مهدی فتاحیه: یک اثر هنری بخشي از موضوع ارادي و بخشي ملهم و كشف است
مدرک معماری دارد اما علاقه وافری به عکاسی و هنرهای تجسمی، وی را بر آن داشته تا این فعالیت را جدی‌تر پیگیری کند، نخستین نمایشگاه عکس‌های انتزاعی مهدی فتاحیه چندی پیش در گالری ابن سینا برگزار و استقبال خوبی از آن صورت گرفت، به‌طوری‌که بیش از نیمی از این آثار به فروش رسید.
وی قرار است تا گالری‌های دیگری را نیز بوزدی برگزار کند و به این بهانه با او وارد گپی کوتاه شده‌ایم:از نظر شما چرا فرم در هنرهای تجسمی حائز اهمیت است؟
با توجه به اينكه كليه توليدات هنري در نهايت با فرم نمودار ميشوند ميتوان فرم را يكي از بنيادي ترين اصول و مفاهيم هنرهاي تجسمي دانست ؛ مفاهيمي همچون محتوا و پروسه ، هر چند بسيار مهم اما در نهايت ميبايست در فرم در فرم جاري ، هويدا و درك شوند
شما چه طور به دید متفاوت در کشف زاوایای یک اثر هنری دست پیدا می کنید؟
اثر هنری بخشي از موضوع ارادي و بخشي ملهم و كشف است ، كما در واقعيت با ذهنيتي شخصي خلاء هايي تصويري در من پديدار ميشود كه نياز مبرم به اغنا دارند و در اين حالت است كه چشم ذهن من باز و شروع به اكتشاف مينمايد و بعد از نمود موضوع و ديدار با آن لحظه اي فرا ميرسد كه بخشي از يك كليت بصورت يك فرم برايم ظاهر ميشود ، مثلا بخشي از يك معماري يا مجسمه و يا شي ديگر كه در زماني كوتاه و در منظره ياب دوربينم خود را از دگر فرمها تفكيك ميكند و من با چكاندن مسدود كننده دوربينم آن را ثبت و خلق ميكنم ، حتي ميتوانم بگويم توليد يك فرم (يك خوانش جديد) از فرمي ديگر .
فکر می کنید با منجمد کردن زمان در قاب دوربین اثر ثبت شده تا چه اندازه ميتواند مهمتر از خود اثر باشد ؟
از زاويه ديد منتقدانه ميتواند مهمتر باشد ؛ نظر به كثرت گرايي در برداشت و تحليل مخاطب و حقيقت عدم قطعيت و مرگ مولف و با توجه به زمان ديدار ، نوع متفاوت جهانبيني مخاطب و فيلتر هاي ديگري كه در قضاوت مخاطب تاثير دارند ميتوان ثبت كردن زمان و توليد سند را كمكي دانست براي بررسي و نقد لحظه ، زاويه و جهانبيني خاص از موضوعي مانند معماري و يا مجسمه ؛ در واقع در لحظه اي خاص ، از زاويه اي خاص و نوع خاصي از نگاه به محصول ، محصول بررسي و نقد ميشود ؛ در حقيقت از نظرات كثيري كه به موضوع وجود دارد يكي را انتخاب نموده ، بررسي و نقد ميكنيم
پس از ثبت تصوير فرمي بخشي از یک اثر معماري يا مجسمه به کمک دوربین عکاسی، محصول فرمي جديد چه قدر با فرم مرجع (محصول معماري ، مجسمه و ... ) برابري دارد؟
ميتوان گفت محصولي جديد است ؛ داراي قطعيتي بيشتر و سندي است مقبول تر براي انتقاد از محصول هنري و معماري ، گاهي به لحاظ شكلي جديد و گاهي متفاوت ولي به لحاظ زمان قطعي و ثابت و اگر فرضيات مخاطب با جهانبيني روايتگر سازگار باشد قراردادهايي جاري ميشود براي اعتلاي تعاريف بنيادي هنر و معماري در دوران پسامدرن
به نظر شما زیبایی شناسی و ارزش بصری یک اثر هنری تا چه اندازه مهم است؟
به واقع زيبايي شناسي با نگاه مخاطب مرتبت است و تنها روايتگر ميتواند كمك نمايد با اغناء در حض مخاطب.
