[مریم رفائی]
داریوش آذر زمانی که از دانشگاه هنر فارغالتحصیل میشود و تجربه همکاری با هیچ گروه و خوانندهای را در کارنامه کاریاش نداشت و با همدانشگاهیهایش تحت تاثیر موسیقی جز بود، نخستین تجربه همکاریاش با استاد شجریان رقم میخورد.
ماجرای همکاری آذر ازاینجا شروع میشود که استاد شجریان، ساز «شاه صراحی» را میسازد و از نوازندگان ساز کنترباس میخواهد که با این ساز کار کنند به همین منظور شاهو عندلیبی از نوازندگان گروه شهناز با «داریوش آذر» تماس میگیرد تا او هم ساز تازه ساختهشده استاد را امتحان و با آن بنوازد.
زمانی که داریوش آذر با ساز شاه صراحی مینوازد چون روی این ساز یکسری پرده (همانند ساز سنتی) وجود داشته، از استاد شجریان درخواست میکند که در صورت امکان این پردهها را از روی ساز بردارد و استاد با نگاهی به آذر، از او در مورداطمینانش برای برداشتن پردهها از روی ساز سؤال میکند و نهایتاً چون آذر ترجیح میدهد این ساز شبیه کنترباس باشد این مهم اتفاق میافتد و این تغییر در ابتدا روی ساز اعمال میشود. در ادامه سعی میکنند تا این ساز پیشرفتهتر و نوازندگی بر روی ساز راحتتر شود که اکنون این ساز نزد استاد شجریان است.
داریوش آذر نوازنده کنترباس و شاه صراحی در کنسرت لندن و لبنان، گروه شهناز را همراهی میکند و بهاینترتیب سابقه همکاری با استاد شجریان در کارنامه کاریاش ثبت میشود و درنهایت با مشورت استاد راهی که در موسیقی به آن علاقه داشت را ادامه میدهد و اکنون یکی از اعضای گروه پالت است.
جالب است بدانید داریوش آذر در سفرهایی که با استاد شجریان و گروه شهناز داشته است در زمینه آواز مشورتهایی را از استاد میگیرید و از استاد درباره آواز میآموزد.
همکاری با استاد شجریان خیلی دور از ذهن بود
داریوش آذر در ابتدا گفت: با توجه به اینکه از کودکی به موسیقی سنتی علاقه داشتم و در این ژانر موسیقی با کارهای استاد ارتباط بیشتری برقرار می کردم و کارهای گروه چهارنفره استاد که افتخار موسیقی اصیل ایران است علاقه همیشگیام بود، قطعاً برایم همکاری با ایشان خیلی دور از ذهن بود بهعلاوه که من آن زمان احتمالا یکی از کوچکترین اعضای گروه شهناز بودم و شاید به همین خاطر رابطه بسیار خوبی بین ما شکل گرفت.
از نوازندگان پیشکسوت برای نواختن این ساز دعوت بهعملآمده بود اما چیزی که استاد میخواستند این نبود که نوازندگی کلاسیک با این ساز انجام شود و درواقع هم آرشه و هم پیتزیکاتو میخواستند و چون من نوازندگی جز و پیتزیکاتو انجام داده بودم آن چیزی بود که نیاز داشتند چون آن زمان، ساز خیلی کامل نبود و چیزی که درنهایت اتفاق افتاد صدای خوبی بود اما ایراداتی داشت و با آرشه و یا پیتزیکاتو نرمی که در ارکستر نواخته میشود، نمیتوانستیم صدای مطلوب را از ساز دربیاوریم شاید به همین دلیل بود که رضایت وجود داشت چون من جز کارکرده بودم و انگشتانم برای پیتزیکاتو قویتر بود.
استاد شجریان خودشان موسیقی جز را خیلی دوست دارند
وی ضمن اشاره به تجربه خوب همکاری با استاد شجریان بیان کرد: جالب است بدانید استاد شجریان خودشان موسیقی جز را خیلی دوست دارند و در مورد آن باهم بسیار صحبت میکردیم و زمانی که متوجه علاقه استاد به موسیقی جز و ساز کنترباس شدم خیلی برایم هیجان انگیز بود و زمانی که استاد ساز مشابه کنترباس را ساختند و با آن نواختم، انگار که نتیجه ی زحماتم را از انتخاب این ساز گرفتم. درواقع همکاری با استاد شجریان سعادتی بود که نصیب من شد.
نتوانستیم «شاه صراحی» را در ایران به نمایش بگذاریم
وی درباره ساز «شاه صراحی» که در کنسرت گروه شهناز با آن مینواخت گفت: برای من بسیار دردناک است که باوجود کارهای زیادی که روی این ساز انجام دادیم به دلیل عدم صدور مجوز، هیچگاه نتوانستیم آن را در ایران به نمایش بگذاریم تا این حس خوب را با مردم و مخاطبان جدی موسیقی شریک شویم.
درباره آواز بسیار آموختم
آذر درباره تأثیر همکاری با استاد در زندگی کاریاش بیان کرد: استاد شجریان پدر موسیقی ایران هستند و همه ما چه ازلحاظ کاری و چه ازلحاظ اخلاقی از ایشان درس میگرفتیم و تجربه بسیار خوبی بود.
