به گزارش ریتم نو، نخستین برنامه ساعت 25 پس از محرم و صفر شامگاه پنجشنبه با حضور خشایار اعتمادی به روی آنتن شبکه 5 سیما رفت. در ابتدای برنامه شاهد پخش موسیقی تصویری با صدای محسن چاووشی در حال و هوای حرم امام رضا (ع) و پسازآن قطعه «ابر میبارد» همایون شجریان همراه با پخش کلیپی به یاد زلزلهزدگان کرمانشاه بودیم.
همچون روال همیشه اخبار و اتفاقات موسیقی در یکهفتهای که گذشت مرور شد و پسازآن پخش گزارشی از گردهمایی هنرمندان موسیقی که به همت خانه موسیقی در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد و گفتوگو با هنرمندانی که در این مراسم حضور داشتند. پسازآن در بخش زیروبم برنامه شاهد مصاحبه با کاوه آفاق خواننده موسیقی راک کشورمان بودیم که درباره این نوع موسیقی و مسیری که این خواننده پیموده است سخن رانده شد.
در اینجا خشایار اعتمادی بهعنوان مهمان بخش گفتوگوی زنده برنامه در کنار امیرحسین مدرس قرار گرفت و این بخش برنامه در ساعت 1:11 بامداد جمعه سوم آذرماه آغاز شد.
این روزها بیشتر موسیقی گوش میدهم تا اینکه کار خاصی بکنم
خشایار اعتمادی در آغاز سخنان خود بابیان اینکه این روزها بیشتر موسیقی گوش میدهد تا اینکه بخواهد کار خاصی انجام دهد، گفت: فضای امروز موسیقی بهگونهای شده است که باید بیشتر موسیقی گوش بکنم که متأسفانه چیزهای خوبی هم به گوش نمیرسد و شاید بهتر باشد بگویم کم است تعداد کارهای خوبی که به گوش میرسد. زمانی که ما حرکت کردیم دنبال جریان موسیقی بودیم و اینکه موسیقی جاری باشد و امروز فقط از یک منوال راضی هستم که موسیقی جاری هست ولی از اینکه دارد به چه سمت و سویی میرود ذهنم درگیر است.
پخش گزیدهای از آثار خشایار اعتمادی برای مخاطبان برنامه موسیقایی ساعت 25 و ادامه گپ و گفت و بحث سیر موسیقی پاپ از دهه 70 تا 90
جای اخبار موسیقی در رسانه ملی خالی بود
این خواننده با تشکر از برنامه ساعت 25 در پرداختن به بحث اخبار موسیقی، گفت: من سومین بار است که در این برنامه حضور دارم و دلم میخواهد تشکر کنم بابت پرداختن به بحث اخبار موسیقی چراکه همیشه متأثر میشدم که در شبکههای بیگانه خبرهایی از هنرمندان موسیقی میآید ولی ما خبری از موسیقی در داخل کشورمان نداریم و من این اتفاق را به فال نیک میگیرم، ما اهالی موسیقی کجا باید شنیده شویم و کجا باید فعالیتهایمان عنوان شود، اینیک فرصت خوب است که یک رسانهای چون رسانه ملی که آغازگر موسیقی پاپ بود به این بحث نگاه جدی داشته باشد. مسئله دیگر اینکه برنامه ساعت 25 یک برنامه فکری برای موسیقی است و این برای من بهعنوان عضوی از جامعه موسیقی جای خوشحالی دارد.
وی در پاسخ به سؤال امیرحسین مدرس درباره چگونگی ورود موسیقی پاپ در دهه 70 و روالی که طی شد، اظهار کرد: من ابتدا باید بگویم که قبل از اینکه ما ورود کنیم عزیزان و پیشکسوتانی چون بیژن خاوری، بیژن بیژنی و همایون فال بودند که تلفیق پاپ کلاسیک را کار میکردند و باید ادای دینی نسبت به آنها داشته باشیم. من در سال 73 بود که وارد صداوسیما شدم و مشکلات و مسائلی وجود داشت و اصلاً نمیدانستم چه واکنشی نسبت به این سبک موسیقی وجود خواهد داشت و بااینحال مسوولآنوقت مرکز موسیقی صداوسیما با یک رویکرد خیلی قشنگ و چهار المان حمایت، هدایت، کارشناسی و بعد ممیزیهای خاص خودشان کارها را پیش بردند. با آن حمایت بستری را به وجود آوردند که هنرمندان بتوانند کار کنند و هدایت تنها در قالب فنی نبود، روی شخصیت هنرمند، آنالیز شعر و موسیقی و ساختار همهچیز توجه داشتد و در مورد همهچیز صحبت میشد.
