این خواننده همزمان با تحصیل در رشته دندانپزشکی موسیقی را در رشته آواز و آهنگسازی فراگرفته است.همواره یکی از دغدغههای او بیان مفاهیم عمیق شعر کهن پارسی به زبان موسیقی برای نسل جوان بوده و هست.
اولین آلبوم این خواننده به نام «افسانه و افسون» در سال ۱۳۹۳ با دکلمه استاد سرکار خانم ژاله علو منتشر شد که مورد استقبال بسیار قرار گرفت.
وی با توجه به علاقه به اشعار حضرت حافظ و سعدی در آلبوم اول خود از اشعار آنها بهره برده است و در آلبوم دوم که بهزودی منتشر میشود نیز از اشعار حافظ و استاد خانلری و استاد فاضل نظری و اشعار خود استفاده کرده است.
دکتر هرندی پزشک امین صداوسیمای کشور بوده و در بسیاری از برنامهها در شبکههای مختلف تلویزیونی و رادیویی به آموزش مردم کشور عزیزمان ایران پرداختهاند و قدمهای بزرگی در فرهنگ سلامت بخصوص سلامت دهان و دندان برداشتهاند.
ریتم نو به بهانه انتشار جدیدترین قطعات اجرایی مجتبی صفارهرندی با وی گفتوگو کرده است.
خوانندگی چه ارتباطی با دندانپزشکی دارد؟
– به نظر بنده کلا آغشته بودن انسان با مقوله هنر لطافت و آرامشی میتواند به انسان عطا نماید که نهتنها در دندانپزشکی بلکه در هر شغل و منصبی به موفقیت بیشتری برسد.
خوانندگی از چه زمانی برای شما جدی شد؟
-من از زمانی که خودم اقدام به ساختن ملودی کردم آن انرژی و تخیلی که از اشعار میگرفتم را دوست داشتم خودم اجرا کنم و احساس میکردم هیچکس مثل خودم نمیتواند حق مطلب آن شعر را ادا کند و کمکم شروع به خواندن کردم . در سال 73 وارد دانشگاه شدم و سال 76 در یک جشن دانشجویی یکی از اشعار حافظ را با گیتار اجرا کردم که خوشبختانه موردتوجه قرار گرفت و حتی در انتهای جشن جایزهای بهرسم یادبود به من اهدا شد.
بعد از ورود به دانشگاه در همان اویل تحصیل در خوابگاه دانشجویی برای اولین بار ساز(گیتار) دیدم و دقیقه به یاد دارم که یکی از دانشجوهای خوابگاه آهنگی به نام «بهانه» رامی زد که واقعاً با نواختن ایشان بود که من جذب شدم. این نوازندگی آنقدر تأثیرگذار بود که تصمیم گرفتم گیتار را یاد بگیرم که فقط آن قطعه را بزنم و با همین قصه بود که من وارد دنیای موسیقی شدم.
در ابتدای راه با استادی همچون ژاله علو همکاری کردهاید؟ آیا این به این دلیل نبوده که بخواهید از صدای ایشان به جهت شهرت استفاده کنید؟
خیر. در حقیقت آلبوم بستهشده بود كه ایشان به آلبوم اضافه شدند . همكاری من و ایلیا منفرد برای تنظیم كارها با هشت قطعه شروع شد و بعد از حدود یک سال به سیزده قطعه افزایش یافت. اما درنهایت با 10 قطعه در سال 93 منتشر شد.
درواقع سال 86 استارت این آلبوم را زدم ولی به دلیل مشغله کاری زیاد ( کلینیک ، مطب ) که داشتم موفق نشدم آن را بهسرعت منتشر کنم. قبل از انتشار متوجه شدم که در بعضی از قطعات یک جای خالی هست و اینقدر بار شعر سنگین بود که احساس کردم بهتنهایی صدای من قادر به پوشش نیست و نیاز به وجود شخصی است كه واقعاً بتواند حق مطلب و مقصود را به دل مردم برساند و اینگونه بود که از خانم علو دعوت به عمل آوردم.
چرا با هنرمندان دیگر همکاری نمیکنید؟
قطعاً اگر زمینهای پیش بیاید ، همکاری با هر هنرمندی که فعالیت من و ایشان باعث به وجود آمدن یک اثر هنری باکیفیت بالا شود مورد استقبال من قرار میگیرد و باعث افتخار است.
دلیل انتخاب ایلیا منفرد بهعنوان تنظیمکننده چه بود؟
-در اولین آلبومم از طریق یکی از هنرمندان عزیز کشورمان چند نفر به من معرفی شدند چون من واقعاً آشنایی لازم با این حوزه را نداشتم . در میان اسامی اسم آقای ایلیا منفرد هم بود که با صحبتها و جلسههایی که با ایشان داشتم وی را انتخاب کردم و سرانجام تنظیم کل آلبوم را به وی سپردم.
فضای كنونی موسیقی را چطور میبینید؟
فضای موسیقی فعلی بهصورت مستقیم انعكاسی از نیازها و تمایلات فرهنگی و اجتماعی مردم جامعه است ،البته اگر به دید صنعتی مثل سینما نگاه شود در حال حاضر مقولهای به اسم صنعت موسیقی در جامعه وجود ندارد، فضایی برای حضور بزرگان موسیقی مهیا نیست و بستر برای رشد اصلاً خوب نبوده ، به علت حدود ٤٠سال شرایط خاص و عجیبی كه بر موسیقی گذشته، از بزرگی بزرگان این هنر بهرهای نبردیم .
اما درمجموع ، نبوغ و ذات آغشته به هنر مردمان ایرانزمین این گهواره را حفظ و استوار نگهداشته و از جهتی دیگر پایههای این هنر نیز در ایران ، كهن و بومی و دارای جوهری است كه ضامن بقای آن است
محوریت آلبوم «افسانه و افسون» بر چه پایهای بود؟
پایه اصلی این آلبوم بر اساس شعرهای انتخابی بود. یعنی غزلهای حافظ و سعدی و بر آن اساس نوا و حسی که این اشعار برای بنده ایجاد میکرد ملودی آثار شکل گرفت و بعد آهنگ ساخته شد و در آخر هم تنظیمات شکل گرفت.
برای نزدیک شدن به سلیقه مردم چه میکنید؟ آیا اصلاً سلیقه آنها برایتان اهمیت دارد یا صرفاً کار خود را انجام میدهید؟
اگر میخواستم کار خودم را انجام دهم که در خلوت و تنهایی مشغول این امر بودم. كما اینكه از سال 73 که وارد این حوزه شدم فقط جهت صفای درون خود کار میکردم ولی همینکه اقدام به انتشار آلبوم میکنیم برای این است که آن را در اختیار مردم بگذاریم.پس حتماً باید به سلیقه مردم هم توجه کنیم . البته آلبوم اول بیشتر یک اثر دلی بود و برایم چراغ راه بود چراکه من در این عرصه هنرمندان و دوستانی نداشتم كه مرا یاری كنند . بعدازآن بود که توانستم با اساتید و بزرگوارانی ارتباط برقرار کنم تا در آلبوم بعد هم از وجودشان استفاده کنم . قطعاً سلیقه مردم مهم است اما با حفظ شخصیت ملودی پرداز و طراح اثر یعنی باید کار خود را انجام دهیم اما برای دل مردم که مورد اقبال عمومی واقع شود.
آیا در بازار موسیقی کنونی جایی برای موسیقی شما هست؟
جواب این سؤال کاملاً مشخص است . مردم نقش اصلی را دارند و آنها باید انتخاب كنند ولی رویایی که در ذهن من جاری است این است که جایی هست و جای بسیار بزرگی هم است چون من از ابزاری استفاده کردهام که در دل مردم ریشه دارد . یعنی اشعار حافظ که عاشقانه و عمیق است و من با انتخاب این شعرها اگر نقصی هم دارم میتوانم آن را جبران كنم و امیدوارم که به کمک این اشعار بتوانم آثار فاخر منتشر کنم.
البته در كارهای جدیدم از عاشقانههای اساتیدی مثل فاضل نظری و پرویز خانلری و بعضی از نوشتههای خودم استفاده کردهام.
مدیریت هنری کارهای من را مجید فلاحپور به عهده دارد که در این زمینه با من همکاری میکند.
سازو فضای آکوستیک در کارهای شما مشهود است. در زمانی که دیگر به این چیزها اهمیت داده نمیشود چه اصراری به این شیوه دارید که اتفاقا هزینهبر هم هست؟ فضای لازم را نمیتوان به کمک سمپل و سینتی سایزر ایجاد کرد؟
خب همه این اسباب برای کمک به بیان موسیقی هستند، ولی نباید به اصل موسیقی که سازهای آکوستیک است و نواهایی که حس نوازنده کاملاً میتواند در آن هویدا باشد آسیبی وارد نماید. البته همه اینها ابزاری است برای نمایش بهتر نتها و كمك به ساخت و پرداخت قطعات وقتی به شكل صحیح استفاده شود اما درنهایت بدیهی است كه ما احساسهای بسیار متفاوتی خواهیم داشت از شنیدن یك قطعه موسیقی وقتی یکبار فقط با سمپل و سینتی سایزر نواخته شود و بار دیگر همان كار با سازهای زنده و آکوستیک !
آنطور که مشهود است شما در کارهایتان بهصرف هزینه اعتقاددارید؟ چرا؟
خیر ؛ به انجام کار درست اعتقاددارم و اگر کاری واقعاً میطلبد که ارکستراسیون بهصورت کامل استفاده شود و سازهای آکوستیک بهاندازه خود داشته باشد و یا درواقع هر کاری لازم به هزینه و خرج باشد و در توانم باشد دریغ نمیکنم.
در جدیدترین کارهایتان نیز از پیشکسوتان هنری همچون خانم علو بهره گرفتهاید؟
بله ،اساتید دیگری به شكل خیلی پررنگتر هستند که حضورشان برای بیان دكلمه نیست ولی در جهت تنظیم قطعات به من کمک خواهند کرد تا این نغمه و نواها را به تبلور برسانم.
درزمینهٔ آواز مقلد کسی بودهاید یا هرچه هست از تواناییهای خودتان است؟
متأسفانه تواناییهای خودم بودهاند و این مورد هم باز برمیگردد به مشغله بسیار سنگین کاری که بنده دارم . در این حدود ١٥سال اخیر فرصتی پیش نیامد که بهدرستی از هنر اساتید استفاده کنم و از کلاسهای ایشان بهرهمند شوم و حتی به توصیه استاد شهبازیان جایی برای آموزش رفتم ولی بازهم نتوانستم ادامه دهم.
حقیقتاً باوجود سه كلینیك دندانپزشكی و حدود ١١ساعت کاردرمانی بیماران در روز و داشتن دو فرزند كوچك و حواشی دیگر آیا فرصتی برای مقوله دیگری هست؟
به فکر برگزاری کنسرت نیز هستید؟
چه افتخاری از این بالاتر؟ قطعاً اگر آثار مورد استقبال مردم قرار بگیرد و این زمینه فراهم شود که کنسرتی قابل برگزار شدن باشد حتماً این کار را میکنم.
حرف آخر ...
حرف آخرم، با خویشتن بودن است خود بودن است داشتن شناسنامه است چیزی برای گفتن داشتن است تقلید نكردن است .
داشتن كوله باری است ، سرشار از اندیشه متفاوت بودن ، پر باشد از نگاهی نو و حس آفرینش.
برای خود بنده زیباترین و فریبندهترین عنصر هنر همان حس آفرینش است كه این امر منجر به خلق آثاری خواهد شد كه رنگ كهنگی درگذر زمان نگیرد.