+ رضا مهدوی : امروزه موسیقیهایی میشنویم که هویت واقعی ندارند چراکه اساساً به فرهنگ ختم نمیشود
+ پیمان آذرمینا: در آلبومها، رنگ و بوی آثار استاد پاور کاملاً پیدا است
+ عباس رضیئی : انتخاب شعر در این مجموعه و مجموعههای دیگر مناسب نبود
این مراسم با بیش از یک ساعت و نیم تأخیر آغاز شد و با پیگیریهایی که انجام دادیم ، مسئولان برگزاری سالن دلیل تأخیر بیشازحد این مراسم را دیر رسیدن و حاضر نشدن عدهای از مهمانان و سخنرانان برنامه در این مراسم اعلام کردند.
در ابتدای مراسم سیامک بنایی و سیاوش آریامنش دقایقی به اجرای دو نوازی تنبک و سنتور پرداختند.
سپس رضا مهدوی (نوازنده سنتور و مدیر موسسه راوی آذر کیمیا) دقایقی به صحبت پرداخت : «باید تشکر کنم از آقایان بنایی و آریا منش که بسیار عالی نواختند و ما را به خاطرات گذشتهمان و دهه 60 بردند. از دوستان عزیزمان در مکتب تهران باید تشکر کنم که چنین فضای فرهنگی را در اختیار ما گذاشتند تا بتوانیم اینگونه دورهم جمع بشویم و لحظاتی را با یک موسیقی فرهنگی سالم بگذرانیم و لذت ببریم. درزمانی که موسیقیهایی میشنویم از رسانهها و از خیابانها و اماکنی که انتظار میرود بیشتر دنبال موسیقیهای فرهنگی باشند.ولی امروزه موسیقیهایی میشنویم که هویت واقعی ندارند چراکه اساساً به فرهنگ ختم نمیشود. ما این نوع موسیقیها را در این آلبوم میبینیم. زحماتی که استاد پایور این بزرگمرد موسیقی ایران نهفقط در سنتور بلکه در آهنگسازی و خلق آثار بدیع که شاگردان بسیار عالی را از خودشان بهجا گذاشتند و به عقیده خیلیها و ازجمله بنده چون همچنان در کنار ما هستند به خاطر اینکه آثارشان بهاندازه کافی وجود دارد نبودشان را روزبهروز پر میکند. وقتی این موسیقی را میشنوم خودم یک حس دیگر پیدا میکنم. من دهه 60 شاید یکترم بیشتر توفیق نداشتم خدمت استاد پایور باشم.اما نمیدانم به چه دلیلی نتوانستم و لیاقت نداشتم.نزد اساتید دیگری رفتم و در موضوعات مختلف پرورش پیدا کردم و هنوزم شاگردم و دارم یاد میگیرم ولی وقتی گوش میدهم احساس میکنم گوش موسیقایی خیلی خوبی دارم.این قطعاتی که اینجا شنیدید نیاز جامعه واقعی امروز است احتیاج است که این قطعات دوباره شنیده شود و اصلاً کهنگی ندارد و یک تازگی دارد که هرکدام از شاگردان استاد پایور بیایند اجرایش بکنند با حس واقعی خودشان ، انگار یکلایهای را برمیدارند و برگی به برگههای موسیقی ایران اضافه میشود.هزاری هم که فکر کنید فضای فرهنگی هنری کشور مغشوش است که هست ، اما وقتی هرازگاهی این آلبومها بیرون میآید ، انسان احساس میکند که آینده موسیقی ما خوب است. من افتخار این رادارم که در موسسه خودمان استقبال میکنم از نوع آثار و به خودم میبالم که درک میکنم و این آثار را میفهمم.چه در بعد نوازندگی و چه در بعد آهنگسازی و چه در خوانندگان عزیزی که جدیداً ورود پیدا میکنند به این عرصه. ما امروز شاهد هستیم که در آلبوم زنجیر گیسو آقای یوسفی نژاد خواننده جوان و خوب کشورمان جدیداً بهعنوان یک آلبوم رسمی پا به این عرصه گذاشتند و خوب هم درخشیدند و خوب هم خواندند و خوب هم همراهی کردند یعنی با آهنگسازی و نوا آفرینی و نوازندگی آقای آریا منش و گروهشان بهنوعی یک حرکتی را ایجاد کردند که این رنگارنگی و تنوع و جذابیت موسیقی ایرانی را سعی کردند که چیزی افزون کنند.همچنین در آلبوم دلبر طناز که آقای سرلک هم بهخوبی از عهده برآمدند. به همین تعداد اندک سیدیهایی که فروش میرود و غیرقانونی دانلود میشود ، حجم وسیعی گوشهای شنوندهای است که این موسیقیها را دنبال میکند و امروز آموزشگاه مملو از شاگردان موسیقی کلاسیک ایرانی است اما نسل جوان و استادان علیرغم اینکه میدان به موسیقی کلاسیک داده نمیشود اما میبینیم که همچنان استقبال میشود.و معلمین و مدرسین و اساتید در جایگاههای مختلف شرایطی را فراهم کنند که شاگردان مستعدی را پرورش بدهد ، بیاییم این فرهنگ چند هزارساله ایرانی بهخصوص این ساز سنتور در کنار دیگر آلات موسیقی ملیمان را هرروز و هرساله جدی بگیریم.»
