ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

تاریخ انتشار: ۱۵:۱۸ - ۰۴ تير ۱۳۹۶
گفتگو با حسین رضایی نیا نوازنده دف گروه شهناز

به خاطر همکاری با استاد، صداوسیما با من قطع همکاری کرد

حسین رضایی نیا قبل از اینکه به گروه شهناز اضافه شود وارد گروه آوا می‌شود و با این گروه در کنسرت «غوغای عشق‌بازان» روی صحنه می‌رود.
به خاطر همکاری با استاد، صداوسیما با من قطع همکاری کرد[مریم رفائی]
حسین رضایی نیا قبل از اینکه به گروه شهناز اضافه شود وارد گروه آوا می‌شود و با این گروه در کنسرت «غوغای عشق‌بازان» روی صحنه می‌رود. 
درواقع ماجرای این همکاری ازآنجا شروع می‌شود که مجید درخشانی و سعید فرج پوری به استاد شجریان می‌گویند برای کار گروه آوا به ساز دف نیاز دارند و چند نوازنده برای این مهم پیشنهاد می‌شوند. اما استاد شجریان که سال 85 به دعوت حمیدرضا نوربخش به کنسرت وی با گروه شمس و ارکستر فیلارمونیک اکراین در جشنواره می‌رود، اجرای چهار نوازی گروه کوبه‌ای نظرش را جلب می‌کند.به همین خاطر می‌گویند از پسری که در آن اجرا ساز می‌زد، دعوت کنید. از همین رو به درخواست استاد درخشانی، سینا جهان‌آبادی از اعضای گروه شهناز با حسین رضایی نیا تماس می‌گیرد و ضبط کار گروه آوا بابی برای همکاری‌های بیشتر می‌شود.
در ادامه با تماس همایون شجریان در بهار 86؛ رضایی نیا در کنسرت مردادماه تهران، شش شب اجرای اصفهان و تور کنسرت آمریکا و کانادا، گروه آوا را همراهی می‌کند. استاد شجریان پیش از سفر آمریکا گروه آوا، از مجید درخشانی می‌خواهد کارهایی را برای تشکیل گروه شهناز انجام دهد و سپس در فرهنگستان هنر برای نخستین بار از گروه شهناز دیدن می‌کند و با تائید ایشان تمرینات گروه به مدت طولانی آغاز می‌شود.
رضایی نیا که به همراه گروه آوا در سفر آمریکا و کانادا بود پس از بازگشت از این تور کنسرت، به همراه مجید درخشانی به تمرینات گروه شهناز اضافه می‌شود. می‌توان گفت وی از سال 86 تا دو سال پیش و کنسرت گروه در اروپا، استاد شجریان را همراهی می‌کند و فقط در فستیوال قونیه که قرار بود صرفاً سازهای ابداعی استاد نواخته شود، با این گروه همراه نمی‌شود.

استاد یک نفر است و تکرار نمی‌شود!
حسین رضایی نیا در ابتدا گفت: برای من همکاری با گروه شهناز تجربه خوب و یک رؤیا بود که هنوز هم باورم نمی‌شود. این احساس را از زمان همکاری با گروه آوا دارم. همکاری و بودن کنار استاد افتخار است و خدا را شاکرم که من را کنار چنین انسان بزرگی قرار داد و امیدوارم همیشه تنشان سالم و سلامت باشد و آرزوی سلامتی برایشان دارم. 
زمانی که می‌خواستیم به هتل برویم شخصاً همه‌چیز را بررسی و در کنفرانس‌های خبری تک‌تک اعضای گروه را با سازشان معرفی می‌کردند درصورتی‌که خیلی از اساتید ما چنین کاری را نمی‌کنند اما استاد برای تمامی اعضای گروه ارزش قائل بودند.
استاد شجریان نه‌تنها در آواز بلکه در همه‌چیز استاد است و همیشه مهری که از ایشان می‌گیرم از پدر خودم نمی‌گیرم! انقدر متواضع و مهربان هستند که هرچه بگویم کم گفته‌ام. استاد یک نفر است و تکرار نمی‌شود! خاطرات و سفرهای خوبی داشتیم و در تمام مدت سفرها حواسشان به بچه‌ها بود. درواقع استاد برای همه پدری می‌کردند. حتی زمانی که می‌خواستیم به هتل برویم شخصاً همه‌چیز را بررسی و در کنفرانس‌های خبری تک‌تک اعضای گروه را با سازشان معرفی می‌کردند درصورتی‌که خیلی از اساتید ما چنین کاری را نمی‌کنند اما استاد برای تمامی اعضای گروه ارزش قائل بودند. حتی زمانی که ایشان را برای شام دعوت می‌کردند همیشه با اعضای گروه می‌رفتند و در سفرهایی که به دلیل تعداد زیاد اعضای گروه مجبور می‌شدیم با ون یا اتوبوس برویم حاضر نمی‌شدند با ماشین شخصی و جدا از ما بیایند.
به یاد دارم، در پروازی که برای یکی از شهرهای تور کنسرت آمریکا، کانادا و استرالیا داشتیم، یکی از مسافران ایرانی از استاد خواست تا به‌جای او در فرس کلاس بنشینند اما استاد نپذیرفتند. حتی ما هم همیشه به مدیر برنامه‌های ایشان می‌گفتیم تا برایشان بلیت در بهترین جای هواپیما رزرو کنند اما می‌گفتند؛ استاد خودشان ترجیح می‌دهند با شما باشند. بعضی‌اوقات هم در برخی تورها، وقتی بچه‌ها نزد فامیل یا دوستانشان می‌رفتند، استاد دلشان تنگ می‌شد و با آن‌ها تماس و سراغشان را می‌گرفتند که این نشان از بزرگی استاد داشت.

