به گزارش
ریتم نو، در آغاز این برنامه طبق روال همیشه اخبار موسیقی پخش شد و در ادامه گفتوگوی تلفنی با صادق چراغی، مدیر روابط عمومی یازدهمین جشنواره موسیقی نواحی به مناسبت برگزاری این جشنواره در تاریخ یازدهم تا چهاردهم اردیبهشتماه را شاهد بودیم. مدیر روابط عمومی این جشنواره از توجه به موسیقی حماسی و نوع آوری در ارائه موسیقی نواحی و پرهیز از میراثی بودن صرف آثار در این دوره از جشنواره خبر داد.
ادامه گفتوگو با پدرام کشتکار را که در هفته قبل پخش شد شاهد بودیم و پسازآن ورود مهمانان برنامه و بخش گفتوگوی زنده با حضور عبدالجبار کاکایی، علیرضا بدیع و امیرحسین مدرس آغاز شد.
موضوع متن در ترانه بلاتکلیف است/تصنیف قبل از مشروطه اعتباری نداشت
امیرحسین مدرس در ابتدای بحث در موردبحث کمپین نه به سرقت ادبی سؤال کرد و عبدالجبار کاکایی دراینباره گفت: ابتدا باید توضیحی راجع به حقوق ترانهسرایان بدهم. ترانه قالبی است که حتی به لحاظ تقسیمات اداری در مجموعه اداری وزارت ارشاد در ابهام است. موضوع متن در ترانه بلاتکلیف است به این لحاظ که تا چه میزان تأثیرگذاری متن در خلق اثر اهمیت دارد. بهطورمعمول یک قطعه موسیقی ساخته میشود و کلامی بر روی آن قرار میگیرد اما در آواز ایرانی معمولاً گفته میشود کلام بر موسیقی پیشی میگیرد اما برخی مواقع قطعه ساخته میشود و کلام بر روی آن قرار میگیرد که نامش تصنیف است. پیش از عارف و شیدا اصلاً گویندگان مشخصی نداشته است و ادعا نداشتند بعد از عارف و شیدا به دلیل انقلاب مشروطه و تلاطمت سیاسی تصنیف تبدیل به قالبی جدی شد و با ورود شاعرانی چون ملکالشعرا تصنیف موقعیت والایی پیدا کرد.
راهاندازی کمپین خوب است بهشرط ایراد مصوبه
وی افزود: حقوقی که در متون ادبی ما تعریفشده است بیشتر ناظر بر متن ادبی و شعر است اما در مورد تصنیف چنین حقوق روشنی وجود ندارد تصنیف در سایه شعر قدیم نشو و نما میکند و تصنیفها فرزندخوانده غزل هستند. تعابیر و اصطلاحات برگرفته از غزل است. لذا خلاء در ساختار قطعه موسیقی وجود دارد و باید بدانیم چه مقدار ادبیات متن بهحساب میآید که حقوقی بر آن مرتبط شود. در سرودن شعر زمانی که شروع به بیان روایتی میکنیم مزاحمی نداریم ولی وقتی کلام بر موسیقی میگذاریم تابع منطق و کاملاً تابع موسیقی هستیم. اگر شعرا به این جریان ورود کنند به آراستگی قطعه کمک میکنند منتهی به این معنی نیست که متنی که در کنار موسیقی قرار میگیرد از همان اعتبار شعر برخوردار باشد. گاهی ابیات تصنیف وقتی در کلام موسیقی خوانده میشود لذت خواندن شعر به ما دست نمیدهد. من تصور میکنم باید قوانینی وضع شود اما چون قوانینی که شامل قطعه ادبی میشود ممکن است بر روی این متن که فاقد ارزش ادبی است صدق نکند، لذا حساسیت در سرقت ادبی در تصنیف دوز کمتری از شعر دارد.
این ترانهسرا اظهار کرد: ما در ماجرای اخیر متوجه شدیم که بیشتر خلاء قانونی داریم و اگر اثر در فضای مجازی پخش شود خیلی قابلپیگیری نیست. کمپینی که راه افتاد بسیار مؤثر است و درمجموع راهاندازی کمپین اقدام خوبی است به شرطی که به مصوبهای ختم شود. امیدوارم در تمامی عرصهها موضوع کپیرایت را جدیتر طی کنیم.
