+وقتیکه تیشرت بلند و شلوار کوتاه میشود نشانهی آرتیست بودن؛ من چه بگویم؟
+مخاطبان با مشاهده کلیپی از تلاشها و سیر تکاملی گروه دارکوب به عظیم بودن نام گروه پی میبرند
+ قصد داشتیم ، مخاطبان را با موسیقیهای محلی آشتی دهیم
+ هیچکدام از مخاطبان دارکوب از روی تفنن به کنسرت ما نمیآیند
+ ترجیح میدهیم یک آلبوم باکیفیت داشته باشیم تا چند آلبوم معمولی
+ پاپ ایرانی در ردهی بینالملل هیچ حرفی برای گفتن ندارد
+طرفداران فلان خواننده که روزی از ما امضا میگرفتند، به صفحات مجازی من حمله کنند و بگویند تو از هنر چه میفهمی؟!
از فعالیتهایتان در گروههایی مثل «دیوار» و «دارکوب» بگویید.
گروه «دیوار» که گروه شخصى من و ياشار عزيز است و همانطور که میدانید در کنار «پویا نیکپور»،«بابک ریاحی پور»،«ایلیار خسروی» و «مهران فرشباف» درزمینهٔ ی موسیقی تلفیقی فعالیت داریم.
در خصوص گروه «دارکوب» باید بگویم حدود هشت سال و نیم است، بهترینهای موسیقی گرد هم آمدند که رفتار حرفهای در شخصیت آنها نیز نمود دارد من نیز افتخار همراهی و همکاری با این گروه رادارم.فکر میکنم تنها گروه ایرانی هستیم که توانستهایم در این بازهی زمانی باهم تعامل داشته باشیم و ماحصل این همکاری تولید موسیقی تلفیقی باکیفیت باشد.برای تلفیق نیز به موسیقیهای فولکلور از اقصی نقاط کشور توجه میکنیم. بدین ترتیب ممکن است از دوتار خراسانی تا دف ، نی انبان و... استفاده کنیم اما بیشترین تغییر و جابهجایی در خوانندههای این مجموعه اتفاق میافتد؛ البته این تغییر هم به فراخور تلفیق نوع موسیقی است اما در قسمت نوازندهها به ثبات رسیدهایم و هستهی اصلی این گروه را نوازندهها تشکیل میدهند.
با توجه به اینکه بیشتر ساختههای گروه دارکوب بیکلام بود چه چیزی باعث شد که به سمت موسیقی با کلام بروید؟
توجه به موسیقی فولک باعث شد که به اجرای برخی قطعات با کلام هم بی اندیشیم. چراکه قصد داشتیم علاوه بر اجرای موسیقی مخاطبان را با موسیقیهای محلی آشتی دهیم بهعنوان مثل جنوبیها تقریباً برای هر کاری که انجام میدهند یک ریتم دارند. تلفیق چنین موسیقی باعث جذب و تشویق مخاطب به دانستن موسیقی ملی خویش است.البته انکار نمیکنم موسیقی با کلام مخاطبان بیشتری را به همراه دارد اما باید متذکر شوم موسیقی ما کاملاً با موسیقی پاپ فرق میکند و طبیعتاً مخاطبان کمتری نسبت به موسیقی عام داریم.
در کل بدمان نمیآید در کنار کار بیکلام، از خوانندههای خوب هم استفاده کنیم البته ترجیح ما این است با جوانهای مستعد همکاری و تعامل داشته باشیم تا خوانندههای مسنتر ولی کم استعداد! اگر قرار است توسط ما چیزی به خوانندهای آموزش داده شود بهتر است از یک جوان بیستساله استفاده کنیم چون مطمئناً قدرت یادگیری او نسبت به فردی چهلساله بالاتر است. باید بگویم تکتک عوامل این مجموعه همبستگی بالایی با یکدیگر دارند و ماحصل این تعامل و همدلیِ همراه باتجربه و دانش آثاری میشود که مشاهده کردید و خواهید دید. در آلبوم قبلی تمامی بچهها با عشق سر تمرینات و ضبط حضور داشتند؛ خیلی وقتها در روزی که قرار نبود من گیتار بنوازم پیش دوستانم بودم. برای این کار هم دلیل داشتیم؛میخواستیم خروجی باهم فکری کل عوامل از آب دربیاید.