نمیدانم چرا ولوم حمایت سازمان صداوسیما از موسیقی پاپ کم شد
این خواننده تصریح کرد: من جا دارد از علی معلم دامغانی صحبت بکنم که البته در سال 73 ایشان حضور نداشتند و سال 75 بود که این رونق در سازمان شکل گرفت. بعد از سال 73 که من یک کار در سازمان خواندم و بعد آلبوم دلشوره را ضبط کردم و دو تا سه سال طول کشید تا به سازمان برگردم و از سال 76 من دوباره شروع کردم و کار آخرین منجی را نیمه شعبان اجرا کردم و بعد کاری در مدح حضرت مولا خواندم و بعد کار دیگری با شعر خود آقای معلم به نام شهرفرنگ و داغ لاله را از حزین لاهیجی که در این راستا همکاران خوب دیگرم نیز وارد شدند و همه خوب بودند و این جریان محکم راه افتاد.
وی ادامه داد: یک گلهای از سازمان دارم که بر چه مبنایی این ولوم حمایت صداوسیما از موسیقی پاپ کم شد وقتی این ولوم کم شد این اتفاق مقارن شد با هجمه شبکههای بیگانه که از آن سمت شروع کردند موسیقیهای بدون ساختار و محتوا را اشاعه دادن و نسل سوم موسیقی و جوانترهای جامعه ذوق و فکرشان به آن سمت رفت و الگوبرداریهایشان از آنسو شکل گرفت. این صدمهای بود که در آغاز دهه 80 موسیقی پاپ خورد. کاش این برنامه در آن زمان بود تا این موارد بررسی میشد و جلوی اتفاقات گرفته میشد. چراکه این برنامهها سازنده است. موسیقی یک هنر است و ما در هنر به جامعه فرهنگ ارائه میدهیم وقتی قرار باشد هنرمان پایینتر از فرهنگ جامعه باشد آنوقت چه حرفی برای گفتن باقی میماند.
این اتفاق خوب نیست که تعداد خوانندههایمان از تعداد مخاطبان بیشتر است
خشایار اعتمادی درباره نخستین آلبوم پاپ بعد انقلاب، آلبوم «دلشوره» که خود خوانندگی آن را بر عهده داشت، گفت: در این آلبوم آدمهای خاصی حضور داشتند؛ مرحوم بابک بیات و شعر زیبایی از اکبر آزاد و اثر زیبای دکتر شفیعی کدکنی و ارکستر بزرگ فواد حجازی که یک ترکیب قوی و بزرگ بود. آن دوران واقعاً آلبومها هرکدام یک پروژه بزرگ بود، ما چندین نوازنده آکوستیک داشتیم، یک سال و نیم طول میکشید کار ضبط شود، حساسیتها بالا بود و ما مجوز صدا، شعر و تمام جزئیات را مدنظر داشتیم. بعد از گرفتن مجوز شعر و موسیقی، تلفیق این دو باز نیاز به گرفتن مجوز داشت، پسازآن پارتیتور نوشته میشد و باز باید مجوز میگرفت که همین یک پروسه طولانیمدت بود. پس از پایان کار باید مجوز خروج برای کار گرفته میشد و باور کنید روزهای سختی میگذشت تا اثری منتشر میشد.
وی بیان کرد: من امروز علی رقم حمایتی که همیشه از موسیقی پاپ داشتم کمی گلایهمندم از جوانترهایی که دارند کار میکنند و به خودم این حق را میدهم چون باید تعقل و تفکر بیشتری در مورد موسیقی شکل بگیرد. امروز این اتفاق خوبی نیست که تعداد خوانندههایمان از تعداد مخاطبانمان بیشتر است. این خیلی بد است که فکر کنیم در ماه 20 هزار قطعه بیرون میآید و چه تعداد آنها شنیده میشود. ورود به موسیقی و فعالیت در آن از روی علاقه با داشتن پتانسیل کار متفاوت است، باید آن پتانسیل و توانایی وجود داشته باشد این است که نمیشود همهچیز را گردن مسوولان انداخت.
