بهعنوان اولین سؤال میخواستم بپرسم آیا هنوز به حرفهی آهنگسازی مشغول هستید؟
احساس میکنم برای این کار بازنشسته شده باشم.همیشه بیشتر توان خود را روی تربیت شاگردانم گذاشتهام و خوشحالم که شاگردان زیاد و برجستهای را هم تربیت کردم. بهعنوانمثال آقایان«علی رهبری» «حسین علیزاده» «شهرداد روحانی» و...از شاگردان من بودند.آثاری را به وجود آوردم اما احساس کردم که این آثار با بیمهری و کمتوجهای روبهرو شدند.به این دلیل این حرفه را رها کرده و کتابهایی را تألیف کردم؛همچنین آثار زیادی را از زبان کشورهای مختلفی چون«انگلیس»«فرانسه » ، «ایتالیا »و...ترجمه کردم.در کنار این تألیف و ترجمهها کتابهای مشترکی نیز با همکارانم به مخاطبان علمی موسیقی عرضه کردیم.حتی برخی از کتابها را ویرایش کردم(دوستانی کتاب تألیف کرده بودند و از من خواستند تا آثارشان را ویرایش کنم)اکنون در سن نودودوسالگی با ورزش خودم را سرپا نگاه داشتهام.زندگی خود را وقف موسیقی کردم حدود دوازده سالی میشود که تنها زندگی میکنم و این امر نیز به عشق من،موسیقی مربوط است چراکه وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم شرایط را برای همسر مرحومم گفتم که من عاشق موسیقی هستم...وایشان نیز شرایط من را پذیرفتند به همین دلیل بعد از فوت همسرم (حدود دوازده سال پیش)بدون هیچ فرزندی تنها ماندم.
آیا کتابی اخیراً در دست انتشار دارید؟
بله کتابی به نام«شیوههای اجرای تقسیمات ناهمگون زمانی دست راست و چپ در ساز پیانو»اخیراً به همت انتشارات«سورهی مهر» چاپشده که این کتاب بر مبنای یک اختراع جهانی است که در سال 1330به وجود آمده و در سال 1387در دانشکده علوم شهر پاریس _در کشور فرانسه_ به تائید متخصصان موسیقی رسید و آن را «کوانتم در موسیقی» نامیدند.
کتاب دیگر که قرار است همین روزها از انتشارات «چنگ» به دست مخاطبان برسد،ترجمهی «هارمونی آرنولد شنبرگ»است.البته هنوز از این آثار رونمایی به عمل نیامده است اما قرار است بهزودی توسط موسسهی وابسته به شهرداری این کار انجامگرفته و در همین مجال ،مراسم تجلیلی نیز از من برگزار شود.
نظرتان در خصوص عملکرد «ارکستر سمفونیک تهران» و «ارکستر ملی» چیست؟
چند سالی ارکستر سمفونیک تعطیلشده بود و ما از آقای مراد خانی میخواستیم که این ارکستر دوباره زیر نظر «علی رهبری» تشکیل شود.این هنرمند برجسته کسی است که از بیشتر کشورهای پیشرفتهی جهان جایزه گرفته ؛حتی مدتی دستیار یکی از بزرگترین رهبرهای جهان«هربرت فن کارایان»بوده است و چندین سال پیش نیز ارکسترهای «ژونس موزیکال»و ارکستر معروف«سمفونیک»را در ایران رهبری میکرده است و چون رفتار شایستهای با او نداشتند ،دوباره به خارج از ایران رفته و مشغول رهبری در اکثر شهرهای جهان شده است.او کسی است که کشور خود را عاشقانه دوست دارد و به همین دلیل در این اواخر که بالاخره با بازگشت وی موافقت شد به ایران آمد و یک برنامه ششماهه برای تالار وحدت نوشت و همه را موبهمو_ به بهترین شکل_اجرا کرد و اخیراً نیز یک برنامهی یکساله برای این ارکستر نوشته و مشغول اجرای آن است ولی متأسفانه گاهی مخالفان سعی میکنند بعضی از این برنامهها را متوقف کنند.
کارهای رهبری تاکنون در بالا بردن سطح توانایی نوازندگان ارکستر به تشخیص متخصصان این هنر،بینظیر بوده است .من در اکثر تمرینهای این هنرمند برجسته شکرت داشته و ناظر بودهام که او علاوه بر رهبری ارکستر با تکتک نوازندگان کار میکند بهطوریکه در این مدت سطح نوازندگی آنها را تا حدی به سطح جهانی رسانده است.
البته باید بگویم هرکسی که دستش را تکان بدهد رهبر ارکستر نیست.این تخصص در اثر سالها تحصیل در این رشته زیر نظر اساتید رهبری که فقط در کشورهای پیشرفته وجود دارند حاصل میشود.من متعجبم باوجودی که تاکنون در ایران رشتهی تحصیلی رهبری وجود نداشته،چگونه بعضیها که در این رشته هیچگونه تخصصی ندارند جرئت کرده و باوجود امثال «رهبری»یا «نصیر حیدریان» ،چوب رهبری را به دست میگیرند.در مورد ارکستر ملی هم باید بگویم که گویا این ارکستر به خواستهی تعدادی افراد صاحبمقام تشکیل شد.چون قبلاً قرار بود خود آقای «علی رهبری» آثار برجستهی جهانی و آثار برجستهی ایرانی را آماده کرده و اجرا کند و نام ارکستر را ارکستر سمفونیک ملی ایران بگذارند ولی همانطور که اشاره شد این تصمیم عملی نشده و ارکستر ملی نیز در کنار ارکستر سمفونیک شروع به کارکرد که البته مورد استقبال علاقهمندان موسیقی ملی نیز قرار گرفت.