استقبال مردم از کنسرت گروه چطور بود؟
سالنی که گرفته بودیم پرشده بود .گرچه میدانیم تعداد طرفدارهایمان به تعداد مخاطبان موسیقی پاپ نمیرسد اما یقین دارم هیچکدام از مخاطبان ما از روی تفنن به کنسرت ما نمیآیند.بیشتر آنها باشعور و آگاهی نسبت به موسیقی مخاطب ما شدهاند و برخلاف موسیقی پاپ مخاطبان جدی موسیقی هستند. شاید اگر از نصف مخاطبین حاضر در کنسرتهای پاپ بپرسید خواننده کیست نتوانند جواب بدهند زیرا قصد آنها گذران وقت است.یک روز شهربازی،یک روز کنسرت.
عوامل این مجموعه هم نیاز به توضیح ندارند هرکدامشان بهترینهای دیگر گروههای پاپ هستند و سابقهی آنها بر اهالی موسیقی پوشیده نیست.هدف ما هم هدف والایی است؛درعینحالی که موسیقی مدرن را به مخاطب عرضه میکنیم سعی داریم کاری کنیم مردم با موسیقی ملی آشتی کنند.
امکان اجرا در هر سالنی راداریم بهعنوانمثال فکر میکنم اجرای این سبک از موسیقی در تالار وحدت اگر بیسابقه نباشد کمسابقه بود . ردهی هنری همهی دوستان بالاترین رتبه است و مشکلی با اجرا در وحدت نداشتیم و نداریم.
میتوانستیم جایی کوچکتر را برای کنسرت انتخاب کنیم و تعداد سانس ها را بالا ببریم اما اصولاً دنبال شانتاژ نیستیم و آرامش و رتبه وقار مکان اجرا و همچنین رضایت مخاطب از هزینهای که کرده برای ما مهمتر از برخی مسائل است.
مخاطبان واقعی هنر خلوص عمل و بکر بودن ساختههای ما را میبینند و به سمت ما کشش پیدا میکنند .طبیعی است که ما نباید از هیچچیزی در جهت التذاذ آگاهانه و هنری مخاطب مضایقه کنیم.
دلیل تغییر قابلتوجه عوامل گروه دارکوب چه چیزی میتواند باشد؟
همانطور که گفتم قدمت گروه به هشت سال و نیم پیش برمیگردد در این مدت،گروه سیر صعودی و تکاملی خود را سپری میکرد به همین منظور ابایی از جایگزین کردن افراد نداشتیم به این نتیجه رسیده بودیم مهم نام «دارکوب» است و اعضای آن هرچقدر هم بزرگ باشند، بزرگتر از نام گروه «دارکوب» نیستند. برای ما حرفهای بودن از هر نظر مهم بود،هم اخلاق و منش و هم توانایی نوازندگی؛ به همین دلیل به ثبات رسیدن اعضا کمی طول کشید ولی باید بگویم دو سالی است به ثبات رسیدیم و اگر کسی اضافه یا کم شود خوانندهها هستند آنهم به فراخور سبک اجرای موسیقی محلی،نه چیز دیگر !
مطمئن باشید آن تغییرات و این ثبات هدفمند بوده و هدفی جز موسیقی در میان نبوده است.باید بگویم هر کاری که توسط ما تولید میشود زمان زیادی را به خود اختصاص داده است؛ ترجیح میدهیم یک آلبوم باکیفیت داشته باشیم تا چند آلبوم معمولی!مجموعهای که در سطح بینالمللی حرف برای گفتن داشته باشد چراکه موسیقی ما فرامرزی است.بهترین نوازندههای دنیا برای ما آرزوی موفقیت کردهاند و بعضاً خرسندی خود را برای همکاری با ما اعلام کردهاند.این افراد ما را میبینند پس نقدانی بزرگ داریم و باید بتوانیم، از پس ارائهی آثار بربیاییم. ترجیح ما این است که نقدانی بزرگ داشته باشیم تا...