موسیقی تصویر «من و تو، درخت و بارون» پخش شد و ادامه گپ و گفت در باب موسیقی پاپ با حضور خشایار اعتمادی
صدای خواننده باید امضا و معرف او باشد نه نام بردن در ابتدای قطعه
خواننده آلبوم «لیلا» در ادامه بحث با اشاره به اینکه خواننده باید بیش از هر چیز دارای یک شخصیت خاص باشد، گفت: خواننده باید جامعه و مخاطب را بشناسد و فرهنگش را بشناسد و بداند برای چه کسی میخواند و در چه مقطعی حضور پیدا میکند. در آن مقطع و آن سالها سختگیریها برای خوانندهها خیلی زیاد بود، رنگ صدا، کوک خواندن، نفسگیریها، اوج صدا و ... همه مدنظر قرار میگرفت و موردتوجه بود. من قبل از خواننده شدن نوازنده بودم و این کمک زیادی به من میکرد ولی باز بسیار سخت بود و با تمرین این سختیها کمتر میشد و با ورود هر کار خوب به بازار موسیقی ما انرژی بیشتر میگرفتیم و امروز شرایط خیلی فرق کرده است. چرا امروز اول هر قطعه خواننده باید اسمش را عنوان کند، رنگ صدا و سبک خواندن خواننده باید امضای صدای خواننده باشد نه معرفی و اسم بردن در ابتدای قطعه... اینها خیلی متفاوت شده است و تغییر کرده است.
وی در پاسخ به سؤال امیرحسین مدرس درباره اینکه چرا حضور پیشگامان موسیقی پاپ از یک دورانی به بعد کمرنگ شد، عنوان کرد: احساس من این است که از یکجایی یک موجی وارد شد و سیطره غیر حرفهایها شکل گرفت و بستر آن نیز فراهم شد. اینکه به چه دلیل شکل گرفت من میگویم هدایتشده بود و البته این حس شهرتطلبی حق جوانان است که در کار خوانندگی به لطف دستگاهها این اتفاق راحتتر میتواند رخ دهد.
مخاطب حرفهای که به حاشیه برود انگیزه خواننده حرفهای هم کم میشود
اعتمادی تصریح کرد: من فکر میکنم از یک دورانی به بعد متقاضی موسیقی خوب به حاشیه رفت و پوپولیسم به موسیقی وارد شد. متأسفانه لاتی خوانی وارد موسیقی شد و کلام مورد آسیب قرار گرفت. وقتی موسیقی مخاطب حرفهای نداشته باشد و مخاطبی نباشد که از من خواننده اثر خوب بخواهد کمکم روند عرضه نیز ضعیف میشود. وقتی مخاطب حرفهای به حاشیه میرود انگیزه برای خواننده حرفهای نیز کم میشود.
وی درباره انحصاری شدن موسیقی پاپ و تعریف این اتفاق، توضیح داد: اقتصاد موسیقی پاپ در انحصار یک عده مشخص قرارگرفته و واقعی هم هست. این اتفاق برنامهریزیشده بود که این موسیقی در انحصار یک عده قرار بگیرد. آن زمان لالهزاری بود و عدهای که آنجا کار میکردند امروز دیگر خبری از لالهزار نیست و در لالهزار غیر از کابل فروشی نمیبینید. با وضعیت پخش آلبومها از یکجایی به بعد سیستم درآمدزایی آلبوم از بین رفت و درآمدها رفت روی سیستم کنسرت که میبینید همه امروز بهصورت تک ترک کار میکنند، یک پولی میدهند، یک قطعهای را ضبط میکنند و بعد درجایی منتشر میکنند که همین جای انتشار هم مشکلساز میشود. باید یکجایی درست شود تا آنجا ارائه شود. بعد آیا شنیده شود که 99 درصد شنیده نمیشود. یکی از کارهای تهیهکننده کشف استعداد و تربیت نیرو است که این اتفاق نمیافتد. متأسفانه همیشه تهیهکنندگان عقبتر از مردم هستند، تا میبینند یک خوانندهای یک ترک آن گل میکند به سراغ آن خواننده میروند. من خیلی کم دیدم تهیهکنندهای یک خواننده را بسازد، تربیت کند به رشد برساند و بعد از همه لحاظ حمایت کند. امروز 6-7 کمپانی هستند که سالنها را در انحصار میگیرند، روزهای خوب را در اختیار میگیرند و تعداد خواننده کم هم با آنها کار میکنند. الان نزدیک 10 سال است که فقط صدای یک تعداد خواننده را میشنویم، چرا؟!