چرا شعر و ادبیات صنف ندارد/ جرقه تشکیل کمپین
علیرضا بدیع در ادامه صحبتهای استاد کاکایی گفت: در تاریخ اصناف آمده است که کفش گردها هم برای خود صنف داشتند و یا قهوهخانهها . برایم جالب است که چرا مقوله فرهنگی گستردهای نظیر شعر و ادبیات صنف ندارد. به این نتیجه رسیدم که اغلب همکاران ما که کرسی و تریبون بزرگی در حوزه هنری و دیگر جایگاهها دارند از تشکیل این صنف خرسند نمیشوند تا بتوانند از این نفاق و چنددستگی بهراحتی در اتفاقات فرهنگی به نفع خود استفاده کنند. یکی دیگر از موارد این است که وضعیت شعر و ترانه تکبعدی است هنر ما نیازمند تعامل است برخلاف موسیقی که اغلب هنرمندان باهم تعامل دارند در میان ما این تعامل وجود ندارد. و سومین مورد این است که ما در جایگاهی نیستیم که اگر به هنر و فکرمان توهین شد باهم متحد شویم و این هسته اصلی فکر احداث کمپین نه به سرقت ادبی را تشکیل داد.
کمپین به درخواستهای ما جواب داد
وی افزود: این کار با استقبال شدید دوستان مواجه شد و از همان لحظه اول با عذرخواهی رسمی کسی که این کار را انجام داده بود مواجه شدیم اولین خواسته ما انجام شد. دومین درخواست احقاق حقوق دوستان ما بود که این اتفاق نیز افتاد که حقوق معنوی کار مربوط به این دوستان است و هر جا از این آثار استفاده شود نام این عزیزان باید مطرح شود. سومین عذرخواهی رسمی در صفحه شخصی بود که این کار صورت گرفت و آخرین خواسته احقاق حقوق مادی این دوستان بود که برخی متأسفانه نام آن را اخاذی مادی گذاشتند درحالیکه این خواسته، خواسته طبیعی هرکسی است که انجام شد.
متن کمپین متن آشفتهای بود و حاصل تصمیم آنی بود
بعد از صحبتهای علیرضا بدیع، ارتباط زنده تلفنی با علی بحرینی، ترانهسرا صورت گرفت. وی با انتقاد از این کمپین اظهار کرد: روش این کمپین مشکل دارد روشی که هنرمندی را سارق خطاب میکند و متأسفانه در شبکههای گوناگون تلویزیونی هر شخص قضاوتی کند و شعرا را باجگیر بنامد اشتباه است و موسیقی آسیبپذیر شد. به نظر من متن کمپین متن آشفتهای بود و حاصل تصمیم آنی بود .این متن دور از حرفهای گری بود و حتی دور از نوشتاری ساده بود.
تشکیل صنف برای جماعت ترانهسرا شوخی محض است
این ترانهسرا افزود: بهشدت با متن این کمپین مخالف هستم و نقد دارم .در ابتدای متن این کمپین آمده است "در کشور ما احترام به حقوق آثار هنری امری است فراموششده" که بهشدت کذب است. به چه دلیل موضوع کهنهای همچون "سگ هار" باید در متن کمپین مطرح شود مگر ما ستارالعیوب نیستیم. این متن بهشدت معیوب است و کاملاً داستان هیجانی است بعد هم گفتهشده که کمپین موفق شد و بعد هیچ توضیحی در مورد این موفقیت داده نشده است. این کمپین فضا را آلوده کرد و به ضرر موسیقی کار کرد. تشکیل صنف برای جماعت ترانهسرا علاوه بر دلایل شما به دلایل دیگر به شوخی شبیه است زیرا ما همدیگر را قبول نداریم و دوستان ما را قبول ندارند. در بسیاری از صنوف هیچ حرکت صنفی انجام نمیشود و تشکیل صنف با سلیقه صنفی شما میسر نیست. چراکه همین کمپین شما سراسر توهین بود. قبل از تشکیل این کمپین هم حقوق معنوی و مادی یکی از دوستان ترانهسرا هم با مراجعه حضوری ایشان به دفتر این شرکت برآورده شد.
