با توجه به اینکه جنابعالی اولین خوانندهی بعد از انقلاب هستید چرا اسم شما مثل دیگر خوانندههای آن دوره بر سر زبانها نیفتاد؟(البته که مخاطبان جدی موسیقی اصیل نهتنها نام شمارا میشناسند بلکه احترام زیادی هم برایتان قائل هستند و همیشه آثار شمارا باجان و دل دنبال میکنند)
این خاصیت آدمهای مظلوم است.این مظلومیت در خوی کسانی چون من که حاضر نبودیم به هر قیمتی معروف شویم، وجود دارد و خواهد داشت. با احترام به برخی هنرمندان، بعضیها برای اینکه معروف بشوند، حاضر شدند چیزهایی را بفروشند که ما این کار را نکردیم و قصد چنین کاری را هم نداریم. یاور ما همیشه خداوند بوده و هست و به عقیدهی بنده هرچه باریتعالی بخواهد همان میشود. زمانی به عقب برگشتیم و زمانی به جلو رفتیم که همهی آنها خواست خدا بوده است؛ درنهایت خوب کِشتیم و همین مهم است.
از فعالیتهای اخیرتان بفرمایید
از زمانی که دوست عزیزم «غلامعلی پور عطایی» فوت کرد کمکار شدم ضمن اینکه دو سال پیش سکته کردم. اما توانستیم به همراه مرحوم استاد«ذوالفقار عسکریان» آلبومی را بهصورت تصویری ضبط کنیم که بهزودی در سراسر کشور پخش خواهد شد و نام این آلبوم « آدم و حوا » میباشد. بعد از فوت استادان«نور محمد در پور» و «غلامعلی پور عطایی»روزی به استاد «عسکریان» گفتم: بعد از «در پور» و «پور عطایی» نوبت من و شما است. بیا باهمکاری هم آلبومی را انتشار بدهیم و بدین ترتیب از او دعوت به همکاری کردم. ایشان هم قبول کرد و بالاخره این کار در موزهای در تربتجام ضبط شد و همانطور که گفتم بهزودی در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
به امید خدا بعد از انتشار این آلبوم،قصد دارم که آلبومی دیگر را روانهی بازار موسیقی بکنم ؛البته که هنوز در مرحلهی انتخاب شعر هستم.
در خصوص دوستی خودتان با استاد«غلامعلی پور عطایی» بگویید
غلامعلی پور عطایی؛ گنجی نایاب بود که دیگر چون او پیدا نخواهد شد. ما به همراه حاجی در پور(استاد نور محمد در پور)سه نفر بودیم که هرکدام سبکهای متفاوتی را از موسیقی خراسانی ارائه میکردیم. حاجی در پور سی سال از من بزرگتر بود و پور عطایی حدود شانزده سال؛ هرکدام نزد اساتید بنامی تلمذ کرده بودیم و آن دوره، دورهی رخنمایی ما بود.افسوس که دیگر دوستان در کنارم نیستند و من در سن شست و هفتسالگی حسرت این دوستان را میخورم.
با توجه به اینکه فرزند شما در گروه « سرو خراسان » فعالیت میکنند و این گروه زیر نظر استاد « عزیز تنها » است؛در خصوص همکاری خودتان در این گروه و رابطهی خودتان با استاد تنها سخن بگویید و نظرتان را در مورد این گروههای جوان بیان کنید
ازقضا چند روز پیش ،نزد ایشان بودیم و من قطعهای تحت عنوان«بلبلی از قفس» را که ساختهی خودم بود برای ایشان خواندم و قرار است همکاریهای خوبی باهم داشته باشیم .کار ما خواندن به شیوهی سنتی است و استاد «تنها» نیز در این خصوص صاحب سبک هستند. جدای از اینها باهم رابطهی خوبی داریم و سلامعلیک گرمی هم بین ما برقرار است. در حال حاضر نیز پسر بنده(محسن کریمی) شاگرد ایشان هستند و در گروه ایشان فعالیت میکنند در همین راستا تعامل بیشتری بین ما شکلگرفته است. در خصوص نسل جوان همعقیده دارم اگر فرزندان ما به سبک ما و دیگر اساتید عمل کنند،موفق خواهند بود. به شرطی که از موسیقی اصیل عدول نکنند.