پخشکنندهها دغدغه فرهنگ نداشتند و تولیدکنندگان زمین خوردند
خواننده آلبوم دلشوره ادامه داد: سال 72- 73 تماس گرفتم به یک تهیهکننده و گفتم من یک جوانی هستم 23 ساله که میخواهم بخوانم گفت من فقط با خوانندههای معروف کار میکنم. بعد از آلبوم دلشوره با من تماس گرفت و من آنجا بود که گفتم صبر کنید من هنوز مانده معروف شوم. تهیهکنندگان موسیقی باید فضا بدهند و اینگونه فضا را در انحصار خود نگیرند و انحصار بشکند، استنباط من این است که بهصورت هرمی یک عدهای دورهم جمع هستند و دارند از یکسری امکانات و ارتباطات استفاده میکنند اینیک رانت است که باید شکسته شود و از بین برود.
وی درباره تهیهکنندگان و شرکتهای پخش موسیقی، بیان کرد: یکزمانی ما شرکتهای تولید موسیقی داشتیم و شرکت پخش، در سال 78 جنجالی شد میان این دو که تولیدکنندگان احساس کردند تمام سود به پخشکنندهها میرسد استنباط من این بود که یک جریانی شکل گرفت که من هم در بازی قرار گرفتم و آلبوم «خاتون من» داشت منتشر میشد. یک دلخوریهایی ایجاد شد. کلمه فرهنگ و هنر کنار هم میآید ولی متأسفانه باید بگویم خیلی از آدمهای هنری ما متأسفانه فرهنگ ندارند. تولیدکنندگان این فرهنگ را داشتند ولی در پخش فقط بیزینس مهم بود و مشکل ایجاد میشد. متأسفانه شرکتهای تولیدکننده شکست خوردند و تولیدکنندگان شدند همان پخشکنندهها که کیفیت را پایین آورد و اشعار بیمحتوا و آثار ضعیف تولید و منتشر شدند. خیلی تأثیر دارد که تهیهکننده کلام و موسیقی و شعر را بشناسد.
در اینجا گزارشی از مراسم شعر و ترانه با صحبتهایی از استاد عبدالجبار کاکایی و استاد محمدعلی بهمنی پخش شد و ادامه این گپ و گفت و صحبتهای پایانی برنامه این شب ساعت 25...
امروز خیلی از اجراها کنسرت نیست، تخلیه گاهی شده است
خشایار اعتمادی درباره جشنواره موسیقی پاپ که در سال 79 برگزار شد و داوری بخش پاپ جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: یک سالی جشنواره موسیقی پاپ به دبیری مسعود کیمیایی برگزار شد که من شرکت نکردم چراکه دلیل حضور آقای کیمیایی را در این جشنواره باوجود بزرگان عرصه موسیقی متوجه نمیشدم و احساس میکردم لزومی نداشت که بزرگی از عالم سینما در آن جشنواره حضورداشته باشد. در سال 86 اولین حضور موسیقی پاپ در جشنواره فجر بود که به توصیه دکتر کامبیز روشنروان و مرحوم فرید سلمانیان نازنین این اتفاق افتاد. اولین اجرا در جشنواره فجر را من داشتم و بعد سال بعد هم این اتفاق افتاد که البته در بخش جانبی بودیم. این جشنوارهها مسیر رساندن هنرمند آماتور به حرفهای است و کمک بسیاری میکند امیدوارم این جشنوارهها جدیتر گرفته شود و موسیقی پاپ به بخش رقابتی وارد شود.
وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: ما گله کردیم تا تلنگری زده باشیم. نسل بعد ما که کارکردند خیلی خوب بودند و ستارههایی بودند و بچههایی که الان کار میکنند صدای خوب میانشان میشنوم و کارهای خوب هم وجود دارد ولی تعداد کارهای ضعیف از خوب خیلی بیشتر است. یک روزی ما میجنگیدیم که چرا موسیقی جوان و نوجوان نداریم ولی الان تمامکارها برای آن سن و سال مناسب شده است و کار سنگین دیگر نمیشنویم. یک کنسرت نمیتوانیم برویم که جیغ و فریاد نباشد. امروز خیلی از اجراها کنسرت نیست، تخلیه گاهی شده است برای هیجان جوانان و نوجوانان که باید ساماندهی شود. موسیقی پاپ باید قوی بماند و باید کارهای قابل دفاعی شنیده شود.