در بخش دیگری از مراسم خانم سوسن اصلانی (دهلوی) و عباس رضیئی و پیمان آذرمینا هر یک دقایقی در مورد این آلبوم به صحبت پرداختند.
ابتدا سوسن اصلانی گفت : « من تبریک میگویم به آقای آریا منش، خیلی زحمت کشیدند و آثارشان همیشه جاودانه است.نمیتوانم حرفی بزنم فقط خیلی متشکرم.»
سپس پیمان آذرمینا عنوان کرد « از آقای آریا منش و همکارشان تشکر میکنم و علاوه بر این ، آلبومی که از آنها خواستم که برای من قبل از مراسم بفرستند و گوش کنم و من هم گوش کردم و الان برنامه را هم که اجرا کردند ، واقعاً رنگ و بوی آثار استاد پاور کاملاً پیدا است.من چون 9 سال افتخار این را داشتم در کنار استاد پایور باشم ، زمانی که ما فارغالتحصیل شدیم فکر میکنم که آقای آریامنش کارشان را شروع کردند و با آن سبک و استایل آشنا هستند.من بهشخصه علاقهمند هستم که قطعات موسیقایی بیشتر منتشر شود و به نظر من موسیقی ما نیاز ندارد که خواننده و شعر مکملش باشد و شاید سنت این را دیکته میکند که مثلاً همیشه در کنار موسیقی ایرانی خوانندهای هم باشد ولی من فکر میکنم الان قطعاتی که اجرا شد بدون خواننده بود و کاملاً جذاب بود و میتوانست مخاطب را جذب کند ولی من پیشنهادم این است که رفتهرفته سبک خودشان را پیدا کنند که قطعاً پیدا میکنند و بالاخره هرکسی با توجه به دیدگاه خودش سبک خودش را انتخاب میکند . آثار استاد پایور به نظر من ایشان جلوتر از زمان خودشان بودند و این قطعات را اگر 50 سال دیگر هم گوش کنید بازهم تازگی داشته باشد.من بهشخصه از خودم ناراضی هستم و میدانم ادای دینی به استادم نکردم ولی خب آقای آریامنش زحمتی کشیدند و دو آلبوم را تولید کردند واقعاً جای تشکر و قدردانی دارد و فکر میکنم هرچقدر از این نوع موسیقیها منتشر شود بازهم کم است.»
سپس عباس رضیئی دقایقی به صحبت پرداخت و گفت : « من یکی دو نکته در مورد چگونگی انتخاب شعر چه برای آواز خواندن و چه در مورد آهنگسازی میخواهم مطرح کنم.متأسفانه مدتی است که میبینم که دوستان بهصرف اینکه در شورای شعر و موسیقی برای اخذ مجوز اجباراً باید از شعر شاعرانی از سعدی و مولانا و ... استفاده شود.حرفی نیست ولی ما در برههای هستیم که باید بهروز برسانیم.مشکل من این است که انتخاب شعر متأسفانه نه در این مجموعه بلکه در مجموعههای دیگر و هم برای آواز خواندن مناسب نبود و هم برای ساخت ملودی.آوازخوانهای ما متأسفانه غزلیاتی ازایندست را انتخاب میکنند بدون توجه به احساسات شاعر.یک غزلی را ردیف میکنند از درآمد یک دستگاه تا فرود یک دستگاه به ترتیب میخوانند غافل از اینکه در آن ابیات شاعر حرفهایی دارد که امیدوارکننده است یا غم است و یا... خوانندههای آواز ما این دقت را ندارند که اینجا چهکاری را انجام دهند.مشکل من این است که باید این سنتشکنی را داشته باشیم. بیاییم بهروز شویم.چون شعر در برهه تاریخ تحولات زیادی پیداکرده است.ما ازنظر شعری به امروز رسیدیم ولی ازنظر موسیقایی انتخاب شعر خیلی مهم است.مشکل اینجاست که آلبومهایی که منتشر میشود ، غزلیاتی را انتخاب میکنند و اصرار دارند که حتماً از حافظ و مولانا و ... است.»
منبع :
ریتم نو
نویسنده :
حمیدرضا پیرمحمدی
عکس :
امین باقری