چرا بیشتر اعضای اصلی گروه دارکوب در گروههای دیگر که سبک پاپ دارند فعالیت میکنند آیا این میزان و نوع فعالیت به گروه لطمه نمیزند؟
همیشه در اوج گرفتاریها کنار هم بودیم شبهایی شده که تا صبح کنار هم کار را جلو بردیم. برخی دوستان ساکن کرج هستند و اکثراً وقتی با ما تمرین میکنند دیر به خانه میرسند.اما اگر خروجی کار یک خروجی معمولی بود هیچکدام آنقدر مشتاقانه همکاری نمیکردند. درست است نوازندههایی مثل من در گروههای دیگر مینوازند .
دغدغهی ما موسیقی است.
«همایون نصیری» کلیپی از تلاشها و سیر تکاملی این گروه تهیهکرده که مخاطبان حتماً با دیدن این کلیپ به عظیم بودن نام گروه پی میبرند.
نظر شما در مورد موسیقی پاپ ایران چیست؟
پاپ ایرانی در ردهی بینالملل هیچ حرفی برای گفتن ندارد حتی نمیتوانیم با موسیقیهای ترکی و عربی مقایسهاش کنیم. علت این امر هم کمبود عوامل حرفهای و توجه بیشازحد به مسائل تجاری است. چرا هنوز برخی مخاطبان آگاه آهنگهای چند دهه پیش را گوش میکنند؟ چرا کسی نمیپرسد علت اینکه آهنگی بیستوچند سال زمزمه میشود چیست؟موسیقی پاپ در دنیا «جرج مایکل»و«مایکل جکسون» حتی «جاستین بیبر » را دارد. چرا ستارههای ما بعد از چند سال افول میکنند؟
بااینوجود چرا امثال شما نقدی بر این کارهای ضعیف نمینویسند؟
بارها و بارها در فضایی مجازی نقد نوشتهام اما مثل هر چیز دیگری بهجایی نمیرسد.مگر از آقای «کلهر»در نوازندگی ایرانی بالاتر داریم؟ بهحق ایشان مایهی فخر و مباهات دنیای ایرانی و چهرهای بسیار مطرح در سطح نوازندگی بینالمللی هستند باکسانی همکاری داشتهاند که مثل خود ایشان از بزرگان عرصهی موسیقی جهانی بودند با این شرایط یک روز قبل اجرا به او خبر میدهند کنسرت شما لغو شده! با این شرایط من به چه کسی نقد کنم؟ کجا نقد کنم؟
وقتی به کار بردن الفاظ رکیک در متن آهنگ، فردی را هنرمند میکند؛ وقتیکه تیشرت بلند و شلوار کوتاه میشود نشانهی آرتیست بودن من چه بگویم؟
«حسین علیزاده» به همصنفیهای خود نگفت پشتهم باشید؟چه کسی حرف او را گوش کرد؟
من اگر بنویسم باید بگویم اکثراً عوامل موسیقی بیسواد هستند، هنرستان ما بسيار معمولى است نه دانشگاه آكادميك موسيقى.زیرا هنوز بعضی سازها در آن جایی ندارند وقتی کسی در ایران موسیقی راک کار میکند باید اول تنبک یاد بگیرد؟!
بعضی خوانندهها نمیدانند چیزی که دارند میخوانند در چه گامی است ...
وقتی به ما میگویند مطرب و مفسد ؛وقتی در خیابان راه میرویم به ما تنه میزنند تا ...
در این شرایط آقایی در فضای مجازی میگوید هرکس بیدار است غار غار کند !گویی یک عده کلاغ هم منتظر چنین فرمانی بودند.حتی وقاحت از این فراتر میرود.عدهای بازگشت او را به ایران تبریک میگویند و کلیپی از او با شرایط خاص به نمایش گذاشته میشود.