هیچ‌وقت ندیدم استاد از چیزی ناراحت یا عصبانی شوند 
وی بابیان اینکه اخلاق استاد شجریان همیشه در کار خوب بوده است، گفت: فکر می‌کردم ایشان آدم سختی باشند اما برعکس، همیشه در کنار کار، خنده و شوخی بود و استاد به‌موقع خیلی جدی می‌شدند اما تند برخورد نمی‌کردند چراکه بسیاری از اساتید ما رفتار خیلی جدی دارند و طوری در تمرین و جمع برخورد می‌کنند که در ذوق نوازنده می‌خورد اما هیچ‌وقت ندیدم استاد از چیزی ناراحت یا عصبانی شوند. اگر هم چیزی باب میلشان نبود به استاد درخشانی که سرپرست گروه بودند می‌گفتند تا پیگیری کنند اما هیچ‌وقت مستقیم عنوان نمی‌کردند که بخواهند در جمع باکسی برخورد تندی داشته باشند. درواقع رفتار مهربانانه‌ای داشتند.
استاد شجریان همیشه با استاد درخشانی تصمیم می‌گرفتند و پیش می‌آمد در رابطه با ساز تخصصی‌مان پیشنهاداتی را به ایشان یا استاد درخشانی بدهیم که خیلی وقت‌ها با استقبال مواجه می‌شد و گاهی هم می‌گفتند همان قبلی بهتر است. اما دست ما را در تک‌نوازی، گروه نوازی و جواب آواز باز می‌گذاشتند. هفته‌ای چند روز تمرین داشتیم و پیش از سفرها هم تمرینات گروه بیشتر می‌شد و گاهی صبح و شب برای تمرین به دل آواز می‌رفتیم و ایده‌هایمان را در جهت پیشرفت گروه مطرح می‌کردیم تا کار گروه جلو برود.

استاد توجهی به این انتقادات نداشتند و به جوان‌ها میدان می‌دادند
رضایی نیا بابیان اینکه انتقادات به استاد شجریان در زمان همکاری‌شان با استاد علیزاده و کلهر نیز بوده است، گفت: آن زمان هم به استاد می‌گفتند چرا صرفاً با این دو نفر همکاری می‌کنید و در زمان همکاری‌شان با ما نیز به ایشان انتقاد می‌کردند چرا با گروه شهناز روی صحنه می‌روید. حتی ما هم به استاد می‌گفتیم انتقادات زیاد است اما ایشان توجهی به این انتقادات نداشتند و به جوان‌ها میدان می‌دادند و می‌گفتند؛ جوان‌ها آینده‌ساز موسیقی کشور هستند و باید به آن‌ها انگیزه دهیم. 
معمولا در موسیقی ایران همه به دنبال پیدا کردن نقطه‌ضعف هستند و زحمات چندماهه یک گروه را نادیده می‌گیرند. چه ایرادی دارد؛ جوان‌ها جمع شده‌اند و دارند کاری را انجام می‌دهند. بالاخره هر گروهی باید از جایی شروع کند اما انتقاد همیشه هست و ما به آن عادت کردیم.
ما با گروه شهناز یک‌بار در ایران کنسرت داشتیم و الباقی کنسرت‌ها خارج از ایران برگزار شد که هر بار با استقبال فراوان مواجه می‌شدیم و می‌گفتند استاد جوان‌گرایی کرده و به جوان‌ها میدان داده است. به همین خاطر اعضای گروه باانگیزه ساز می‌زدند. در کنسرت‌های آخر گروه هم اکثراً سازهای ابداعی ایشان نواخته می‌شد و برنامه‌های گوناگونی برای معرفی سازها می‌گذاشتند و کارشناسان و دانشجویان برای بازدید سازها می‌آمدند و استاد درباره نحوه ساخت سازها با آن‌ها صحبت می‌کردند. درواقع استاد می‌دانستند جوان‌ها انگیزه دارند تا چند ماه روی ساز کار و صدای آن را پیدا کنند. استاد همیشه می‌گفتند دیگر با گروه شهناز کارخواهم کرد البته کارهای زیادی قرار بود انجام دهیم که متأسفانه به دلیل بیماری ایشان نشد.