ایشان جدای از اینکه پادشاه آواز ایران هستند، خیلی به بنده لطف داشتند. از ایشان درباره آواز بسیار آموختم بااینکه کلاس خصوصی با ایشان نداشتم اما همیشه زمانی که به ایشان میگفتم میخواهم آواز را دنبال کنم استقبال میکردند و در حین سفرها هر وقت سؤالی داشتم و یا برایشان میخواندم خیلی به من کمک میکردند.
به خاطر همکاری با گروه دنگ شو در تور امریکا مجبور شدم از گروه شهناز خداحافظی کنم و از ایشان مشورت خواستم که این کار را انجام بدهم یا خیر! که استاد گفتند حتماً این کار را انجام بده چراکه هدف و مسیر بزرگی داری و باید آن را دنبال کنی!
استاد گفتند؛ تجربه گروه شهناز جای خود اما به دنبال آنچه علاقه داری برو!نوازنده گروه شهناز درباره دلیل جدایی و قطع همکاریاش با این گروه گفت: به خاطر همکاری با گروه دنگ شو در تور امریکا مجبور شدم از گروه شهناز خداحافظی کنم و ازآنجاییکه این مسئله برایم سخت بود و تردید داشتم، موضوع را با استاد در میان گذاشتم و طبق صحبتهایی که پیشتر با ایشان داشتم و میدانستند به موسیقی جز علاقه دارم و اصلاً هدفم در موسیقی چنین چیزی است، از ایشان مشورت خواستم که این کار را انجام بدهم یا خیر! که استاد گفتند حتماً این کار را انجام بده چراکه هدف و مسیر بزرگی داری و باید آن را دنبال کنی! بهنوعی به من گفتند؛ تجربه گروه شهناز جای خود اما به دنبال آنچه علاقه داری برو!
استاد بعد از صحبتهایمان به من گفتند هر زمان بازگشتی، جایت در گروه محفوظ است با این حال زمانی که از تور آمریکا برگشتم، این همکاری ادامه پیدا نکرد.
همیشه امیدوارم بودم اتفاق خاصی نباشد
آذر درباره بیماری استاد شجریان توضیح داد: پیش از اینکه موضوع رسانهای شود و همه درباره آن صحبت کنند مطلع بودم. درواقع همان موقع ای که برگشتم مژگان (شجریان) که خیلی به من لطف داشتند، سؤال کردند؛ "کجا بودی و کاش کمی زودتر میآمدی!" آنجا بود که طی صحبتی که با ایشان داشتم متوجه شدم گویا اتفاق و بیماری هست. البته خیلی متوجه حاد بودن بیماریشان نشدم و بنده از زمان خبری شدن این موضوع به جدی بودن آن پی بردم. از طرفی هم دو سال بعد از همکاری با استاد، زمانی که در دنگ شو و پالت بودم، با همایون شجریان نیز در کنسرت آینهها، گروه سیاوش همکاری کردم و طی صحبتهایی که آنجا میشد، متوجه شدم. و همیشه امیدوارم بودم اتفاق خاصی نباشد اما جدیت این بیماری را با همان فیلمی که استاد برای تبریک نوروز 95 منتشر کردند، متوجه شدم.
ما چوب پخش نشدن ربنای شجریان را خوردهایم
نوازنده گروه شهناز درباره شاهکار ربنا شجریان و حس و حالش به این قطعه گفت: دو کار از رادیو در کودکی ناخودآگاه به گوشم میخورد که روی مسیر موسیقایی من تأثیرگذار بود. یکی ربنا استاد شجریان و دیگری آهنگی از گروه پینک فلوید که از برنامه تقویم تاریخ پخش میشد.
بااینکه وضعیت را درک میکنم و میدانم چقدر دولتمردان ما سخت پیش میروند و صحبتم این نیست؛ "تو رو خدا ربنا را پخشکنید!" چراکه ما چوب پخش نشدن ربنای شجریان را خوردهایم. شاید اکنون متوجه این موضوع و اتفاقی که برای فرهنگ و هنر مملکتمان افتاده، نشویم و درکی از آن نداشته باشیم. نهایت حرف من این است که ما همچنان در وضعیت موسیقیمان عقبماندهایم.
بعضی وقتها دیر میشود!
وی در پایان گفت: تمام حرف من این است که بهجای گلایه کردن باید ببینیم اکنون چهکاری میتوانیم انجام دهیم چراکه بعضی وقتها دیر میشود! اگر جای مسولان و دستاندرکاران بودم و کاری از من برمیآمد، راه جبران و راهکاری را میگذاشتم. و فضای موسیقی را آلوده ی سیاست نمی کردم. به هر حال امیدوارم کاری انجام دهند تا دلخوش شویم. یکی از تأثیرگذارترین اتفاقها حضور دوباره استاد با تمام حالی که اکنون دارند و با هر کیفیتی روی استیج ایران است که میتواند خیلی چیزها را جبران کند. حتی اگر این اجازه داده شود و استاد هم نتوانند اجرا کنند هم کار خودشان را کردهاند و شاید جبران این سالها باشد.