بهروز میرزایی : تنها نگرانی اوضاع موسیقی کشور کم شدن سواد کافی در بین رهبر اکستر ها است
+ بابک جهانبخش هنوز هم بسیار قوی کار میکند
+ در حال حاضر اکثر نوازندهها شغل دوم دارند
در مورد گروه آرپژ و حوزه فعالیت این گروه توضیح میدهید؟
گروه "
آرپژ " حدود سال 1380 فعالیت خودش را به سرپرستی «
محسن افشار » آغاز کرده که حوزه فعالیت آن اجرای موسیقی زنده برای خوانندگان پاپ است و سابقه همکاری با خوانندگان مطرحی را از قبیل
احسان خواجه امیری ،
گروه سون ،
مازیار فلاحی ،
بابک جهانبخش و... را دارد.
دلیل جدایتان از این گروه چیست؟
من از گروه آرپژجدا نشدهام و هنوزعلیرغم کمکاری این گروه با آنهاهمکاری میکنم. زمانی که برنامههای گروه روی منوال گذشته بی افتد و فعالیت گروه بیشتر شوددر آرپژ حضور خواهم داشت.
جایگاه نوازندهها از لحاظ حرفه، موقعیت اجتماعی و درآمددر ایران چطور است؟
به نظر من از اواسط دهه هشتاد به بعد با توجه به شرایط موجود، اجرای
کنسرتها بهترو باعث ایجاد یکراه کسب درآمد برای نوازندهها شده است. ازنظر درآمد جدا از برخی گروهها به نوازندهها،هزینهبهاندازه کافی پرداخت نمیشود و درآمد نوازندهها کم است بهویژه اگر به نسبت خوانندهها در نظر بگیریم. اما همانطور که گفتم با توجه به شرایط و سهولت در اخذ مجوز برای برگزاری
کنسرتها این وضعیت بهخصوص در پنج سال اخیر با توجه به پیشرفتی که داشته، بهتر شده است.
با توجه به توضیحات خودتان ازنظر شما نوازندگی در ایران شغل بهحساب میآید؟
برای کسی که بهطورحرفهای فعالیت کند و مطرح باشد، شغل بهحساب میآید و توان ساخت یک زندگی با رفاه کامل را خواهد داشت، اما باید نوازنده دیده ونام وی شنیده شود.در کل برای اکثرکسانی که به این حرفه مشغول هستند نوازندگی شغل بهحساب نمیآید و در حال حاضر اکثر نوازندهها شغل دوم دارند یا نوازندگی شغل دوم آنها محسوب می شود.
نوازندهها با چه مشکلاتی روبرو هستند؟
مشکلات زیادی از قبیل درآمد کم و عدم برگزاری
کنسرت در ماههای خاصی از سال که موجب کمکاری یا بیکاری نوازندههامیشود.
ازنظر شما چه عواملی باعث جدا شدن نوازندهها از گروههای موسیقی میشود؟
گاهی در بین نوازندههابه دلیل اختلافسلیقه و علایق هر نوازنده مشکلاتی به وجود میآید و فضای گروهها را متشنج میکندو همین اختلافها میتواند موجب جدایی یک نوازنده از گروه شود که این اتفاق بهدفعات رخ میدهد.
به نظر شما اگر یک گروه موسیقی تمام نیازهای یک نوازنده را برطرف کند نوازندهها همچنان تمایل به همکاری با سایر گروهها را خواهند داشت؟
فکر نوازندهها نسبت به
موسیقی باهم متفاوت است و گاهی این موضوع باعث همکاری یک نوازنده با سایر گروههامیشود. اما در برخی مواقع دیده میشود که یک نوازنده در گروه، سواد موسیقی کافی را ندارد و بر ابتداییترین مسائل هم مسلط نیست،اکنون با گذشته تفاوت دارد و سواد موسیقایی برخی از نوازندههابسیارپایینتر از سطح استاندارد است چراکه تنظیمهای موسیقی دیجیتالی با استفاده از برنامههای مربوط از قبیل کیوبیس و اف ال استودیو و...انجام میشود.چند سال گذشته درتنظیمها،تکتک نتها آنالوگ نواخته میشد و طبعاً سواد موسیقی تنظیمکنندهها و نوازندهها بیشتر بود.
چرا در موسیقی امروزی نوازندههای کار بلد کمتر دیده میشود و کمکارشدهاند و نوازندههایی که با توجه به توضیحات شما سواد کمتری دارند بیشتر روی صحنه کنسرتها دیده میشوند؟
دلیل اصلی این اتفاق تنظیمکنندههایی هستند که سواد موسیقی کافی ندارند و با ساختن قطعهای برای هنرمندان به خودشان اجازه رهبری ارکستر برای آن خواننده رامیدهند و این تنظیمکننده،نوازندههایی که آنها هم سواد کافی ندارند را جذب گروه موسیقی خواننده موردنظرمیکند. گاهی اوقات نوازندگی در کنسرتها از قبل ضبط شده و نوازندهها در اجرای زنده حرکاتشان صرفاً نمایشی است و قطعات را اجرانمیکنند.
سلیقهی موسیقی امروز مردم ازنظر شما چگونه است؟
اکنون چند سالی است که مردم، موسیقی در سبک افرادی از قبیل محسن یگانه ، مرحوم مرتضی پاشایی ،بابک جهانبخش و... را بیشتر میپسندند. پاپ ساده ایرانی، سبک جاری و سلیقه عموم مردم است، اما احساس میکنم مردم به دنبال موسیقی جدید هستند و این نیاز در حال حاضر بیشتر از قبل دیده میشود و یکی از دلایل اقبال آلبوم "باران تویی" از گروه "چارتار" و یا گرایش مردم به موسیقیهای"رپ" و "هیپهاپ"زیرزمینی همین نیاز و تمایل به تغییر سلیقه موسیقی مردم است و هرکسی این تغییر را در جهت تمایل مردم که میتواند پاپ سنتی یا موسیقی پستمدرن باب طبع مردم ایجاد کند مردم به موسیقی او گرایش پیدا میکنند.اما به نظر من در سبک پاپ ساده ایرانی بابک جهانبخش هنوز هم بسیار قوی کار میکند و ارکستر بسیار خوبی با نوازندگانی چون رضا تاجبخش ، بابک ریاحی پور ، مسعود همایونی ، انوش تقوی و سایر افراد را دارد. شخصاً معتقدم بابک جهانبخش هنوز هم در موسیقیاش حرفی برای گفتن دارد. اگر اینگونه به فعالیتش ادامه دهد، طرفداران خود را خواهد داشت .
صحبت پایانی؟
تنها نگرانی من از موسیقی سواد پایین رهبر ارکسترها و کاهش نواختن زنده است ومنشأ نزول موسیقی، تنظیمهای دیجیتال و تنظیمکنندههایی باسواد موسیقی پایین است.امیدوارم این نزول از بین برود .
منبع :
ریتم نو
نویسنده:
حامد سلگی