[مریم رفائی]
جمشید صفر زاده سال هشتادوهفت زمانی که استاد محمدرضا شجریان ساز تندر را میسازند به گروه شهناز دعوت میشود و در تمرینات کنسرت شرکت میکند اما به دلیل جریانات سال 88 و ممنوعیت اجرای خسرو آواز ایران نمیتواند اجرا در تهران را با این گروه تجربه کند به همین خاطر در تور کنسرتهای خارج از کشور روی صحنه میرود.
فیلم سینمایی با ساز "تندر" شجریان اکران میشود
جمشید صفر زاده درباره ساز تندر توضیح داد: این ساز دقیقاً از خانواده سنتور است و نوعی سنتور باس محسوب میشود به همین دلیل نوازنده سنتور از نواختن آن برمیآید و سازی که در ابتدا استاد ساخته بودند دقیقاً سنتور نبود و فرق میکرد که در ساختههای بعدی و با آزمونوخطاهایی که داشت نهایتاً به آنچه مدنظرمان بود، رسیدیم.
سازهایی که استاد در ابتدا میساختند تفاوتهایی داشت و استاد برای این مهم مشورت میکردند و ساز طوری ساخته شد که رنگ صدایش دلنشین باشد و چون حجم صوتی خوبی به کار میداد برخی آهنگسازها برای ضبط قطعاتشان تماس میگرفتند و با اجازه استاد در کارهای گوناگون از آن استفاده کردم. در آلبوم «در عشق زنده باید» گروه سور به آهنگسازی مجید مولانیا، ساز تندر را نواختم که بهصورت محسوس از این ساز استفادهشده است و در فیلم «ناهید» به کارگردانی «آیدا پناهنده» و آهنگسازی «مجید پوستی»، فیلم سینمایی زمناکو و در چند تک آهنگ، ساز تندر را نواختم. همچنین حدود شش ماه پیش در موسیقی فیلم سینمایی «اسرافیل» که هدیه تهرانی، مریلا زارعی و پژمان بازغی در آن ایفای نقش کردهاند، به نوازندگی ساز تندر پرداختم که قرار است این فیلم بهزودی اکران شود.
علت استفاده از این ساز در کارهای گوناگون به دلیل محدوده صوتی ساز تندر است که با سنتور فرق میکند و جنس صدایی بین پیانو و عود و محدوده صوتی بم دارد و پوشش و رنگ خوبی به ارکستر میدهد. درواقع کار را خیلی گرم میکند.
همه مثل یک خانواده بودیم
نوازنده تندر گروه شهناز درباره دوران همکاری با استاد شجریان گفت: دوران خوبی را با استاد سپری کردیم و اجراهایمان با استقبال شدید مردمی همراه میشد و در آن دوران از انرژی و تجربیات استاد بهره میبردیم. درواقع همه آن روزها کلاس درس بود.
استاد همیشه به ما میگفتند؛ شما برای من فرقی با همایون ندارید. در تمام مدت همکاری انقدر این فضا را تأمین کرده بودند که همه مثل یک خانواده بودیم. در تورهای خارج از کشور به دلیل سفرهای زیاد و پیاپی، هتلهای زیادی را عوض میکردیم و برخی برنامه گزاران با ترفندهایی برای ما در هتل دیگری و جدای از استاد اقامت میگرفتند که ایشان نمیپذیرفتند و حتی اعلام میکردند؛ اجرا لغو است! فضا طوری بود که ایشان خود را از ما جدا نمیدانستند. زمان برگشت از تور کنسرتها نیز تمامی اعضا را به باغ هشتگرد یا منزل دعوت میکردند تا با یکدیگر و دورهم باشیم.
در رأس گروه استاد شجریان قرار داشتند
وی در مورد وجود هرگونه حسادت درمیان اعضای گروه شهناز بیان کرد: بالاخره در هر گروه یکسری مسائل وجود دارد اما در گروه شهناز میتوانم بگویم واقعاً این مسائل نبود چون در رأس گروه استاد شجریان قرار داشتند که حواسشان بهتمامی مسائل بود و اگر کوچکترین مسئلهای را احساس میکردند خیلی سریع حل میکردند و نمیگذاشتند گسترش پیدا کند به همین خاطر گروه شهناز دوام پیدا کرد. آخرین بار هم قرار بود بهار ۹۵ با ایشان کنسرتی در ارمنستان داشته باشیم اما به دلیل عدم اجازه پرواز به ایشان کنسرت لغو و دیگر گروه اجرایی روی صحنه نبرد و به همین دلیل نتوانستیم دورهم جمعشویم.
صفر زاده همچنین به مشورت از استاد اشاره و بیان کرد: صد درصد در کارهایی که میساختم، از استاد چه در بخش موسیقی و چه در بخش کلام مشورت میگرفتم! و از نظرات ایشان در کارهایم استفاده میکردم. از طرفی جدیت و انرژی استاد همیشه برای من الگو بوده است.
خستگیناپذیر بودند
این نوازنده که خاطرات زیادی با استاد شجریان دارد گفت: استاد در سن هفتادسالگی واقعاً خستگیناپذیر بودند و انرژی ایشان مثالزدنی است. برای همان سازهای سنتوری که ساخته بودند من و آقای صفایی نزدیک به هفتاد ساز را کوک کردیم و استاد پس از نواخته شدن سازها به آنها نمره میدادند. معمولاً از هشت صبح شروع به کار میکردیم و تا غروب ادامه پیدا میکرد و استاد هم پا بهپای ما کار میکردند و ما باوجوداینکه سن و سالمان کمتر از ایشان بود، خسته میشدیم اما استاد خیر!
