شروع به ساخت خانواده صراحی می‌کند.

تعصب روی سازهای ایرانی همچنان وجود دارد
مهرداد ناصحی در توضیح ساخت ساز صراحی آلتو گفت: بعد از اجرای ساز صراحی در کنسرت وزارت کشور دیگر با این ساز نواختم و چون ساز صراحی تازه ساخته‌شده بود نیاز بود تا یک نفر زمان زیادی برای نوازندگی با آن بگذارد. استاد هم همیشه می‌گفتند ایرادات ساز را بیان کنید و ما هم همیشه با ایشان ایرادات را درمیان می‌گذاشتیم و استاد تغییراتی را اعمال می‌کردند تا اینکه به ایده‌آل در ساز صراحی رسیدیم و دیگر با این ساز راحت می‌نواختیم.
ضعف‌هایی در ارکستر ایرانی وجود دارد و عموماً ساز باس را در ارکسترها نداریم و ساز قیچک باس،بم تار و عود بم ترین ساز های ارکستر های ایرانی را تشکیل میدهند. اما زمانی که استاد ساز شهبانگ و بم ساز را وارد ارکستر کردند، حجم عظیمی به محدوده صوتی ارکستر داد و وجود سازهای زهی چون خانواده صراحی ها،خانواده شهر و آشوب ها ، دل و دل، سبو و ... رنگ‌آمیزی خاصی در ارکستر ایجاد می‌کرد. اما تعصب روی سازهای ایرانی همچنان وجود دارد و اگر سازهای ابداعی استاد جای خود را در ارکسترها باز کند، کمک شایانی به ارکستر ایرانی می‌شود. این مسئله را از جهت سابقه همکاری با استاد شجریان مطرح نمی‌کنم بلکه به دلیل هشت سال نوازندگی با ساز صراحی به این مسئله مطمئن هستم که این ساز پتانسیلش را در آینده دارد.  
به عقیده استاد این سازها باید دست اهل‌فن باشد تا از مزایای آن‌ها مطلع شوند و شاید اگر کسی از بیرون این سازها را ببیند، موضعی بگیرد. به‌طور مثال در این سال‌ها که با ساز صراحی آلتو می‌نواختم، سیم پنجم را اضافه کردیم که سیم سوم ساز ویلنسل بود و حجم باس خوبی را روی ساز اضافه کرد و رنگ صدای خوبی داشت. ساز صراحی همین‌جوری ساخته نشده است و استاد روی آن زمان و فکر گذاشته است و تحت یک‌لحظه نبود و ساختمان این ‌سازها خیلی به صدادهی ارکستر کمک کرد.

تمامی اعضای گروه را همانند خانواده خود می‌دیدند
ناصحی درباره رابطه گروه با استاد شجریان توضیح داد: همه در شروع کار گروه شهناز جوان و کم سن و سال بودیم و باابهتی که استاد همیشه داشتند و دارند، احساس ترسی (به لحاظ چگونگی برخورد با ایشان) در ما وجود داشت حتی زمانی که استاد ساز صراحی را ساختند و به منزل ایشان رفتم هم به‌نوعی این حالت را داشتم اما با شروع سفرها و تور کنسرت گروه، رابطه ما با استاد بهتر شد به‌طوری‌که دغدغه اصلی ایشان در طول سفرها، آرامش و آسایش اعضای گروه بود از همین رو در برخی سفرها به خاطر محل اقامت ما به برگزارکنندگان کنسرت اعتراض می‌کردند و می‌گفتند؛ این هتل‌ها در شان بچه‌های گروه من نیست! و بارها با تماس، از وضعیت ما مطلع می‌شدند تا مشکلی به لحاظ اقامتی نداشته باشیم. استاد ضمن برخورد عالی‌شان در این زمینه‌ها، تمامی اعضای گروه را همانند خانواده خود می‌دیدند و ما احساس پدرانه را کاملاً از ایشان می‌گرفتیم و به‌نوعی بهترین خاطرات و هر آنچه تصور کنید در این سال‌ها بر همه ما گذشت. 
استاد همیشه برخورد یکسانی با اعضای گروه داشتند و تمامی افراد را به یک چشم می‌دیدند طوری که امکان نداشت به یک نفر بیش‌تر از دیگری بها دهند، همین نوع برخورد اجازه ورود کسی به چارچوبشان را نمی‌داد و ازآنجاکه تصمیم‌گیری‌ها زیر نظر خودشان صورت می‌گرفت و مدیریت دقیق روی سیستم داشتند، باعث عدم حساسیت و اتفاقاتی ازاین‌دست بود.