استاد گفتند یک روز درست می‌شود که نشد!
نوازنده دف گروه شهناز درباره ممنوع‌الکاری استاد شجریان گفت: بعد از جریانات سال 88 و آهنگی که استاد اجرا کردند و پخش شد، ممنوع‌الکاری ایشان اتفاق افتاد و زمانی که از تور کنسرت بازگشتیم متوجه این اتفاق شدیم که دیگر اجازه کار نمی‌دهند و استاد گفتند یک روز درست می‌شود که نشد! و خیلی حالمان گرفته شد. هرچه بود ایشان، استاد شجریان بودند و می‌شد راه جدایی برای ایشان باز کرد به‌هرحال کم کسی نبودند و برای این مملکت افتخارآفرین بودند! و ادبیات این مرزوبوم را با آثارشان به تمام دنیا شناساندند اما متأسفانه اختلافات سلیقه‌ای همیشه وجود دارد.
شخصا از سال 78 در شورای موسیقی صداوسیما مشغول به کار شده بودم اما بعد از سال 88 و زمانی که از تور اروپا به ایران برگشتیم،پس از مراجعه، متوجه قطع همکاری‌شان با خودم شدم و اعلام کردند؛ دیگر نمی‌خواهند با من همکاری داشته باشند البته راه‌های بهتری برای من باز شد. (با خنده) 

استاد شجریان و خانواده‌شان در زندگی ما بسیار تأثیرگذار بودند
رضایی نیا درباره تجربه همکاری با استاد شجریان گفت: بنده با اساتیدی چون کیخسرو پورناظری و شهرام ناظری نیز همکاری داشتم و تجربیات بسیار خوبی کسب کردم و در همکاری با استاد شجریان، راهنمایی‌های استاد درخشانی و فرج پوری نیز اضافه شد و هم‌زمان در همکاری با همایون شجریان هم تجربیات خوبی به دست آوردم. درواقع استاد شجریان و خانواده‌شان در زندگی ما بسیار تأثیرگذار بودند.

باید به سلیقه مردم احترام گذاشت!
وی درباره ربنا شجریان اظهار کرد: ربنا شجریان اثری آسمانی و عشق به خدا در آن جاری است و با دیگر کارهای استاد تفاوت دارد به همین خاطر ارتباط با این اثر گسترده است. همیشه نزدیک افطار مناجات، ربنا شجریان و اذان مؤذن‌زاده اردبیلی، مثلث جالبی بودند و واقعاً حیف شد پس از جریانات سال 88 این اثر را پخش نکردند. البته مردم نامه‌ها و ایمیل‌های فراوانی زدند اما گوش نکردند. مردم با ربنا شجریان اخت شده بودند.شخصاً زمانی که با استاد همکاری کردم و این اثر را می‌شنیدم حس می‌کردم کنار ایشان نشسته‌ام و خودشان برایم می‌خوانند.
نمی‌توان ربنا شجریان را پخش نکرد و مثل این است که دیگر اذان مؤذن‌زاده را پخش نکنید، این اذان ازلحاظ حس و حال فرق می‌کند و ربنا شجریان هم به همین شکل است. بنده از سیاست چیزی نمی‌دانم اما چون مردم این اثر را دوست دارند باید به سلیقه مردم احترام گذاشت! اکثریت مردم نزدیک افطار با این اثر عشق‌بازی می‌کنند.
یک سال بعد از جریانات سال 88 یا همان موقع، ماه رمضان را در آلمان بودیم و هنگام صرف شام چون غذای استاد را نیاورده بودند، ترجیح دادیم به احترام ایشان صبر کنیم و استاد چندین بار خواستند غذایمان را شروع کنیم! وقتی دیدن ما که تعدادمان هم زیاد بود برای ایشان صبر کرده‌ایم، گفتند؛ ربنایش را گفتم و اذان را هم دادند، غذایتان را بخورید! (با خنده)

باورم نمی‌شد بیماری استاد تا این حد سخت باشد
وی درباره آخرین دیدارش با استاد گفت: بعد از فستیوال قونیه به شرکت دل آواز رفتیم و دورهم جمع شدیم و استاد خواستند تا برای ناهار پیش ایشان بمانیم. استاد عاشق غذاهای کبابی حاج عبدالله در خیابان ایران بودند و گفتند نمی‌شود کباب کبابی حاج عبدالله را نخورید و بروید. همین شد که غذا سفارش دادند برای ما به شرکت دل آواز آوردند و خلاصه به همراه استاد کباب و دوغ خوردیم.
با دیدن تبریک نوروز سال 95 استاد شجریان شوکه شدم و باورم نمی‌شد بیماری استاد تا این حد سخت باشد و هنوز هم نتوانسته‌ام این موضوع را هضم کنم و زمانی که ایشان را با آن چهره دیدم خیلی بهم ریختم و تا چند روز حال خوشی نداشتم و نمی‌توانستم با خودم کنار بیایم که استاد در چنین شرایطی هستند. امیدوارم سایه‌شان سالیان سال بالای سر ایران باشد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
تقویم هنری ادامه