ایشان در هر مسئلهای به همین شکل بودند حتی در تفریحات هم انرژیشان از ما بیشتر بود. به یاد دارم برای بازدید از باغوحشی در استرالیا رفته بودیم و پس از ساعتها گردش، تمامی اعضای گروه شهناز از نفس افتاده بودند اما استاد همچنان پرانرژی گفتند؛ شما جوان هستید باید انرژی داشته باشید و کم نیاورید!
با لغو متوجه حاد بودن بیماری ایشان شدیم
صفر زاده درباره بیماری استاد توضیح داد: از بیماری ایشان اطلاع داشتیم و در کنسرت ترکیه بیشتر در جریان این بیماری قرار گرفتیم اما به شکل خیلی وخیم خودش را نشان نداده بود. درواقع زمانی که تمرینات کنسرت ارمنستان را شروع کردیم و لغو اجرا را به ما اطلاع دادند متوجه حاد بودن بیماری ایشان شدیم چون پزشکان به استاد اجازه پرواز ندادند. ایشان سالهاست که با این مریضی دستوپنجه نرم میکنند و صحبت چند سال نیست!
رسالت هنر فقط شاد کردن مردم و زنگ تفریح نیست
وی در مورد ممنوعیت فعالیت استاد شجریان در ایران گفت: تمامی اعضای گروه از این اتفاق ناراحت بودیم چون بسیار سخت تمرین کرده بودیم و کارها را تمیز اجرا میکردیم. از طرفی آرزوی هر هنرمندی است که در داخل کشور خودش کنسرت برگزار کند. وقتیکه ممنوعیت کار استاد رخ داد ما فقط امکان اجرا در خارج از کشور را داشتیم که در جای خودش تجربه خوبی بود اما مطمئناً شور و شوق اجرای ایران نمیشد و به آن اندازه نبود.
در همه دورهها استاد اینگونه هوشمندانه عمل کرده بهطور مثال همان اثر «برادر بی قراره» این کار برای آن دوران خیلی تأثیرگذار بوده و ایشان برای دورههای دیگر نیز تصانیف مرتبط با زمانهاش را خوانده است.
خیلیها میگویند هنرمند حیطه خاصی برای فعالیت خود دارد و نباید وارد دیگر حیطهها شود ولی شخصاً اعتقاد دیگری دارم اینکه رسالت هنر فقط شاد کردن مردم و زنگ تفریح نیست که صرفاً کارهایی برای اوقات فراقت مردم تولید شود بلکه تولید یکسری کارهایی ست که با زمانه خودش پیش میرود و حرف مردم و زمانه را میزند که بهمرورزمان هم مطمئناً خودش را نشان خواهد داد و استاد هوشمندانه و بهموقع کارهایی را تولید کردهاند. در همه دورهها استاد اینگونه هوشمندانه عمل کرده بهطور مثال همان اثر «برادر بی قراره» این کار برای آن دوران خیلی تأثیرگذار بوده و ایشان برای دورههای دیگر نیز تصانیف مرتبط با زمانهاش را خوانده است. و البته بعد از مدتها باز خودش را بیشتر نشان خواهد داد و افرادی که گمان میکردند تصمیم درستی گرفتند مبنی بر ممنوعالکار کردن استاد قطعاً خودشان پشیمان خواهند شد.
ربنای شجریان تکرار نمیشود!
صفر زاده با اشاره به اینکه تمام مردم ایران با ربنای شجریان خاطره دارند گفت: از زمان کودکی این اثر را در لحظه افطار میشنیدم اما جالب است نمیدانستم که استاد آن را خواندهاند و ربنای ایشان انقدر زیبا بود که من را در همان سن و سال کودکی جذب خودش کرد. ربنای شجریان تکرار نشدنی است و دیگر هیچ اثری آن ربنا نمیشود. چند روز پیش ربنا را با همان فرم با صدای جوانی کم سن و سال شنیدم که لحظه افطار از تلویزیون پخش میشد اما مسوولان باید بدانند ربنای شجریان تکرار نمیشود! این اثر یکبار خوانده و تمام شده است.
دلیل حس و حال و عدم تکرار این اثر را باید از زبان خود استاد شجریان شنید. در هنر وقتهایی هست که توانش رادارید و تمرینات را انجام دادهاید اما در اجرا اتفاق خاصی نمیافتد اما زمانهایی هست که چند روز تمرین هم نداشتهاید اما هنگام اجرا، اتفاق عجیبوغریبی میافتد. این اثر به حس و حال زمان اجرای استاد برمیگردد.
دید وسیعی پیدا کردم
وی در پایان گفت: همکاری با استاد محمدرضا شجریان مسئولیت سنگینی روی دوش من گذاشت که باعث شد دید وسیعتری پیدا کنم و از تجربیات ایشان استفاده کردم تا جرات بیشتری در کارهایم داشته باشم و به همین دلیل هرروز صبح که بیدار میشوم انرژی استاد را به خاطر میآورم و فعالیتهایم را بیشتر میکنم و تمام تلاشم را خواهم کرد تا بتوانم در عرصه موسیقی تأثیرگذار باشم.