امیدی هست؟
هرکس میگوید هست، دروغ میگوید. به خاطر اینکه همه فکر میکنند کار هنری میکنند و هر طفل مکتب نرفتهای در این فضا احساس استادی دارد.
در همهی جای دنیا به هنرمند احترام میگذارند در کشور ما هنرمندان مورد تمسخر قرار میگیرند.یکبار بهقصد سفری فرودگاه رفتم مسئولین هواپیما نمیگذاشتند سازم را کنار خودم نگهدارم میگفتند باید در قسمت بارها نگاهداری شود!
این ناامیدی مختص به موسیقی نیست . امروزه اکثر گونههای هنر از همین ناامیدی رنج میبرند زیرا افرادی که صرفاً پولدارند و نه چیز دیگر روی کارآمدند. کسی آمده به من میگوید میتوان بعد شش ماه به استیج فکر کنم؟من هم در جواب گفتم با این سرمایهای که توداری چرا شش ماه؟ دو ماه! متأسفانه چرخهای به وجود آمده است که اگر پول نداشته باشی محو میشوی.
چرا اسمی از خیلی از خوانندههای خوبی که قبلها طرفدارانشان، سالنها را پر میکردند نیست؟ جواب این است:پول!
حرف بسیار است .هزاران بار این حرفها را زدم و خیلیها هم چاپ کردند اما تنها نتیجهای که داشته بیشتر شدن دشمنهای من بوده! نتیجه این بوده طرفداران فلان خواننده که روزی از ما امضا میگرفتند و آرزوی او در کنار ما کار کردن بود،به صفحات مجازی من حمله کنند و بگویند تو از هنر چه میفهمی؟! خیلیها هم از انتقادات من ناراحت بشوند چراکه میدانند دست آنها را رو میشود. با این شرایط متأسفانه نقد بیفایده است. زمانی نقد تأثیر خود را دارد که مردم نقدپذیر باشند.آگاه باشند.مطالعه کنند.اما برای عدهای هیچچیز مهمی وجود ندارد و هرچقدر اوضاع بدتر شود آنها هم ساکتتر میشوند. جالب است که نمیشود به بعضیها نقد کرد چون فکر میکنند آنقدر بزرگ هستند که نمیدانند نهایتاً یک یا دو سال دیگر درصحنه وجود دارند.
به نظر شما چرا هرروز پسرفت میکنیم؟
در تمام دنیا هرروزه برای هنر اعتبار بیشتری قائل هستند اما در ایران هنر هرروز قابلدسترستر میشود.ضمن اینکه به ما برچسب کفر و مطرب و... زده میشود.
در کشورهای دیگر کودکان باید از ششسالگی به بعد موسیقی یاد بگیرند و موسیقی وارد آموزش آنها شود اینجا ...
هر آلمانی در طول روز ، بیستتا سی دقیقه موسیقی کلاسیک گوش میدهد میانگین اینجا سالی سه دقیقه هم نیست.کاملاً واضح است چرا پسرفت کردیم.بگذریم...
آلبوم بیکلام شما چه زمانی وارد بازار میشود و در چه فضایی هست؟
فکر میکنم تا چند ماه دیگر آلبوم خود را انتشار بدهم.
آیا در آینده آلبومهای اینچنینی از شما خواهیم شنید؟
بله اما نکته اینجا است به خاطر مشغلهی زیاد و پرهیز از تکرار و ارائهی کار متفاوت و باکیفیت عجله نمیکنم. سعی میکنم بعدازاین آلبوم کنسرتی را هم برگزار کنم .
حرف پایانی؟
فکر میکنم تمام حرفها را راحت زدیم و حرف خاصی نمانده باشد.چیزی که باعث امیدواری است وجود برخی استعدادهای جوان است .امیدوارم به راهنماییهای ما گوش کنند.تا با این کار نسل بعد موسیقی ایران با آرامش و خیال راحت و کیفیت بهتر به فعالیت بپردازند.تشکر از شما
منبع : ریتم نو
نویسنده: فرزین پاکطینت