علیرضا بدیع در پاسخ به این اظهارنظر گفت: این فرد باراهنمایی من به دفتر وکیل آقای هیراد مراجعه کرد و صحبتهایی که کردید بههیچعنوان موردقبول من نیست. متن کمپین بارها بازخوانی شده است و ادبا و شعرای زیادی تائید کردند و من بهعنوان کارشناس ادبیات ایراد دستوری در این متن نمیبینم. من متوجه شدم که ایراد شما به این کمپین چیست.
با تشکیل صنف مشکلات ترانهسرایان حل میشود
عبدالجبار کاکایی دراینباره گفت: من در مورد تشکیل صنف ادبی معتقد هستم این کار امری است محال و من به دلیل تناقض آراء معتقد هستم نزدیک کردن این افراد زیر یک سقف با توجه به سیاستگذاری فعلی در سیستم مراقبتی کشور غیرقابل انجام است. همانطور که نتیجه تلاش من در جشنواره فجر برای حضور جریانهای گوناگون در کنار هم با حضور جریانهای تندرو باطل شد. من احساس میکنم شرایط تشکیل صنف در حوزه شعر شدنی نیست اما ترانهسراها مدتی است درصدد تشکیل صنف هستند و این عزیزان در صورتی میتوانند موفق شوند که پیشکسوتهای قوم را جمع کنند و هیأت مرکب از عناصر ترانه کشور تشکیل دهند اگر صنف تشکیل شود بسیاری از مشکلات در عرصه ترانه حل میشود.
مشکل اساسی نبود قانون مدون در زمینه کپیرایت است
پس از صحبتهای علی بحرینی ارتباط تلفنی دیگری با میثم یوسفی ترانهسرا برقرار شد، وی اظهار کرد: مشکل اساسی نبود قانون مدون در زمینه کپیرایت است. قانون نصفهنیمه در مورد حقوق مؤلفین هست که اشکال زیادی دارد. دوستانی که این اشعار را سروده بودند از شهرستانها بودند و دستشان جایی بند نبود و وقتی اعتراض کردند بلاک شدند و زمانی این کمپین شکل گرفت که دفتر موسیقی شاکی شدند و شاعران را تهدید کردند و تا نامه حاضر نشد این دوستان پای میز مذاکره ننشستند و حاضر به حقوحقوق این افراد نشدند. خطایی صورت گرفت و مجبور شدند برای حفظ آبرو مبلغی بپردازند و مذاکره کنند.
تا کی برای مردم تصمیم میگیرید چه بشنوند و چه نشنوند
پس از صحبتهای میثم یوسفی، عبدالجبار کاکایی عنوان کرد: امیدوارم با تشکیل صنف نهتنها در مورد سرقت ادبی بلکه در مورد ممیزیها اقدامهای مؤثری انجام شود. چهل سال است که نظام مراقبتی فرهنگی برای مردم ما تصمیم میگیرد که چه شعری گوش دهند چه ببیند و چه نبینند. کشور ما از معدود کشورهایی است که در آن برای تولید یک اثر هنری باید مجوز گرفت معمولاً کشورها ثبت میکنند. ملت را مثل بچهای که بزرگ نشده و مغزش رشد نکرده است در نظر میگیرند. شاید سرقتهای مختصر ادبی جزو آخرین مطالبات مردم ما باشد، بهتر است ابتدا به سمت ضروریات برویم.
قطعه این کمپین به فعالیت خود ادامه خواهد داد
در پایان علیرضا بدیع بیان کرد: اگر بدون شک صاحباختیار بودیم که همه آنچه مطالبات همفکران من است را عملی کنیم قطعه سرقت ادبی از آخرین این مطالبات بود اما در حال حاضر تنها دست به چیزهایی میزنیم که در حد توان ماست تا افراد را به این کمپین امیدوارتر کنیم و قطعه این کمپین به فعالیت خود ادامه خواهد داد.