ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

کد خبر: ۱۳۶۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۴
یادداشتی بر مجوعه انفرادی دونفره کسری بختیاریان یادداشتی بر مجوعه انفرادی دونفره کسری بختیاریان


راما آبان / " انفرادی دونفره " از کسری بختیاریان  که شامل 30 ترانه از  اواست رانشر فصل پنجم  در سال 94 منتشر کرد و در نمایشگاه کتاب عرضه شد. از همین ابتدای کار در عنوان کتاب با یک تضاد مواجه می شویم یک انفرادی دونفره  . تضادی که شاید شاعر علاقه ی زیادی به استفاده از آن را داشته است . به شخصه اعتقاد دارم یک ترانه سرا بهتر است زمانی مجموعه اش را روانه بازار کند که بیشتر ترانه های موجود در کتاب اجرا شده باشند چراکه مخاطب باترانه هایی که شنیده بیشتر و بهتر میتواند ارتباط برقرار کند و در این حالت احتمال استفاده از ترانه ها بدون اجازه مولف هم کمتر پیش می آید . هرچند شاید به نظر نگارنده تعداد 30 ترانه برای یک مجموعه ترانه کم باشد که البته در این مجموعه 12 اثر از 30 اثر جزو ترانه های منتشر شده ی این ترانه نویس است . شاید بقیه ترانه ها هم روزی به یک قطعه موسیقی تبدیل شوند اما به نظر من بهتر بود همه ی ترانه های منتشر شده در این مجموعه ،اجرا شده بودند .


در این مجموعه وزن فعولن فعولن فعولن فعول 6 بار ، فعلاتن فعلاتن فعلن و مستفعلن مستفعلن فعلن با 5 بار تکرار بیشترین تکرار را دارند و ترانه نویس بیشتر روی این وزنها کار کرده تمام ترانه ها در قالب 4 پاره نوشته شده اند که فقط در 2 مورد ترجیع بند کار وزنش عوض شده که یکی گریه زیر دوش (7) و دیگری سقوط گاه (13) است .

اما بازهم تضاد، تضادهایی دلنشین مثل دوتا یکی در  راه ما دوتا یکی نیست (7)  آسمون ما زمین خورد(8) و یا تقابل هایی دلنشین که ترانه نویس در این زمینه تخصص دارد : بالای شهر ابرا که می بارن / پایین شهرو آب می گیره (18) ماهردو از جنس زمین هستیم/ دست از سر این آسمون بردار (14)و اجازه نمیدی درستش کنم/ اجازه نمیدم خرابش کنی(19)

 

انتظاری که از قالب  4پاره می رود رعایت فضای ساختاری در محتواست که ضربه ی نهایی در مصرع چهارم اتفاق میفتد ؛ در بسیاری موارد  ترانه نویس به خوبی از عهده ی کار برآمده مثل: همیشه برنده همونیه که/ به پای غرور خودش واسته/چشات حیفه انقدر گزیه نکن/ یکی بهتر از من تور خواسته(26)

یا برای پر زدن گاهی /یه چن متر آسمون بسه/ دیگه هرچی بد آوردیم/ واسه هف پشتمون بسه

ویا چی مونده از این آدم خنده رو / یه مردی که به تخت زنجیر شد / الهی بمیرم برای دلش/ من عاشق شدم مادرم پیر شد(40)

اما در برخی موارد نیز در قالب 4 پاره شاهد روایتی مثنوی وار هستیم

اینجا یه جورایی ته قصه س / داری لبای مرگو میبوسی/ تف به تموم زندگی بی تو / لعنت به این تقدیر ویروسی

تصاویری که بیشتر در این مجموعه به چشم می خورد شامل گوشی خاموش (8)قاب عکس(11) لب قرمز(24) صداتو ضبط میکردم(51) و ترانه هایی مثل پاشنه بلند،  وضعیت قرمز ،پشت دوربین، اخبار،مانتوی مشکی کسری را یک فانتزی نویس   نشان می دهد که در بسیاری موارد در این فضاها بسیار موفق بوده.

در این مجموعه چند جای خالی وجود دارد که شاید برخی از انها نقطه اوج کار کسری باشند که به هردلیلی سه نقطه جایشان را گرفته!! از جمله: یک بیت کامل حذف شده در صفحه 16 یا صفحه 50 و صفحه 57 که اگر سه نقطه ی اول را با «می جوشه»

و سه نقطه ی دوم را با «کعبه» پر کنیم با بند بسیار قدرتمندی روبرو خواهیم شد.مصرع های و بندهای قوی بسیاری در این مجموعه به چشم میخورد که المنته لله! با سه نقطه جایگیزین نشده اند مثل  خودم دست هامو قلم می کنم(10)    یا با اعصاب قرصام بازی کنم (39)

در برخی موارد کسری از خودش الگو برداری کرده و دست به تکرار خودش زده مثل :یه جوری ابر دنیامو گرفته (7)  ابری تر از اونم که می بینی(18)

چن ساله از پرواز میترسم(13) چن ساله از امروز میترسم(53)

یه وقتا واسه خوشبختی / فقط یه لقمه نون بسه (38)   خوشبختی یعنی قصر چل متری /خوشبختی یعنی کفشای پاره(23)

اما در کل مجموعه انفرادی دونفره را  به عنوان اولین مجموه ترانه کسری بختیاریان باید مجموعه ای موفق دانست که هم از نظر  تصاویر و هم  از نظر خیال در بسیاری موارد بکر بوده و سعی کرده از فضاهای تکرار یدور یکند کسری را نه می توان جزو ترانه نویسان بدنه(اصطلاحی از حسن علیشیری موازی با سینمای بدنه) دانست که صرفا روی تصاویر و احساسات محدود و تکراری تمرکز دارند  و نه در زمره ترانه نویسان پیشرو دانست که صرفا در تلاش برای خلق اثری متفاوت هستند بلکه کسری بختیاریان را می توان بین این دو جریان و

البته در گذر از ترانه بدنه به جریان پیشرو ترانه دانست این را می توان از خواننده ها و سلیقه هایی که به سراغ ترانه های کسری رفته اند هم دید و در آخر ترانه ای که می توان یکی از بهترین ترانه های کسری نامیدش که درآن جهان بینی ترانه سرا از معشوقه ای با مانتوی مشکی و رژ قرمز و کفش پاشنه بلند فراتر رفته و فضایی بکر و جالب را رقم زده است .

نه بیکارم نه دیوونه عزیزم

دیگه چشمای من از گریه سیرن

دارم تاریخ میخونم بفهمم

چرا معشوقه ها از دست میرن

 

دارم تاریخ میخونم بفهمم

چرا از مرده گریه بعیده

ولی من تازه فهمیدم که تاریخ

جواب هیچ سوالی رو نمیده

بامن چن ثانیه جاتو عوض کن

بذار این دفعه چشم تو بباره

بذار این دفعه من ترکت کنم تا

بفهمی عاشقی چه دردی داره

 

نمی بینی داره می میره واست

کسی که تو تمام زندگیشی

تمام عمرتو معشوقه بودی

تو هیچ وقت عاشق خوبی نمیشی(30)
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
تقویم هنری ادامه