ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

نشست شعرانه با اجرای علیرضا آذر و صابر قدیمی برگزار شد

ریتم نو: شنبه بیست و سوم آبان ماه سال جاری، نشست شعرانه با اجرای علیرضا آذر و صابر قدیمی و حضور شاعرانی چون «احسان افشاری»، «هادی خوانساری»، «عمران میری»، «مهدی اشرفی»، «روح‌الله احمدی»، «سابیر هاکا»، «جواد نعمتی»، «حمیده غفوریان»، «ساجده جبار پور»، «صدیقه مراد زاده»، «علیرضا کیانی» و... در« فرهنگسرای آیه» برگزار شد. در این مجال ضمن اعلام تغییر مکان چهلمین جلسه‌ی شعرانه و اطلاع‌رسانی در خصوص کارگاه‌های شعر و ترانه‌ ی «علیرضا آذر » و«صابر قدیمی»، در بخش اول جلسه متقاضیان برای در معرض نقد قرار گرفتن، آثار خود را برای حضار قرائت نمودند و در بخش دوم به قرائت اشعار بسنده شد.

علیرضا آذر: از دهه‌ی هشتاد به بعد «افشین یداللهی»، «روزبه بمانی» گوش شنوده را متوقع کردند.


+ هادی خوانساری : «اسپانیا عشق» نام کتاب جدید من است.


+عمران میری: خیلی‌ها خواستند «حسین منزوی » را محو کنند؛ اما نتوانستند.


Sheraneh (1)




در آغاز،«علیرضا آذر» ضمن سلام و خیرمقدم ،اعلام کرد: جلسه‌ی شعر و ترانه‌ی «سیکات» در دو روز و دو ساعت مجزا(سه‌شنبه و پنجشنبه» در دست تشکیل شدن است و به دلیل ظرفیت محدودی که برای پذیرش هنرجویان داریم (دوازده نفر) اعلام می‌کنم دوستانی که مایل به ثبت‌نام هستند باید زودتر اقدام کنند.


سپس «سعیده صمیمی راد» شعری محاوره ، را قرائت نمود. «لیدا رشیدی»ضمن بیان اینکه اثر قرائت‌شده از آثار قبلی‌تان بهتر است ، به‌صورت کوتاه به اختلال وزنی موجود در این اثر اشاره کرد.


«عمران میری»گفت:در خصوص نقد تأثیری یا امپرسیونیسم ،می‌گویند این نقدها را کسانی می‌توانند انجام بدهند که سال‌ها تجربه داشته باشند.ربطی هست بین نوشته‌ی ادبی و احساس یا تأثیر که در رابطه‌ی این دو باهم اثری تولید می‌شود. اینکه ما زنجیره‌ای از حرف‌های روزمره را در وزن عروضی بگنجانیم  به نظرم کار موفقی نکرده‌ایم.علت اینکه دوست دارم در این جلسه شرکت داشته باشم مواجه بااستعدادهای جوان است که تعدادشان نیز کم نیست اما باید از برخی موارد پرهیز کرد.


«علیرضا آذر»گفت: خیلی وقت‌ها اتفاق افتاده است که نقد منتقد تأثیرگذار نبوده است{نه به خاطر عدم توانایی منتقد}زیرا در حد بضاعت طرف مقابل نیست پس نقد تبدیل به جولانگاهی می‌شود برای به رخ کشیدن‌ها ؛ به نظر من باید_به فراخور مخاطب _ با مماشات بیشتری برخورد کرد.


آذر ادامه داد: من در بررسی یک اثر سن شناسنامه‌ای ،عقلی و شاعری خالق اثر را در نظر می‌گیرم، با در نظر گرفتن این موارد باید بگویم شعر قابل‌اعتنایی شنیدم. اما فکر می‌کنم دامی را برای خود پهن کرده‌ای و آن دام ساده‌نویسی است. اگر از این ورطه بیرون نیایی ده سال دیگر هم به همین منوال می‌نویسی(پیشرفتی نخواهی داشت).