به نظرتان چرا امروزه به موسیقی نواحی اهمیت کمتری داده میشود و جوانان ارتباطات کمتری با این موسیقی برقرار میکنند؟
احساس میکنم چون موسیقی ما، موسیقی حزنآوری است و امروزه ملت ما به خاطر مشغلههایی که دارند سراغ موسیقی شاد میروند به همین دلیل شاید قشر جوان از این نوع موسیقی کمتر حمایت کند.علت روی آوردن برخی از افراد _بهعنوان خواننده_به موسیقی امروز هم این است که برخی از سبکها حنجرهی قدرتمندی میخواهد و برخی آنقدر حنجره نمیخواهد حال اگر قصد معروف شدن باشد راه کم دردسر تر شهرت بیشتری هم به همراه میآورد.
به نظر شما چرا موسیقی نواحی در خارج از کشور بیشتر طرفدار دارد؟
بله درست گفتید؛ موسیقی نواحی در خارج از کشور بیشتر طرفدار دارد دلیل آن نیز این است که در خارج از کشور این موسیقی کمتر شنیدهشده است. هر چیز جدیدی، جذابتر است و این را کتمان نمیکنم. حال این اتفاق برای مقیمان خارج از کشور میافتد چراکه موسیقی عمدهی آنها مسلماً چیز دیگر است.
شما که بعد از انقلاب با آن حساسیتهای بالا و بحبوحهی انقلاب روی استیج میرفتید و توانستید موسیقی نواحی را به گوش مردم برسانید چرا امروزه که موسیقی در فضای بازتری ارائه میشود کمتر این کار را میکنید؟
در همه جای دنیا اینگونه است وقتی پیر میشوی، توان فیزیکی قبلی را نداری و از طرفی هم ممکن است صدای تو پختهتر شده باشد و بتوانی کلمات را بهتر ادا کنی ،به موسیقی حساستر شده باشی،درک زیباییشناسی تو بالاتر رفته باشد و... اما مردم تو را فراموش میکنند و از چشم مردم میافتی زیرا پیر شدهای!
{مطمئناً از چشم طرفداران واقعی موسیقی نیفتادهاید که هیچ...}آیا روزی استاد به سمت تلفیق خواهند رفت؟
من هیچوقت از فرهنگی که داریم تجاوز نخواهم کرد. یقین دارم موسیقی تربتجام در سطح جهانی حرف برای گفتن دارد و باید به آن روزی برسیم که حرف اول موسیقی جهانی باشیم چراکه دنیا میداند این موسیقی شخصیت و اصالت دارد و از همین جهت به آن احترام زیادی میگذارد. بااینحال ما از چه کسی و چرا تقلید بکنیم؟
از همکاریتان با خوانندههای دیگر بگویید
اکثراً بهصورت انفرادی کار میسازم اما در برخی موارد صدای بنده را با صداهای دیگر جفت میکنند.این دیگر گناه دیگران است.بهعنوانمثال بارها دیدهام که در صداوسیما صدای من را بهعنوان دکلمه یا هر چیز در اول یا آخر یک اثر آوردهاند.
علت اینکه در ساختههایتان بیشتر از شعر شاعرانی خاص همچون «قاضی جلالالدین سلجوقی»استفاده میکنید چیست؟
مولانا «قاضی جلالالدین»هموطن ما بوده و به زبان ما شعر گفته است علاوه بر آن شعرها بسیار مستحکم و زیبا هستند گرچه از شعرهای دیگر خراسانی مثل «داد علی» و« ملا حسن»هم استفاده کردهایم و بهجز آن از شاعران مطرح دیگر نیز همینطور؛در کل باید بگویم ما شعرهای عرفانی را گزینش میکنیم.
نظرتان در مورد موسیقی امروز چیست؟
موسیقی امروز؟! فکر میکنم موسیقی امروز، مرده است و حقیقتاً کسی نیست این مرده را نجات بدهد...
سخن پایانی؟
از همصحبتی با شما خوشحال شدم ،امیدوارم دل خرم و امیدوار باشید و پدر و مادرتان همیشه سالم باشند؛امیدوارم خدمتگزار خوبی بوده باشم
همصحبتی با استاد مایهی مباهات بنده بود؛ پیروز باشید
منبع : ریتم نو
نویسنده: فرزین پاکطینت