استاد دوست داشتند به نوازندگان جوان هم، بها و میدان دهند
وی درباره دلیل ماندگاری اعضای گروه شهناز در کنار یکدیگر توضیح داد: متأسفانه در این سال‌ها به دلایل گوناگون، هزاران گروه موسیقی منحل شدند اما تجربه در گروه شهناز نشان داد که حضور استاد شجریان و درخشانی، مهم‌ترین وزنه‌های گروه، از این نوع اتفاقات جلوگیری کرد از طرفی استاد درخشانی به‌عنوان سرپرست گروه شهناز با مهربانی، عامل همدلی و ماندگاری شدند و موضوع دیگر، علاقه خود اعضای گروه به یکدیگر بود که بهترین خاطرات را باهم داریم.
به دلیل همکاری با این گروه و ایجاد شبهه، نمی‌توانم انتقادات را به‌طور مستقیم رد کنم. اما با تمام احترامی که برای اساتید موسیقی قائل هستم  اما احساس میکنم استاد شخصا دوست داشتند به نوازندگان جوان هم، بها و میدان دهند و ببینند این همکاری جواب می‌دهد یا خیر! که حاصلش مشخص شد و ازآنجاکه جوانان برای نشان دادن خودشان، تلاش بیشتری می‌کنند، باعث شد تا تصمیم استاد برای ادامه همکاری با گروه شهناز جدی تر شود.

استاد شجریان در تمام این سال‌ها توجهی به حواشی نداشتند
ناصحی درباره تأثیر همکاری با خسرو آواز ایران در زندگی کاری اش بیان کرد: همکاری با استاد شجریان، بی شک بهترین رزومه کاری من محسوب می شود .از طرفی از بعد مشورتی علاوه بر نوازندگی در بحث خوانندگی و صدا مدیون ایشان هستم چراکه بسیار علاقه داشتند از
استاد برای من به‌صورت جداگانه کلاس آواز می‌گذاشتند تا آواز ایرانی را با صدای بم کارکنم تا حدی هم در این مهم جلو رفتیم اما با بیماری استاد، کلاس ها دیگر ادامه پیدا نکرد.
بعد صدا، کارم را ادامه دهم البته بنده از سال 80 در کر ارکستر سمفونیک حضور داشتم اما استاد با لطف همیشگی‌شان می‌گفتند که صدای من بمی دارم که در موسیقی سنتی نظیرش وجود ندارد و اگر بتوانم روی آن دقیق کارکنم تنها نفر خواهم بود و باید به‌صورت جداگانه روی صدایم کار شود و تشویق ایشان باعث شد در اپراهای عروسکی جناب غریب پور و اپراهای ایتالیایی نیز بخوانم و کار صدا را جدی بگیرم. البته استاد برای من به‌صورت جداگانه کلاس آواز می‌گذاشتند تا آواز ایرانی را با صدای بم کارکنم تا حدی هم در این مهم جلو رفتیم اما با بیماری استاد، کلاس ها دیگر ادامه پیدا نکرد. 
نکته دیگری که از استاد به یاد دارم این است که می‌گفتند؛ "روی صحنه توجهتان به این نباشد که باید جواب آواز استاد شجریان را بدهید بلکه شما آن سازی که در دلتان هست را به بهترین شکل ارائه دهید." این صحبت ایشان درس بزرگی برای من بود و همیشه فکر می‌کنم بهترینم را ارائه دهم. از طرفی اخلاق، بزرگی و منش استاد بهترین مشاوره‌ای بود که از ایشان گرفتم. استاد شجریان در تمام این سال‌ها توجهی به حواشی نداشتند درصورتی‌که امروزه کافی است جوانی مطلبی بنویسد تا در ادامه شاهد جواب‌ها و دعواها از سمت دیگر موزیسین‌ها باشیم.
شخصاً در گروهی که دارم سعی می‌کنم روحیاتی که از ایشان آموختم را پیاده سازم چون حس اطمینان، رفاقت و همدلی که استاد به ما می‌دادند باعث می‌شد روی صحنه آزادانه حاضر شویم و از فرصتی که در اختیارمان قراردادند به نحو احسن استفاده کنیم.