وی افزود: خیلی‌ها می‌گویند ترانه نباید شعریت داشته باشد زیرا قابلیت اجرای خود را از دست می‌دهد اما من فکر می‌کنم از دهه‌ی هشتاد به بعد کسانی چون«افشین یداللهی»، «روزبه بمانی» و در برهه‌ای «یغما گلرویی»گوش شنوده را متوقع کردند. این روزها علاوه بر لذت بردن از صدای خواننده‌ی محبوب باید گوش را تیز کرد تا مضامین نهفته در شعر اجراشده را بشنویم...


«صابر قدیمی» در خصوص هجاهای یک سری کلمات مثل «عشق» صحبت کرد.او گفت به خاطر اینکه بتوانند این کلمه را یک هجای بلند در نظر بگیرند حرف قاف را نادیده می‌گیرند که این کار اصولی نیست ...


«سهیل عبدی» نفر دیگری بود که برای قرائت شعرش در جایگاه شعرخوانی قرار گرفت.


«علیرضا آذر» در خصوص اثر خوانده‌شده گفت: شاعر زمانی که در خلوت است اتفاق خاصی برایش نمی‌افتد.اتفاق زمانی رخ می‌دهد که متن را عرضه کنید.«خورخه لوئیس بورخس» نیز جمله‌ای با همین مضمون دارد (عرضه کردن شعر)


دهه‌ی هفتاد وضعیت عرضه‌ی اشعار به‌گونه‌ای دیگر بود.حتی ما نگران این بودیم که جلوی شاعر بزرگ‌تری ننشینیم و ورود به جلسه هم جرئت می‌خواست.منظورم این است که ورود به جلسات نیز برای ما سنگین بود. بعد از ورود مدت‌ها صبر می‌کردیم تا یک اثر از خود را در فلان جلسه عرضه کنیم رویکردها هم به دو شکل بود یا شعری می‌خواندیم که مورد تشویق انبوه قرار بگیریم یا اثری ارائه می‌کردیم تا باهدف قرار گرفتنش ما را در عرضه‌ی شعر بعدی آماده‌تر کند.


باید بگویم ایراد وزنی نداشتی و شاید از نفر قبلی بهتر بودی اما به نظرم باید در جلسات بیشتری حضور پیدا کنی.


پس‌ازآن با اعلام اینکه «هادی خوانساری» یکی از شاعران خوب دهه‌ی هفتاد است از او دعوت شد اثری از خود را برای مخاطبان قرائت کند چراکه باید در جلسه‌ای دیگر نیز  حضور پیدا می‌کرد. با حضور او در جایگاه شعرخوانی و سلام و ابراز خوشحالی در خصوص حضور در این جلسه، از او پرسیدند آیا اکنون کارگاه شعری داری؟ کتاب تازه انتشار چه؟ وی در پاسخ گفت : کارگاه شعری داشتم که در حال حاضر به دلیل همکاری با آقای «مهرجویی» وقتی برای برگزاری کارگاه شعر ندارم.در خصوص کتاب نیز «اسپانیا عشق» نام کتاب جدید من است.


پس از اتمام شعر او و مورد تشویق قرار گرفتنش،از «محمد عباسی» خواسته‌شده تا شعر خود را قرائت کند.


«علیرضا آذر» در مورد این اثر گفت:شعر وقتی‌که خودش را از شعار می‌رهاند، قابل‌اعتنا است .شعری که سرتا پا شعور باشد تبدیل به منطق ریاضی می‌شود و شعار مطلق نیز شعر را به آدرنالین محض بدل می‌کند.


{این اثر در مورد آزادی بود}عموماً برای خلق مفهوم آزادی از مشت‌های گره‌کرده یا مضامین اروتیک استفاده می‌کنند اما در این اثر از چنین روشی استفاده نشد.


«احسان افشاری» گفت: مطمئناً این اثر از خیلی فیلترها عبور کرده است والا می‌توانست هزار جور اتفاق برای این روایت اتفاق بی افتد. اتفاق‌های خوبی برای این اثر افتاد و کشف‌های خوبی داشتی و اتفاق‌های این اثر از سوژه‌های درون‌متن نشأت‌گرفته و نکته‌ی دیگر سهل و ممتنع بودن کار است.


