به گزارش
ریتم نو، در ابتدای این برنامه گزیده ترانههایی با موضوع مادر پخش شد و پسازآن گزارشی از مراسم اختتامیه نخستین جایزه شعر زندهیاد افشین یداللهی پخش و در ادامه طبق روال همیشه شاهد پخش اخبار موسیقی و اتفاقات یک هفته اخیر این حوزه بودیم.
در ادامه گزارشی از کنسرت گروه شیلر پخش شد که دومین حضور خود در ایران را برای برپایی کنسرت تجربه میکردند. با ورود مهمان برنامه، مسعود امامی ترانهسرا و خواننده پاپ بخش گفتوگوی زنده برنامه آغاز شد. در ابتدا امیرحسین مدرس از وی درباره وضعیت امروز ترانه سؤال کرد.
داورانی که حتی یک شعر نگفتهاند
امامی در اینباره گفت: در مورد ترانه اولازهمه بستر نقد ترانه باید فراهم شود. من حدود هشت سالی در جلسات نقد ترانه فعالیت داشتم ولی اولین تجربهای که به دست آوردم این است که ما خیلی افراد نقدپذیری نیستیم و از نقد ناراحت میشویم. ما ظرفیت محدودی در هنر داریم که در موسیقی کوچک و در ترانه بسیار کوچکتر است. در همین جشن جایزه افشین یداللهی ما اسامیای در داوران میبینیم که ترانهای از آنها نشنیدهایم و تصمیمگیرندگانی در هیأت اصلی داریم که تابهحال ترانهای نگفتهاند پس چگونه برای ترانهسرایان تصمیمگیری میکنند؟ دلیل این امر این است که یک عده همیشه باید باشند. ترانهسرایی در مملکت ما باید بهعنوان یک صنف فعالیت داشته باشد و ترانهسرایان ما باید بیمه باشند ولی وقتی همهچیز باید تنها در قالب جلسهای باشد به قهقرا میرویم و من آیندهای برای این امر متصور نیستم. باید بزرگان را با احترام گرد هم بیاوریم و ناز آنها را بکشیم.
تو خود رانتی!
وی افزود: من نمیگویم که ترانهسرا حتماً باید ده تا کتاب بنویسد اما معتقدم فرد شایستهای را داور اینگونه مسابقات نقد ترانه قرار دهیم. ترانهسرایی که بدون حمایت تلویزیون بیست درصد موفقیت امروزی را ندارد میگوید اگر روزی اتفاقی برای من افتاد دلم نمیخواهد بگویند ترانهسرایی دولتی بود بلکه بگویند ترانهسرای مردمی بود. خب شما تیتراژها را از کارنامهات حذف کن تا تفاوتت با دیگران مشخص شود تو خود رانتی! البته رانت به معنی ندیده گرفتن شایستگیها نیست.
بعد از صحبتهای مسعود امامی گزیده آثار وی پخش شد و پسازآن امیرحسین مدرس از حال امروز ترانه سؤال کرد.
جلسات شعر باید جلسات ویرایش باشد نه نقد
مسعود امامی اظهار کرد: ما یک فاز ممیزی گونه داشتیم که ممیزی ارشاد بود و امروز شکل دیگری از ممیزی پیشآمده که عدهای موافق آن نیستند ولی مردم موافق آن هستند. تغییر زبان باعث شده به شعر غزل معاصر امروز برسیم و ما نمیتوانیم منکر تغییر زبان شویم و به دیگران بگوییم آنچه ما میگوییم بنویسید. ترانه با نگاه معلم گونه حالش بسیار بد است اما این اقبال نشان میدهد حالش بهتر شده است و وضعیت بینابینی داریم. اما نگرانکننده هم هست ما تقریباً در حدفاصل سال 80 تا 90 برخی از ترانهسرایان نظیر افشین مقدم،آقای بمانی، خانم برزویی و خانم اسدی را داشتیم که از طریق جلسات شعر و خانه ترانه معرفی شدند ولی ترانهسرایی که بتواند کار آنچنانی کند بعدها دیده نشد زیرا بستر مناسبی نیست. جلسات نقد باید جلسه ویرایش باشد نه نقد و این شعرها نیاز به تولید فکر و کمک باشد، در جلسات کارگاهی کارآموزشی درست انجام نمیشود و این نگرانکننده است.
امیرحسین مدرس در تکمیل این سخنان گفت: من بهعنوان علاقهمند به ترانه باید از واژگانی استفاده کنم که نه واژگان خاقانی است و نه واژگان کف خیابانی زیرا با شعر سروکار دارم و تغییر زبانی با انقلاب مشروطه شروع شد و بعد واژههای مردمی در ادبیات وارد شد ولی بعضی از واژگان باعث ترس من میشود.
سرقت ادبی در ترانه
مسعود امامی گفت: حوصله فرهنگی ما پایین آمده است ولی سطح فرهنگی ما بالاتر رفته منتها مردم به اتفاقات فکر نمیکنند و مشکل من با اکثر دوستان این است که ترانهسرای درجهیک نباید خواننده درجه سه باشد. همه میدانند سرقت ادبی خیلی مواقع رو است ولی 80 درصد رو نیست و در ترانههای معروف از آنها استفادهشده است. من در آلبوم دوباره ترانهای داشتم و حدفاصل اجرای این ترانه و سرودن شعر آن متأسفانه خیلی از دوستان عین این ترانه را اجرا کردند و این سرقت است که از ترانه من وام گرفته شد.