کاری از دستمان برنمی‌آمد
نوازنده صراحی گروه شهناز درباره احساس خود از ممنوع‌الکاری استاد شجریان گفت: برای همه ما که خاطره اجرای باشکوه وزارت کشور را داشتیم این اتفاق ناراحت‌کننده بود هرچند که امید داشتیم بالاخره این موضوع درست می‌شود چون خود استاد هم علاقه به برگزاری کنسرت در ایران داشتند و به خاطر ممنوع‌الکاری مجبور شدند کنسرت‌هایشان را در خارج از ایران روی صحنه ببرند و بیشترین ناراحتی ما از این بابت بود که دو رپرتوار کامل را فقط مردم خارج از ایران شنیدند اما کاری از دستمان برنمی‌آمد.

مردم نشان دادند که نمی‌توان ربنا را از آن‌ها گرفت
وی درباره شاهکار ربنا شجریان به همیشگی یاد این اثر از کودکی در حال و هوای ماه رمضان اشاره کرد و گفت: استاد درباره این اثرشان
یکسری تلاش کردند تا شبیه این ربنا را بخوانند اما به نظر من کار بیهوده‌ای انجام دادند چون ربنا استاد شجریان نخواهد شد.
توضیح داده بودند که به‌صورت آزمایشی خواندم و ما به ایشان گفتیم ای‌کاش همه مثل شما آزمایشی بخوانند! به‌هرحال در این سال‌ها مردم نشان دادند که نمی‌توان ربنا را از آن‌ها گرفت. شاید عملاً پخش نشود اما همیشه همراه مردم بوده و خواهد بود. بااینکه ثبت ملی ربنا جای خوشحالی دارد اما این ثبت کاغذی مهم نیست چون در دل مردم به ثبت رسیده است و نمی‌توان از خونشان جدا کرد. این را هم بگویم که یکسری تلاش کردند تا شبیه این ربنا را بخوانند اما به نظر من کار بیهوده‌ای انجام دادند چون ربنا استاد شجریان نخواهد شد.
سیاستمداران باید به حرمت بزرگی استاد شجریان به حرف‌هایی که می‌زنند عمل کنند البته نه در بعد تبلیغی که هیچ‌کدام ما آن را قبول نخواهیم داشت. و تنها نکته مهم در این چند سال انتشار آلبومی از ایشان بود.

استاد شجریان دغدغه اصلی‌شان راحتی مردم بود
نوازنده گروه شهناز که آخرین دیدارش با استاد شجریان مربوط به فستیوال قونیه می‌شود درباره بیماری ایشان گفت: حال استاد در آخرین کنسرت مساعد نبود بااین‌حال اجرای پرقدرتی را ارائه دادند به‌نحوی‌که مسوولان فستیوال قونیه هزاران صندلی در بیرون از سالن برای مخاطبان چیدند و استاد با دیدن و شور و حال مردم، حالشان خوب شد اما بعدازآن، به آمریکا سفر کردند و دیگر ایشان را ندیدم و فقط نیم ساعت پیش از تحویل سال 95 برای تبریک عید، تلفنی با استاد صحبت کردم و با همان روحیه بالایشان گفتند حالشان خوب است و به‌زودی به ایران بازمی‌گردند که باعث خوشحالیم شد اما با دیدن ویدیوی تبریکشان شوکه شدم.
دلم برای نسل بعدی که اساتید قبلی را ندیده‌اند می‌سوزد و خداوند استاد شجریان و استاد علیزاده را برای ما حفظ کند تا بتوانیم از وجود این گوهران بهره ببریم چون این اساتید برای نسلی هستند که در کارشان جدیت وجود داشت. خود استاد شجریان دغدغه اصلی‌شان راحتی مردم بود و همیشه از معطلی مردم پشت گیت‌ها هنگام ورود به سالن ابراز ناراحتی می‌کردند و با تمام خستگی و فشار اجراها به دلیل عشقی که به مردم داشتند برای عکس انداختن با آن‌ها می‌رفتند و باید آرزویمان باشد که بتوانیم به این بزرگان نزدیک شویم.

(تیتر برگرفته از صفحه خاطرات)
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
تقویم هنری ادامه