سرعت مطرحشدن روزبه ،معمولی نیست
«
محمدرضا شکار سری » ضمن اشاره به مطرحشدن سریع «
امید روزبه » در بین شاعران کشور بیان داشت این امر را باید در کارهایی که از او منتشر گردیده _مثل مجموعه نامیر_جستوجو کرد او در خصوص مجموعهی موردبحث گفت بدون در نظر گرفتن بحث آیندهی این متنها (که آیا با
موسیقی عجین میشوند یا خیر)باید اول مشخص کنیم با چه متنی روبهرو هستیم (شعر،نظم،نثر) این بدان معنا نیست که پیشنهاد مبدل به موسیقی شدن این متنها را انکار کنیم بلکه باید رویکرد حال حاضر ما به متنهای این مجموعه اینگونه باشد زیرا هنوز امکان به موسیقی پیوستن برایشان اتفاق نیفتاده است
حال این سؤال مطرح میشود که تبار آنچه امروزه به آن
ترانه میگوییم کجاست ؟در حقیقت امروزه موقعیت یک مجموعه به نام موسیقی را به متن نسب میدهیم حالآنکه متن فقط یکی از عوامل اجرایی این مهم است بهعنوانمثال بارها _با این ذهنیت که ترانه باید همهفهم باشد_اتفاق افتاده آهنگی که متن خوبی _ازنظر کیفی_ندارد مورد زمزمهی مردم قرارگرفته است این امر تا حدی بر سخیف و مبتذل گردیدن متنِ سوار بر موسیقی تأثیرگذار بوده پس برای فرار از این موضوع ابتدا باید متن را موردبررسی قرارداد در خصوص این متون باید بگویم که در بیشتر جاها ،با شعر محاوره روبهرو بودم البته درجاهایی بانظم نیز روبهرو بودم که فکر میکنم صمیمت حاکم بر این نظمها بهنوعی این آثار را نجات دادهاند گرچه متأسفانه با جو حاکم بر ترانهی امروز فکر میکنم متنهای منظوم امکان بیشتری برای اجرا داشته باشند تا شعرهایی محاوره! درصورتیکه در این مجموعه بیشتر با شعر محاوره روبهرو هستیم .خالق این آثار ،اتفاقهای پیرامونش را از نگاه تخیلات شاعرانهی خود گذراند که رعایت این مهم باعث شده از تکرار عشقهای مد روز و کلیشهای حال حاضر پرهیز کند.این جزئینگری از مؤلفههای شعر مدرن است برخلاف شعر کلاسیک که به بیان مفاهیم کلی بسنده میکردند او تکرار این مسئله که موسیقی یک مجموعه است که متن یکی از این عوامل را تشکیل میدهد از آفتی سخن گفت که ممکن است گریبان گیر ترانهسرایان شود این افت مواجهشدن با اقبال عمومی ،به خاطر جنبههای دیگر موسیقی و مطرحشدن برخی ترانه سرهایی ازایندست !
پیشنهاد میکنم شعر کلاسیک بنویسید
« نیلوفر لاری پور »بیان داشت: از نکات مثبت این مجموعه ،تنوع موضوعی و نگاههای خلاقانهی آن به موضوعاتی که زیاد کارشده (مثل عشق)است گرچه با فضای موجود پیشنهاد من این است که شما شعر کلاسیک کارکنید چراکه فکر میکنم شاید در فضای ترانه بیاجر و مزد بمانید فضایی که حتی ترانهسرایان مطرح خودشان را تکرار میکنند و شاهد افت خوانندهها هستیم بهطوریکه آهنگ چهل سال پیش خوانندهای را زمزمه میکنیم ولی حاضر به گوش کردن آهنگ دو سال پیش آن نیستیم در خصوص چاپ کردن ترانه هم باید بگویم با چاپ مجموعهی ترانه مخالفم چراکه به نظرم بخش شفاهی ادبیات ما است.در ادامه ،لاری پور به برخی ایرادهای وزنی در این اثر اشاره کرد و افزود برخی واژهها ممکن است ازنظر وزنی غلط محسوب نشوند اما باید به ادای آن واژه در محاوره توجه کرد
باید مخاطب ترانه را دستهبندی کرد
«
امیر ارجینی » ضمن بیان اینکه عام، به هر چیز محاورهای، ترانه میگویند گفت: در خصوص این مجموعه نظر من این است که اگر زبان معیار بود به وخامت شعر نزدیکتر میشد امروزه ترانه نوشتن کار سختی است اطمینان دارم بعضی از کسانی که سپید مینویسند نمیتوانند وارد این عرصه شوند چراکه ترانهی باکیفیت نوشتن امروزه سختترین کاری است که یک شاعر میتواند انجام دهد وی در خصوص مجموعهی مذکور گفت علاوه بر تنوع موضوع؛تنوع وزنی زیادی بر این متون حاکم است که جنبههای مثبت و منفی را دربرمی گیرد ازجمله نکات مثبت تنوع موسیقی است و از نکات منفی آن مهجور بودن بعضی وزنهای عروضی است که شاید امروزه قابلیت مبدل شدن به موسیقی را ندارند وی در مورد ترانهی امروز گفت باید مخاطب موسیقی را دستهبندی کنیم چراکه ازیکطرف آهنگهای سخیف زمزمه میشوند ازیکطرف آهنگهایی مثل آهنگهای «فرهاد مهراد»!
در پایان بحثی در مورد نحوهی رسمالخط این متون قرار گرفت که «
ابراهیم اسماعیلی اراضی » گفت: بعضی شکستهنویسها بدعت در رسمالخط است و باید تلاش کرد تا وقتیکه این بدعتها بهصورت قاعده درنیامدند آنها را به معرض نمایش گذاشت یکی از این موارد استفاده از قلاب در کلمههای محاوره است.
منبع : ریتم نو
نویسنده : فرزین پاکطینت