این خواننده و ترانهسرا در خصوص استفاده از ادبیات سخیف در ترانه گفت: انتخاب برخی لغات در ادبیات ترانه فاجعه است. حدفاصل سال 58 تا 76 بر روی این دستهبندی کار نشده است و در ارشاد دستهبندی پاپ، سنتی و کلاسیک را برای نوع موسیقی مشخص کردهاند که غلط است. شاخصه پاپ مشخص نیست و در این بیست سال این دستهبندی غلط است و موسیقی تلفیقی را هم بهغلط انتخاب میکنند درحالیکه تعاریف و آرایش باید مشخص شوند.
قیمت بلیتهای کنسرت بالا است
وی در خصوص وضعیت کنسرتها گفت: چرا یک خواننده در طول سال هفت و هشت سانس کنسرت میگذارد درحالیکه پتانسیل چهار سانس را دارد. کنسرت قسمت بیزنسی هنر است این در حالی است که تنها سه خواننده ما داریم که مردم متقاضی کنسرتهایشان هستند و گرانی بلیت کنسرت یکی از دلایلی است که فروش کنسرتها را پایین میآورد اما خوانندههای خوبی هم وجود دارند که از مدتها قبل خوانندگی را آغاز کرده و امروز کنسرتهای خوبی برگزار میکنند؛ مانند حامد همایون که موج مثبت توام با ریتم را در موسیقی آورده است که عدهای میگویند شعرش ایراد دارد. من فکر میکنم قیمت و یک سری کنسرتهای بیرویه مشکل دارد که برای خودشان هم اثر نامناسبی دارد و این خوانندهها و تهیهکنندهها باید قدر خود را بیشتر بدانند زیرا این کار باعث میشود از آهنگسازی هم فارغ شوند و وقت بیشتری برای مردم نگذارند.
در ادامه برنامه گزارشی از کنسرت گروه دارکوب پخش شد و بعدازآن امیرحسین مدرس از مسعود امامی پرسید نظرتان درباره شرایط تولید آلبوم چیست؟
قیمت یک آلبوم موسیقی برابر با شیرموز
وی در اینباره گفت: به نظر من شرایط فعلی شرایط خوبی است زیرا امروز آهنگی را که میخوانیم همان موقع فید بک آن را میگیریم و البته امیدوارم شرایطی برای خوانندگان فراهم شود که در فضای مجازی بشود برای خوانندهها کسب درآمد کرد و از سایتهای فروش حمایت شود. من آلبومی تولید کردم ولی بعد فکر کردم با تمرکز بیشتر بهصورت تک تراک آهنگها را منتشر کنم. ما هیچوقت زمانی برای حمایت از کتاب و سی دی نگذاشتیم و در حوصله مدیریت نبوده است . قیمت یک سی دی الان اندازه کرایه تاکسی است و نتیجه این میشود که من خواننده زحمتی برای آلبوم نکشم. خوشبختانه من آلبومی ندارم ولی برای خواننده ای که آلبومش فروش نرود خیلی سخت است اما چه میتوان کرد؟
از فروردین با کارهای جدید
امیرحسین مدرس از این هنرمند پرسید تمرکز بیشتر شما درحال حاضر بیشتر بر خوانندگی است یا ترانهسرایی؟ وی در پاسخ گفت: هر چیزی که حالم را خوب کند. درآمد من از شغل دیگرم است و موسیقی برای من انگیزه عاطفی است و شاید دلیل عدم افت من در موسیقی علاقه و انگیزه باطنی من است. موفقترین کارهایی که در چند سال اخیر داشتم کارهایی است که از صفرتا صد آن در 24 تا 48 ساعت انجامشده است. من سه کار برای رادیو هفت ساختم که از موفقترینها بوده و شاید ساخت آنها تا 48 ساعت طول کشید. برای من تولید کردن سادهترین کار در موسیقی است و الان سیزده چهارده قطعه آماده برای انتشار دارم که سال آینده منتشر میکنم. امسال بیشتر دوست دارم در کنار خانواده باشم و به این موضوع اعتقاد دارم در کنار مردم ماندن باعث میشود از کار افت نکنیم. متأسفانه قسمت مجازی زندگی ما زیاد شده است اما کلیت سخنم این است که از اوایل فروردین مقداری از قطعاتم را پخش کنم.
خواننده صدا سیمایی نیستم
در ادامه گزارش رونمایی آلبوم بشنو از نو، بهرام دهقانیار پخش شد و پسازآن مسعود امامی در خصوص تجربه خوانندگی تیتراژ گفت: سه یا چهار تیتراژ کار کردم و بیشتر کار نکردم زیرا خواننده صداوسیمایی نبودم اما از هر کاری که کردم احساس رضایت دارم . در رابطه با اجرای کنسرت هم سه کنسرت برگزار کردم کاش هیچکدام را نمیگذاشتم زیرا من در کار سختگیر هستم و به همین منظور بسیاری از تهیهکنندگان حرفهای با من کار نمیکنند. من امتیاز آثارم را به تهیهکنندهها نمیدهم و بسیاری از دوستانم دچار مشکلاتی در انباره شدند. کار کردن با تهیهکنندگان غیرحرفهای هم ریسک بالایی داشته است و من هم در دو کنسرت آخری دچار آسیب روحی شدم و با آبروی من بازی شدد و عدهای برای زمین زدن من تلاش کردند.
مدیران به فکر بیشتر ماندن هستند
امیرحسین مدرس از این هنرمند پرسید اگر شکایت و پیگیری میکردید نتیجه نداشت؟ این هنرمند گفت: ارشاد اصولاً با سیستم حقوقی طرف حساب است و این افراد حقیقی هستند درنتیجه شکایت کردن فایدهای نداشت این کارها نیاز به تدوین قانون دارد و ما حوصله تدوین قانون مناسب را نداریم و هر مدیری به فکر بیشتر ماندن است درحالیکه خیلی کارها میتوانند انجام بدهند اما حوصله انجام کار را ندارند.