موسیقی امروز ایران چه وضعیتی دارد؟
وضع چندان خوبی ندارد !ولی باید بگویم گویا از خانه موسیقی خواستهاند رهنمودی در مورد بهبود وضع موسیقی بدهند.در این رابطه روز یکشنبه دهم آبان جلسهای در این مورد ترتیب دادند و مسئلهی مطرحشده این بود که چه کارکنیم تا سطح موسیقی ارتقاء پیدا کند.در این جلسه نخستین موضوعی که دراینباره مطرح شد،فقدان مدرس متخصص موسیقی شایسته،از دانشگاه گرفته تا ردههای پایین بود که اکثراً بیسواد هستند.بااینکه امروز علاقهمندان تحصیل موسیقی چندین برابر شده ولی متأسفانه تعداد مدرسانی که بتوانند جوابگوی این علاقهها باشد وجود ندارد چون تا مدرس شایسته و دلسوز وجود نداشته باشد طبیعتاً افرادی که در این رشته تحصیل میکنند بهصورت بیسواد و پرمدعا بار میآیند و باعث میشود که آیندهی موسیقی ما بیشازپیش دچار عقبافتادگی و ابتذال شود.کشورهای اروپایی در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی در زمینهی موسیقی کردهاند ولی متأسفانه کشور ما دچار رکود زیادی شده است و باید اولیای امور با استفاده از رهنمودهای متخصصان این رشته و تهیهی بودجههای لازم اقدام کنند وگرنه دیگر چیزی از موسیقی ایران برای عرضه کردن باقی نمیماند.
راهکار شما برای نجات از این وضعیت چیست؟
متأسفانه اولیای امور بااینکه افراد وظیفهشناس و متخصص را میشناسند، نمیدانم چرا از آنها رهنمود نمیگیرند مثلاً بااینکه من سالها مشاور ارشد موسیقی در صداوسیما بودهام اما طی این چند سال اخیر یکبار هم با من مشاوره نشده است.)مگر جز این است که مشاور کسی است که از او مشورت میخواهند؟)باید با متخصصین مشورت کرد بنا به ضربالمثل:«قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری»کسی که از موسیقی شناخت کافی دارد میتواند در مورد موسیقی نظر بدهد وقتیکه بدون مشورت و خودسرانه کارهایی صورت میگیرد نباید انتظار نتیجهی مطلوب داشت .اولیای امور باید تدبیری بی اندیشند که افراد باصلاحیت در موسیقی روی کار بیایند البته باید بگویم به خاطر این بیتوجهی و بیاعتناییها اکثر افراد باصلاحیت در موسیقی خارج از کشور مسافرت کردهاند و در آنجا وضع بسیار خوبی دارند.چرا باید تحصیلکردههای ایرانی که با بودجه و استادان ایرانی بهجایی رسیدهاند در ایران نباشند؟
اگر مدرسان درستوحسابی داشتیم وضعیت فرق میکرد. در حال حاضر فقدان آهنگساز و نوازندهی حرفهای واقعاً حس میشود؛به همین سادگیها نیست...مدرس ،آهنگساز؛نوازنده،رهبر شایسته تربیت نمیشود که بتواند مایهی افتخار کشور شود!اکنون بااینکه استاد رهبری باهمه نیرویش برای ارتقای سطح نوازندگی کوشش میکند،هنوز عوامل ارکستر سمفونیک حقوق خود را سروقت نمیگیرند و اگر اعتراضی نمیکنند به خاطر این است که میدانند کنار «رهبری» پیشرفت خواهند کرد.
نظرتان در خصوص خانهی موسیقی چیست ؟
باوجود سن و سالی که من دارم برای حضور در خانهی موسیقی احساس وظیفه میکنم البته به من لطف دارند و اتومبیل میفرستند تا بتوانم در این مکان حضورداشته باشم.چند وقت پیش براثر زمین خوردن،دستم شکست ولی بااینوجود سعی میکردم هر طور شده برای ادامهی وجود چنین مرکزی پشتیبانی کنم .من باهمهی کارهای خانهی موسیقی موافق نیستم اما درنهایت معتقدم تقریباً هیچ موسسهای در ایران عزیز کارش را بهطور کامل انجام نمیدهد.تا حدی هم آنها حق میدهم؛ وقتی فردی برای گذران زندگی حقوق مکفی دریافت نکنند وضعیت اینگونه میشود. ما هنرمندان عضو خانهی موسیقی فقط به خاطر عشقمان در خانه موسیقی فعالیت میکنیم.
مثلاً جلسهی یکشنبه دهم آبان که قرار بود اعضای کانون مدرسان و هیئتمدیره باهم دربارهی رفع کمبودهای موسیقی اظهارنظر کنند مایهی خوشحالی آنها شد چون بعضی متوجه شدند که بعضی از مسئولان از خانه موسیقی خواستهاند که رهنمودهایی دربارهی بهبود وضع بدهند اما باید توجه داشت که هر اقدامی در جهت بهبود وضع و بالا بردن سطح هنر ضمانت اجرایی لازم دارد و باید با برنامهریزی دقیق و صرف وقت زیاد طرحی برای این امر ریخته شود تا انشا الله اوضاع به هدف مطلوب نزدیک شود.
منبع : ریتم نو
نویسنده: فرزین پاکطینت