«عمران میری» گفت خیلی‌ها خواستند «حسین منزوی » را محو کنند اما نتوانستند. خیلی‌ها مجموعه اشعار جمع کردند اما یک شعر از «حسین منزوی» در آن مجموعه نیاوردند.


«مهدی اشرفی» گفت:کار خوبی شنیدم و صحبت‌ها نیز به‌جا بود اما چنین اتفاقی در آثار پیشین هم افتاده اما اثر،اثر قابل‌اعتنایی بود.


«جواد نعمتی» گفت: کار را دوست داشتم فقط ای‌کاش زاویه‌ی دوربین  تغییر پیدا می‌کرد و به نظرم این تنها ضعف این کار بود...


«علیرضا آذر» گفت:هیجانات عمران میری را درک می‌کنم.به‌شخصه من از شاعران نام‌برده توسط او، آموختم و به نظر من شاعرتر از من هستند اما کتمان نمی‌کنم یک سری وسواس‌ها باعث بروز چنین هیجاناتی شده است.


«شکوفه بارانی» شعر آزادی از خود قرائت نمود تا «سابیر هاکا» در این خصوص بگوید: همان‌طور که گفتی تازه شروع کردی.


به نظر من در شعر با کنش عاطفی و مسائل ذهنی روبه‌رو هستیم .اما در بیشتر این سطور فقط جنبه‌ی عاطفه قابل‌مشاهده بود .شعارزدگی تا جایی پیش رفت که من یاد حرف‌های شعاری شبکه‌های ماهواره‌ای افتادم . به نظر کلمات حاوی بار هستند. با خواندن یک کتاب موهای شما سفید می‌شود و با خواندن کتاب دیگر موهایتان مشکی می‌شود (اثر کلمه) زمانی «میر شکاک» کتاب تاریخ بیهقی را به من نشان می‌داد و می‌گفت شاملو این اثر را پنجاه بار خوانده است. به نظر من رمان بخوان زیرا با خواندن رمان به‌جای یک زندگی چند زندگی خواهی داشت.


«حسین جاوید»شعر محاوره‌ای از خود خواند،«جواد نعمتی» گفت:کار بسیار طولانی بود زیرا سهل‌انگاری‌های زیاد داشت و من را همراه نکرد .البته در بعضی جاها تصاویر خوبی داشت یک روز شاعر خوبی می‌شوی...


«علیرضا کیانی» گفت: روایت لزوم هنر مدرن است. می‌بینیم که امروزه سینما با استقبال بیشتری از شعر مواجه شده است اما استفاده از شعر نباید به‌گونه‌ای باشد که در ورطه‌ی روایت اسیر بشوی و از شعر غافل بمانی.


«علیرضا آذر »گفت: بارها مثنوی‌های شنیدیم که طولانی بودند ولی ... دوگانگی زبانی در اثرت به چشم می‌خورد به حدی که بعضی کلمات بسیار فخیم و برخی کلمات به کلمات کوچه و بازاری نزدیک شده است.اما در شعرت تصویر داری و باید از این تصویرها به‌خوبی استفاده کنی مثلاً در شعر می‌شود با یک ناخن‌گیر یک تونل کند.


آخرین شعری که موردنقد قرار گرفت،شعر محاوره‌ی «ونوس بیات» بود.


«حمیده بیات »گفت:ایشان ترانه را خوب می‌نویسند و این متن قابلیت ترانه شدن دارد اما در برخی موارد عنان از دست دادی«پیرزن سیاتو باز می‌پوشم» کژتابی معنایی دارد.


«علیرضا آذر » گفت:با یک‌بند بیشتر از همه ارتباط برقرار کردم .پژمردن گل به‌واسطه‌ی آبیاری با دست غریبه زیبا بود.


در بخش دوم جلسه ،ضمن قرائت شعر «اثرانگشت»، بیشتر حاضرین نام‌برده شعر خود را قرائت کردند و بدین ترتیب جلسه پایان یافت.



منبع : ریتم نو


نویسنده: فرزین پاک‌طینت


عکس: امین باقری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: