نویسنده: مریم رفائی
صحبت از استاد شجریان که میشود، ناخودآگاه ذهن به سمت حواشی و اتفاقات سالهای اخیر کشیده میشود، ربنای پخش نشده، بیماری خسرو آواز و ممنوعالکاری در وطن!
بهراستی چه شد؟ چطور چرخید روزگار که آنهمه آثار فاخر و ماندگار که صدای موسیقی سنتی ایران را به گوش جان رسانده بود، پشت مسائلی ازایندست پنهان و در خاطر اکثریت مردم جامعه کمرنگ شد؟
زمانی که فضای معنوی ماه مبارک خدا بر سرمان سایه انداخته بود و میهمان سفره الهی بودیم، درحالیکه همه از جای خالی «ربنای شجریان» میگفتند و در انتظار شنیدن خبری از ایشان بودند، ما با تغییر در نگاه خود تصمیم گرفتیم به جریان و حرکت استاد شجریان در موسیقی بپردازیم. جریانی که به نوازندگان جوان میدان داد تا در کنار یکی از بزرگترین اساتید موسیقی سنتی ایران به فعالیت بپردازند.
خسرو آواز ایران با بنیان گزاری گروه "شهناز" به سمت جوانگرایی رفت و با اعتماد به این جوانان و پشتیبانی از آنها همانند پدر و خریدن تمام انتقادات به جان، جریان جدیدی در عرصه موسیقی سنتی ایران به وجود آورد.
با اهالی شهناز همکلام شدیم تا از دوره کوتاه اما پرکار و پرثمر همکاری با استاد شجریان بشنویم و به گوش علاقهمندان موسیقی اصیل و فاخر ایرانی برسانیم.
هریک از اعضای این گروه خاطراتی شنیدنی از اجراها و تمرین در کنار استاد داشتند که زوایای پنهان و دیده نشده از منش و اخلاق ایشان را بیان میکرد. خاطراتی که تاکنون یا عنوان نشده بود یا مجالی برای عنوان شدن آن فراهم نبود.
مجله ریتم نو، در نخستین شماره خود، رسانه اهالی شهناز شده است تا نمایی از فعالیتهای این گروه پرکار را به رشته تحریر درآورد و در اختیار هنردوستان و همراهان همیشگی موسیقی سنتی قرار دهد. باشد که تلاشمان قبول افتد و در نظر آید.